مازیار خسروی روزنامه نگار در توئیتر نوشت:
جانِ سخنم این است: اصلاحطلبان اگر یک جو عقلانیت ابزاری و دور اندیشی سیاسی داشته باشند، شبانه درِ خانه محمد رضا عارف میروند و به اصرار از او میخواهند نامزد انتخابات ریاست جمهوری بشود.
در ادامه چکیده استدلال خود را مینویسم.
عارف دانشآموخته بهترین دانشگاههای ایران و جهان است. او در مدیرت برخلاف بسیاری از سیاستمداران دیگر به صورت پلهپله _و نه آسانسوری_ بالا رفته است؛ رئیس دانشگاه تهران، وزیر، معاون اول رییسجمهوری و نماینده اول تهران بوده است. او از این نظر یک سر و گردن نسبت به سایر نامزدهای منسوب به جبهه اصلاحات برتری دارد.
عارف هماکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت است. نامزدی او، واکنش تند و منفی «نظام» را بر نمیانگیزد. در صورت انتخاب نیز امکان تعامل با سایر نهادها و پیشبرد برنامههایش را دارد.
عارف تمامی ویژگیها و شرایط اعلامی «رجل سیاسی» را برای تایید صلاحیت شورای نگهبان دارد. در گذشته نیز با مهر «عدم صلاحیت» مواجه نشده به همین دلیل گذر او از فیلتر شورای نگهبان به اصطلاح «حیثیتی» نیست. این در حالی است که تایید صلاحیت سایر چهرههای شاخص اصلاحطلب به همین دلیل، به معنای نفی و عقبنشینی شورای نگهبان از مواضع و عملکرد گذشته خود است.
مهمتر از همه: اصلاحطلبان یک بار با حسن روحانی شرکت در انتخابات با «نامزد نیابتی» را آزموده و تجربه کردهاند. «مجاهدان روز شنبه»، اما فردای جمعه ۲۴ خرداد ۹۲، میوه پیروزی را ربوده و چیدند. اینگونه بود که اصلاحطلبان برای ۸ سال دهانشان سوخته آشی ماند که مزه آن را نچشیده و در جای دیگری پخت و پز شده بود؛ آن وزیری که بیهیچ شرم و آزرم از شلیک به پا _و نه فقط سر معترضان به گرانی بنزین را_ افتخار خود میدانست سهمیه علی لاریجانی در کابینه بود و آن رییس دفتری که ۴ سال تمام با شامورتیبازی در کار اسحاق جهانگیری اشکالتراشی کرد، واعظ منبری دیگر. اگر از گذشته درس نگیرند و بازهم «چک سفید امضا» به کسی بدهند، نزد مردم مردود کارنامهای خواهند بود که نمراتش نتیجه عملکرد کس دیگری است، اما به پای آنان نوشته خواهد شد.
و سخن پایانی: زمان تنگ است و فرصت اندک. آقای خاتمی همانگونه که در سال ۹۲ با تکیه بر ارادت و احترام عارف به خود، او را مجاب به کنارهگیری به نفع حسن روحانی کرد، اکنون نیز باید به صورت شخصی و مصرانه عارف را برای ثبت و حضور در انتخابات مجاب کند.
منبع: اصلاحات نیوز