پس از سقوط بالگرد حامل رئیس جمهوری اسلامیایران در ارتفاعات آذربایجان شرقی و اعلام خبر شهادت وی به همراه حسین امیرعبداللهیان وزیر امورخارجه، حجتالاسلام سیدمحمدعلی آلهاشم نماینده ولی فقیه و مالک رحمتی استاندار این استان، غم و اندوه فراوانی برکشور حاکم شد.
مردم بسیاری در مراسم تشییع این بزرگواران شرکت کردند که نشان دهنده قدردانی از زمامداران خود است. این حضور پرشکوه مردم که را میتوان به نوعی انجام مسئولیت اجتماعی آنها در قبال حکومت دانست، از ولی نعمتان انقلاب بروز و ظهور یافت.
حتی باشکوهتر از مراسم شهدای خدمت، مردم ایران به سرباز وطن یعنی حاج قاسم سلیمانی ابراز ارادت کردند و وی را در جایگاه ابرقهرمان کشور نشاندند و برایش از جان و دل مایه گذاشتند. این نیز نشان دهنده همان نگرش تودههای مردم به مسئولیتهای خود در قبال جامعه برمیگردد.
برای ایرانیان مهمترین موضوع در زندگی، خانواده است، خانواده بخش کوچکی از اجتماع است که همان تصمیمات درون خانوادگی میتواند به جامعه نیز تعمیم یابد. از مهمترین اقدامات یک پدر و مادر خانواده، تربیت فرزندان است و مردم ایران خوب میدانند که چگونه باید فرزندان خود را در خانواده تربیت کنند، گاهی با اخم و تنبیه و گاهی با نشان دادن تشویق و خوشحالی، فرزندانشان را از انجام کاری منع میکنند یا به آنها میآموزند که باید چه کاری انجام دهند. این موضوع میتواند از نهاد خانواده به جامعه نیز تسری یابد و در آن بروز و ظهور یابد.
در جامعه ایران از اواخر سال ۱۳۹۸ که انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامیبرگزار شد، مردم با صندوقهای رای قهر کردند و به نوعی از حکومت فاصله گرفتند. دلایل بسیاری در این زمینه وجود دارد که در حوصله این نوشتار نیست، اما از مهمترین دلایل آن عدم تمکین حکومت به خواستههای ولی نعمتانش میتوان نام برد.
بعد از آن بازهم در انتخابات ریاست جمهوری، شهید رئیسی با رای یک سوم واجدان حق رای، وارد پاستور شد و برکرسی دومین مقام کشور تکیه زد. در آن انتخابات نیز همچنان دلیل اول وجود داشت و دلایل دیگر نیز به آن افزوده شد تا مردم در پای صندوقهای رای حاضر نشوند.
بعد از آن در اسفندماه گذشته انتخابات مجلس برگزار شد که در مرحله دوم آن در تهران حدودا حداکثر ۱۵ درصد در انتخابات شرکت کردند که این کمترین و بدترین میزان مشارکت در تاریخ انقلاب اسلامیبود.
اما بعد از شهادت مرحوم رئیسی و اعلام اسامیتایید صلاحیتهای انتخابات ریاست جمهوری که همه گان را شوکه کرد، در عین حال به نظر میرسد که روزنهای بسیار کوچک گشوده شده تا مردم بتوانند در آینده به حداقلهای خواسته خود جامعه عمل بپوشانند.
همانگونه که پیشتر گفته شد مردم ایران میدانند که چگونه باید در خانواده رفتار کنند و همانگونه نیز در جامعه به تناسب، رفتار مناسب را در برهههای مختلف بروز و ظهور دهند.
اما اینبار به نظر میرسد که جامعه بخصوص قشری که نسل انقلاب نامیده میشود قصد دارد برای حضور در پای صندوق رای به میدان بیاید. البته تاکید میکنم همچنان براساس نظرسنجیها مشارکت حداکثری مشاهده نمیشود، چون بیشتر آنهایی که نمیخواهند پای صندوقهای رای بیاییند همانهایی هستند که به نسل «ضد» مشهورند و همچنان تصمیم ندارند که تغییر عقیده دهند و مطالبات خود را از صندوقهای رای پیگیری کنند.
اما نسل انقلاب یعنی آنهایی که در دهه ۶۰ جوانانی بودند که دفاع مقدس را تجربه کردند یا افرادی که در دوران دولت اصلاحات جوانانی بودند که شور و اشتیاق دوم خرداد را دیدهاند، میخواهند یکبار دیگر به حکومت یعنی تمامیارکان و اجزای آن که در قانون اساسی به آنها بطور مشخص قدرت داده شده است، فرصت دهند تا رفتار خود را با شهروندان در تمامیاجزا و ارکان اصلاح کنند.
این نشان دهنده مسئولیت پذیری مردم ایران در قبال کشور است و باید حکومت نیز قدر این حضور مردم و فرصت جدید را بداند.
حکومت و مولفههای قدرتمند آن باید بداند که اگر آنچه از صندوقهای رای بیرون بیاید و با خواست آنها همسان نباشد، نباید در سرراه حرکت خیل عظیم مردم مانع تراشی کند. حکومت باید بداند اینبار مردم پای خواست خود خواهند ایستاد و بدون شک اگر بخواهد در مسیر متفاوتی قدم بردارد، این مردم هستند که به عنوان مردمیمسئولیت پذیر دوباره رفتار گذشته خود را تکرار خواهند کرد.
مردم این بار به پای صندوقهای رای خواهند آمد، اما تاکید خواهند کرد که برای حضور حمایت همیشگی ما، حکومت باید با خواستمان همراه باشد.
اینبار مردم به پای صندوقهای رای خواهند آمد، اما حکومت باید بداند این همراهی گاهی به آمدن در پای صندوق رای است و گاهی در عدم همراهی و نیامدن به پای صندوق رای.
اکثریت ایرانیان نمیخواهند حکومت تغییر کند و دلبسته نظام جمهوری اسلامیهستند زیرا خواستار یکپارچگی کشور با چندین قوم و طایفه هستند که زنجیر اتصال این اقوام مذهب مترقی و رو به جلوی شیعه است. این مذهب نقطه اتحاد ملی است، اما ولی و امیرالمومنین (ع) این مذهب مترقی دستور داده که از حق و حقیقت دور نباید بود و همواره راستگو و درستکار باشیم حتی اگر به ضرر ما باشد و باعث نابودی مان شود.
در هرحال امید است که تمامیارکان قدرت در نظام جمهوری اسلامیخود را در کنار ملت ایران بدانند و برای اعتلا و سربلندی مردمیکه میخواهند جزیی از جامعه جهانی باشند تمامیتلاش و حمیت خود را بکار گیرند تا کشوری سربلند داشته باشند.
مردم نیز پای صندوقهای رای حاضر میشوند و قدرت را به افراد صادق و صالح خواهند سپرد به امید روزهای بهتر برای ایران.