آذر منصوری نوشت: اگر تحت عنوان جبهه اصلاحات ایران، در انتخابات پیشرو، راهبردی نسبتاً متفاوت در مقایسه با انتخابات ۱۴۰۲ (چند ماه گذشته) اتخاذ کردیم، به دلیل نوع انتخابات و تحلیلی بود که از جامعه داشتیم. علت دیگر هم پیشبینیای بود که از رفتار حکمرانی در انتخابات داشتیم و همچنین اثربخشی نهاد دولت بهعنوان نهادی که عمده بخشهای اجرایی و بخشی از سیاستگذاریها را در اختیار دارد و تاثیرگذاری آن را در حاکمیت یکدست شاهد هستیم.
در انتخابات ۱۴۰۲ با توجه به جایگاه نهاد قانونگذاری کشور، قانون جدیدی پیش از انتخابات ابلاغ و همه جریانهای سیاسی حتی جریان اصولگرا را غافلگیر کردند. بخشی از این قانون اعلام مرحله پیشثبتنام بود. همچنین در قانون جدید به شورای نگهبان این اختیار داده شده بود که بعد از رای آوردن یک کاندیدا باز هم میتواند او را ردصلاحیت کند. این مسئله دایره انتخاب مردم را محدودتر و همچنین نهاد قانونگذاری کشور را در نگاه مردم بیاثر و بیمعنا میکرد. از طرف دیگر مجموعه شوراها و نهادهای غیرقانونی امروز در حال قانونگذاری در کشور هستند.
با توجه به این شرایط ما راهبرد مشارکت مشروط را در انتخابات ۱۴۰۲ و انتخابات پیشرو اتخاذ کردیم. حرف ما این بود که بهعنوان یک جریان سیاسی که در همه دورانها سعی کردیم از فرصت انتخابات حداکثر استفاده را بکنیم، مجموعهای از گزینهها و راهبردها را هم تجربه کردهایم و با مشارکت غیرمشروط با صخره ستبر بنبست در حکمرانی مواجه شدیم در این انتخابات باید راهبردمان مشارکت مشروط باشد. یعنی در صورتی در انتخابات شرکت میکنیم که بتوانیم کاندیدای خودمان را داشته باشیم. این شورای نگهبان نیست که بخواهد برای ما کاندیدا انتخاب کند و بعد ما از بین کاندیداهای اعلامی شورای نگهبان، بررسی کنیم که کدام گزینه به دیدگاه ما نزدیکتر است و میتواند تاثیری در شیوه حکمرانی داشته و انتخابات را معنادارتر کند.
درحال حاضر مهمترین اصل برای ما ایران است. ما برای خوشآمدن یا خوش نیامدن کسی در انتخابات شرکت نمیکنیم. ما بنا بر دلیل و تحلیلی که از شرایط موجود کشور داریم، فکر میکنیم اگر همین روند حکمرانی ادامه یابد، کشور ما به چه مراحل خطرناکی میرسد. ما در این انتخابات مشارکت میکنیم و مردم را هم به مشارکت در انتخابات دعوت میکنیم. باید به افراد مردد و افرادی که اساساً تمایلی به مشارکت در انتخابات ندارند حق بدهیم و با آنها همدلی کنیم.
باید بپذیریم که آنها در تحلیل خودشان به این نتیجه رسیدهاند که رای دادن یا رای ندادن تاثیری در سرنوشت امروز و آینده خودشان و کشورشان ایفا نمیکند. ما، اما به آنها میگوییم که اتفاقاً رای دادن شما در انتخابات تاثیرگذار است. اقناع بخش خاکستری و مرددها دشوار است، اما به آنها میگوییم مناظرهها نشان داد اینکه چه کسی سکاندار دولت در آینده ایران باشد، واقعاً تاثیری متفاوت در بخشهای مادی از جمله بخشهای تولیدی، زیرساختی و محیط زیستی از یک سو و سرمایه اجتماعی از سویی دیگر دارد. رای دادن یا رای ندادن ما باعث میشود افرادی سکانداری کشور را برعهده بگیرند که نگاه متفاوتی به اداره کشور دارند.
طبعاً در این نگاه متفاوت تاثیرگذاریشان در حوزههایی که به صورت مستقیم زیرمجموعه دولت تلقی میشوند هم متفاوت است. این تاثیرگذاری متفاوت قطعاً به نجات کشور از بحرانی که در سیاست خارجی و داخلی با آن مواجه است، کمک میکند. ما در عین واقعگرایی و درک واقعیتهای موجود در ساختار، شیوه و اجزای حکمرانی و همچنین واقعیات موجود در جامعه یعنی نگاه جامعه و نسبت آن با انتخابات، تصمیم گرفتهایم که این راهبرد را اتخاذ کنیم.
براساس آخرین نگرشسنجی با ۸۰ درصد افت سرمایه اجتماعی در کشور مواجهیم. این یعنی علاوه براینکه معیشت و زندگی مردم در تنگناست، در حوزه سرمایه اجتماعی هم کشورمان در یک مرحله و پیچ بسیار خطرناک قرار دارد. باید به جامعهای که گمان میکند رای دادن یا رای ندادنش فایدهای ندارد، به شیوه گفتگو ثابت کنیم که اتفاقاً رای دادن بر سبک زندگی، اقتصاد کشور، سیاست خارجی، محیط زیست و همه حوزههایی که برای ایران امروز تولید بحران کرده، تاثیرگذار است.
منبع: هم میهن