کد خبر: ۹۱۷۵۴
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۳۸۸ - ۱۰:۰۸

سرمقاله آفتاب یزد؛ آن روز ریش تراش امروز ...!

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله امروز 17 مرداد 88 آورده است:

ده سال پس از حادثه تیر ماه 78 کوی دانشگاه تهران که عالیترین مقامات نظام، آن را جنایت نامیدند بار دیگر حوادثی در کشور رخ داد که در جنایتکارانه بودن آنها تردیدی وجود ندارد.

حمله مجدد شبانه به کوی دانشگاه، هتاکی نسبت به ساکنان یک مجتمع مسکونی، مرگ چند بازداشتی - که یکی از آنها به خانواده اصولگرایان تعلق داشت و برخی اقدامات غیرقانونی و غیرانسانی در بازداشتگاه کهریزک، بخشهایی از اقدامات غیرقابل دفاع در دهمین سال از جنایت کوی دانشگاه تهران است. حوادث اخیر از جهات مختلف، شباهتهایی به حادثه تیر ماه 78 کوی دانشگاه داشت. مهمترین شباهت این حوادث، روش پیگیریهای رسمی برای شناسایی آمران و عاملان این حوادث تأسف أور است.

در سال 78، علیرغم محکومیتها و ابراز تأسف‌های اولیه، نهایتاً هیچ کس نفهمید که جنایت آفرینی در کوی دانشگاه، کار چه افراد یا گروههایی بوده است و جنایت صورت گرفته در کوی، تنها به دزدیدن ریش تراش محدود شد. در آن زمان، با گذشت دوره چند ماهه از موضوع، اکثر تبلیغات رسمی به ویژه در رسانه‌های محافظه‌کار، بر اثبات گناهکاری گروههای اصلاح‌طلب متمرکز شد. در آن روزها بر این موضوع تاکید می شد که عامل قتل مرحوم عزت ابراهیم‌نژاد، شناسایی نشده است. عوامل اصلی طراحی و حمله به کوی نیز معرفی و مجازات نشدند که لابد توجیه آن، عدم شناسایی آنها بود. درست در همان شرایط، در دادگاه بعضی متهمان اولیه، تصاویری دقیق و از زوایای گوناگون ارائه شد که سنگ پرانی برخی دانشجویان را نشان می‌داد.

این عکسها به این منظور به نمایش درآمد تا ثابت کند رفتار تند بعضی ماموران، واکنش به تحرکات دانشجویان و در واقع عکس‌العمل ثانویه و نوعی حرکت تدافعی بوده است. آن روز هیچکس از ارائه دهندگان تصاویر سنگ پرانی نپرسید که آیا عکسهایی از زوایای دیگر نیز در اختیار دارند که حرکات ناشایست احتمالی بعضی ماموران یا چهره لباس شخصی‌های حمله کننده را آشکار سازد؟ به هر حال کار آن دادگاه به جایی رسید که پیش بینی محمد خاتمی محقق گردید و جای متهم و شاکی عوض شد. اکنون پس از 10 سال، به نظر می‌رسد همان قصه در حال تکرار است. بار دیگر تصاویری از تجمعات پس از انتخابات در رسانه‌های مدعی اصولگرایی پخش می‌شود که همگی آنها به دنبال اثبات تخلف تظاهرکنندگان و برنامه ریزان تجمعات می‌باشد اما حتی در یکی از این تصاویر، صحنه ضرب و شتم مردم یا حمله به اموال عمومی به نمایش گذاشته نمی‌شود.

این در حالی است که بعضی مقامات انتظامی و امنیتی، ادعا کرده‌اند عده‌ای با سوءاستفاده از لباس بسیج و پلیس به مردم حمله کرده‌اند.امروز هم هیچکس به این پرسش بدیهی پاسخ نمی‌دهد که در زمان حمله این ماموران قلابی به مردم، شکارچیان قهارِ لحظات و تصاویر در کجا بوده‌اند و چرا حتی تصویری از یک لباس شخصی خودسر به نمایش درنمی‌آید تا مردم بدانند قانون به فریاد آنها خواهد رسید؟ در موضوع بازداشتگاه کهریزک هم، ظاهرا روند قضایا در حال ریش تراشی شدن است.

در این موضوع، ورود عالیترین مقام نظام و دستور اکید برای تعطیلی بازداشتگاه، وجود تخلفات غیرقابل تحمل در این محل را قطعی می‌کرد. زیرا در غیراین صورت، اقتضای عدالت آن بود که ابتدا دستور بررسی صادر و پس از احراز تخلف، برای ساماندهی آن اقدام می‌شد نه آن که با صراحت دستور تعطیلی صادر شود. اما در این موضوع نیز اولا علیرغم تاکید مقامات دادگستری برای غیرقانونی بودن بازداشتگاه، اصرار ویژه‌ای برای اثبات قانونی بودن آن به عمل می‌آید ثانیا اطلاعیه‌های صادره به نحوی یادآور حوادث سال 78 است. اطلاعیه‌ای که دیروز صادر شده، نشان می‌دهد که تنها چند مامور خودسر مرتکب تخلف شده‌اند اما ظاهرا این ماموران خودسر، آنقدر عزیز هستند که مردم تنها باید بدانند چند مامور خود سر، تخلف کردند و مجازات شدند البته حق با آقایان است.

این ماموران خودسر، نه قبلاً نایب رئیس مجلس بوده‌اند و سالها زندان شاه را تجربه کرده‌اند، نه سخنگوی یکی از محبوبترین دولتهای ایران بوده‌اند، نه در جمع دانشجویان پیرو خط امام حضور داشته‌اند و نه یکی از موفقترین روزنامه‌ها را بنیانگزاری کرده‌اند که تا مدتها، روح و روان عده‌ای از مدعیان اصولگرایی را آزرده می‌ساخت. پس چه دلیلی دارد که چهره آنها به مردم نشان داده شود و خدای نخواسته، فضا برای فعالیت‌های آینده آنان ناامن گردد؟ حق با کسانی است که به خیال خود از هر وسیله‌ای برای تخریب اصلاح‌طلبان استفاده می‌کنند - و البته تاکنون، سرکه انگبین برای آنها صفرا فزوده است!- و در مقابل، مراقبند که گردی بر دامان دوستانشان ننشیند. برای آنها هم فرقی نمی‌کند که این دوست، نظریه پرداز دوستی با مردم اسرائیل باشد یا حامی صددرصد او یا ماموران خودسری که حقوق عده‌ای از انسانها را ضایع کرده‌اند.

اما به نظر می‌رسد در این میان، یک موضوع اساسی مورد غفلت واقع شده است. در حادثه سال 78 کوی دانشگاه یکی از دانشجویان پیراهن خون آلودی به دست گرفت تا ثابت کند آن حادثه، خونبار بوده است. تصویر این پیراهن به زودی به سراسر جهان مخابره شد و مخالفان نظام جمهوری اسلامی، حداکثر بهره برداری را از آن به عمل آوردند. کسی که پیراهن خونی را به دست گرفته بود به زودی دستگیر شد و به مجازاتی سنگین محکوم گردید. قاعدتاً محکومیت اوبه این دلیل بود که اقدام او، هم موجب تحریک مردم می‌شد و هم آبروی نظام را در سراسر جهان به خطر می‌انداخت. ده سال پس از آن حادثه، بار دیگر تصاویری به دنیا مخابره شد که ضرب و شتم عده‌ای از جوانان - ولو متخلف - را به نمایش می‌گذاشت.

اقدامات صورت گرفته در کهریزک نیز آنقدر مسئله‌ساز شد که عالیترین مقام نظام را به مداخله وادار ساخت. مرگ چند جوان هم ضمن داغ دار کردن بسیاری از هموطنان، چهره‌ای نامناسب از ماموران انتظامی و امنیتی ایران ترسیم کرد و حدود دو ماه است که بهترین خوراک را در اختیار رسانه‌های خارجی قرار داده است. اما این بار، نه تاکنون کسی دستگیر شده و نه نشانه‌ای از وجود اراده قوی، برای مجازات سنگین عوامل این جنایات و قانونگریزی‌ها مشاهده می‌شود. در حالی که به یقین، هزینه حیثیتی این موضوع دهها برابر بیشتر از خسارات احتمالی است که به خاطر عکس پیراهن خونین سال 78 بر نظام جمهوری اسلامی تحمیل می‌گردید. عده‌ای هم خود را به این موضوع دل خوش کرده‌اند که بخشی از جنایات توسط سارقان لباس پلیس و بسیج انجام شده است و عامل بقیه رفتارهای غیرقانونی و غیراخلاقی، تعدادی خودسر بوده‌اند که مردم نباید آنها را بشناسند و لابد باید بپذیرند فعلا از کار برکنار شده‌اند و انشاءالله قرار است در آینده، مجازات شوند.

البته هنوز برای مردم مشخص نشده که آیا برکناری این افراد نتیجه طبیعی تعطیلی بازداشتگاه کهریزک است یا آنها از سایر مناصب خود نیز بر کنار شده‌اند؟ شاید عده‌ای فکر می‌کنند تنها می‌توان با انتساب برخی جنایات به نیروهای خودسر یا‌ انداختن آن به گردن سارقان لباس پلیس و بسیج پرونده حوادث اخیر را ببندند اما کسانی که مدعی کشف توطئه‌هایی هستند که طراح آن، سرویسهای جاسوسی خارجی می‌باشند اگر نتوانند این خاطیان داخلی را شناسایی و مجازات نمایند بیش از آنکه ضعف خود در اجرای وظایف را به نمایش بگذارند ضـعف انگیزه خود برای این شناسایی و مجازات را آشکار خواهند ساخت. از سوی دیگر کسانی هم که خود را علاقه‌مند به حیثیت نظام می دانند و هرگاه که ترکش برخی حوادث دامنگیر نزدیکان خودشان می‌شود به شدت برمی‌آشوبند بایستی با کنار گذاشتن رودربایستیها، ثابت کنند که حیثیت کشور و نظام قضایی - امنیتی آن را به محافظت از چهره خلافکاران خودسر نخواهند فروخت.

آنها باید بدانند که زنده شدن خاطره حواشی دادگاههای 18 تیر، چندان افتخارآمیز نخواهد بود. همچنین دوگانگی برخوردها از جمله تفاوت آشکار در برخورد با حامل پیراهن خونین و کسانی که با اقدامات اخیر خود چهره نظام را در سطح بین‌المللی مخدوش کردند، هزینه بسیار سنگین حیثیتی برای نظام قضایی کشورمان خواهد داشت.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
United States of America
|
۱۰:۱۴ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۸
0
0
اطلاعيه خانواده هاي محترم آقاسلطان،اعرابي و.. اكنون كه درراستاي تحقق قانون حفظ حقوق شهروندي اردوگاه كهريزك تعطيل شده وبازداشتيهاي آن به ساير بازداشتگاههاي استاندارد منتقل شده اند و تاحدمقدوراسباب فراغ خاطرآن خانواده هاي عزيرفراهم شده دراقدامي قابل تقديروتشكر بنا به پيشنهادسرداربزرگواررادان وموافقت بارافت اسلامي سردارشجاع احمدي مقدم فرماندهي نيروي انتظامي ج ا دونفر از عوامل انتظامي كه در طول مدت نگهداري اغتشاشگران در اردوگاه بطورخودسر مبادرت به اعمال خشونت غيراستاندارددرمورد تعداد قليلي از بازداشتيها نموده بودندتنبيه انظباطي شدند تا بدينوسيله حقوق شهروندي بازداشت شدگان اعاده و ازخانواده هاي اسيب ديده دلجويي شود !!!
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین