جذاب، روشنگر و تعیین کننده. این سه عبارت را میتوان عصاره و خلاصه اولین مناظره دور دوم رقابتهای انتخاباتی دانست. رقابتی که هم بازخورد بیشتری در فضای رسانهای داشت، هم دیدگاههای طرفین را برای افکارعمومی شفافتر کرد و هم این که تکلیف بخشی از مرددها را برای رای دادن به کاندیدای مطلوب خود روشن کرد. در خصوص این مناظره، نکاتی چند حائز اهمیت است:
۱. مسعود پزشکیان که در روزهای اول هفته به خاطر کسالت و بیماری نتوانسته بود کمپین انتخاباتی خود را مدیریت کند و زیر فشار سنگین تخریبی از جانب رقبا قرار داشت، در این مناظره در قامت یک رئیس جمهور مسلطف ظاهر و موفق شد بدنه حامیان خود را منسجم کرده و خیال طیف خاکستری را هم برای رای دادن تا حدی راحت کند.
۲. تاکنون در خصوص حضور خسارت بار آقایان زاکانی و قاضی زاده به عنوان نامزد پوششی و هزینههایی که به بیت المال تحمیل کردند سخن فراوان گفته شده است، اما مناظره دو نفره پزشکیان و جلیلی و طرح مباحث شفاف و چالشی نشان داد، بزرگترین ضرری که این دو زدند، جلوگیری از آگاهی مردم و وقت تلف کردن بود. با کنار رفتن این دو یار پوششی، تازه مناظرهها رنگ و بویی جدی گرفت و چه بسا اگر از ابتدا حضور نداشتند، مباحث دو دیدگاه فکری حاضر در مناظره، بهتر و شفافتر به ناظران ارائه میشد.
۳. اولین مناظره در فقدان زاکانی و قاضی زاده هاشمی نشان داد، سعید جلیلی بدون حمایت توپخانه جبهه خودی و حمله چهار به یک، تنهایی قادر نیست پاسخگوی سوالات، مباحث و رویکردهای پزشکیان باشد. در واقع جلیلی اینبار بدون رانت حمایتی، خودِ واقعیش را به بینندگان نشان داد و شاید همین تنهایی و ناتوانی در پاسخگویی بود که مجری برنامه را هم به حمایت واداشت.
۴. هرچه مناظره دونفره، جذاب و روشنگر پیش رفت، متاسفانه مجری برنامه از ایفای نقش بی طرفانه عاجز بود. گویی فقدان کاندیدای پوششی را قرار بود مجری پوششی جبران کند. خسروی در این مناظره، سه نقش همزمان را با هدف گرفتار کردن پزشکیان و بهبود وضع جلیلی ایفا کرد، اما در تمام آنها ناکام ماند.
اول: مجری با طرح پیاپی سوالات ثانویه و پافشاری بر پرسشهای جزئی کوشید پزشکیان را به مشکل بیندازد. حاضر جوابی پزشکیان، اما این هدف را ناکام گذاشت. این پرسشها البته اگر برای هردوطرف متوازن، رخ میداد حرفهای تلقی میشد، اما چون یکطرفه بود ناعادلانه ارزیابی میشود.
دوم: مجری در مواردی کوشید حرفهایی در دهان پزشکیان بگذارد و به عنوان جمع بندی ارائه کند که به ضرر سبد آرایش شود که با پاسخ هوشمندانه پزشکیان این هم به نتیجه نرسید. (مثلا موردی که مجری به عنوان جمع بندی گفت: پس شما موافق فیلترینگ هستید!)
سوم: در نهایت اینکه مجری تلاش کرد برخی شائبهها پیرامون جلیلی را با طرح همدلانه پرسشها با هدف ابهام زدایی (به شکل ارائه پاس گل) مطرح کند و در ادامه این مسیر، جز یکی دو مورد، به کلی گوییهای جلیلی اشاره نکرده و تلاشی برای شفافیت دیدگاههای او انجام نداد.
۵. ناشیانهتر از سه مورد فوق، اتفاق پایان برنامه بود که در هنگام جمع بندی پزشکیان، جلیلی بارها و بارها، سخنان رقیبش را قطع کرد و اجازه نداد سخنانش به صورت روشن و واضح مطرح شود و مجری که وظیفه حداقلیش رعایت منصفانه وقت کاندیداها بود، بی توجه به این موضوع اجازه داد که شلختگی و آشفتگی زیادی در همهمه طرح همزمان دو کاندیدا اتفاق بیفتد تا جایی که برخی صحبتها اساسا قابل شنیدن نبود.
۶. در نهایت اینکه اگر صدا و سیما در طول سال اجازه میداد نمایندگان طیفهای مختلف فکری، دیدگاههای خود را از تلویزیون مطرح کنند، تصمیم گیری برای مردم به شب انتخابات موکول نمیشد. در خصوص برجام، fatf، مذاکره با غرب و حتی کرسنت، نکات و مسائل زیادی وجود دارد و تاکنون تریبون یکطرفهای در اختیار یک گروه قرار گرفته است. انتظار میرود پس از انتخابات، فضا و فرصتی به صورت برابر در اختیار همه طرفین موضوعات قرار بگیرد.