آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه جمهوری اسلامیدر سرمقاله امروز 27 مرداد 88 آورده است:
در سومین سالگرد پیروزی رزمندگان مقاومت اسلامیلبنان بر ارتش صهیونیستی در جنگ 33 روزه دبیرکل حزب الله لبنان تاکید کرد تمامیمناطق اشغالی در تیررس موشکهای حزب الله قرار دارد. سیدحسن نصرالله در تشریح شرایط سیاسی کنونی منطقه و تهدیدهای رژیم صهیونیستیاین تهدیدها را ناشی از ترس و وحشتی خواند که صهیونیستها را پس از جنگ 33 روزه احاطه کرده است.
نصرالله در عین حال کهاین تهدیدات را پوچ توصیف کرد ولی تاکید نمود حزب الله اکنون قوی تر از جنگ 33 روزه هر گونه ماجراجویی صهیونیستها را با انبوهی از موشکها که سرتاسر فلسطین اشغالی را در تیر رس دارند درهم خواهد کوبید. نکته مهم که در اظهارات نصرالله نیز مورد تاکید قرار گرفتاین است که شرایط منطقه پس از جنگ 33 روزه سال 85 تغییر پیداکرده و دورانی که ملتهای منطقه مرعوب تهدیدات رژیم صهیونیستی میشدند سپری شده و مقاومت متهورانه حزب الله ابهت این رژیم پوشالی را فرو ریخته است.
واقعیتاین است که رژیم صهیونیستی در طول تاریخ موجودیتش تا قبل از جنگ لبنان فقط شاهد پیروزی بود و هر جنگی کهاین رژیم با اعراب داشت با تصرف سرزمینهای عربی کشتار مسلمانان و گرفتن امتیازهای فراوان به پایان میرسید حتی در جنگ رمضان نیز که ارتش مصر موفق شد خط دفاعی معروف «بارلو» را در هم بشکند و در صحرای سینا پیشروی کند در نهایتاین صهیونیستها بودند که نتیجه جنگ را به سود خودشان به پایان بردند و در همان مقطع بود که بزرگترین دستاورد سیاسی خود را که به رسمیت شناخته شدناین رژیم غاصب توسط کشور بزرگ مصر بود به چنگ آوردند.
اقدام خائنانه سادات در صلح با آن رژیم و امتیازی که نصیب اسرائیل شد آنچنان برای صهیونیستها سرنوشت ساز بود که در واقع کمر نهضت فلسطین را شکست . کار به جایی رسید که عرفات نیزاین رژیم را به رسمیت شناخت. اما در جنگ 33 روزه لبنان این باور نادرست فرو ریخت و برای نخستین بار رژیم تا بن دندان مسلح صهیونیستی و برخوردار از حمایت زرادخانههای قدرتهای غربی در برابر یک گروه 10 هزار نفری شکست خورد و صهیونیستها و حامیانشان بزرگترین رسوایی تاریخاین رژیم را متحمل شدند.
دستاوردهای جنگ 33 روزه تنها بهاین موارد منحصر نبوده و میتوان آنها را به صورت زیر فهرست کرد: قدرتهای استکباری که همواره برای تحقق اهداف استعماری خود در خاورمیانه از وجود رژیم صهیونیستی به عنوان مترسک و عامل تهدید سود میبردند و آنرا همچون سلاحی برای سرکوب ملتها و تهدید سران منطقه استفاده میکردند پس از شکست خفت باراین رژیم در برابر رزمندگان حزب اللهاین اهرم فشار را از دست دادند و دیگر کسی به تهدیدات و هشدارهایاین رژیم کمترین اعتنایی ندارد.
دوماینکه موج بیداری در میان ملتهای منطقه پس از جنگ لبنان سرعت کم سابقهای پیداکرد و مقاومت یک گروه چند هزار نفره در برابر یورش همه جانبه ارتش صهیونیستی در واقع القای شجاعت و غیرت به ملتهای منطقه به ویژه ملتهای عرب بود و مسلمانان بهاین اعتماد به نفس رسیدند کهاین رژیم برخلاف تبلیغات رسانههای صهیونیستی و حامیان آن کاملا شکست پذیر و پوشالی است. اکنون دیگراین ادعا که ارتش رژیم صهیونیستی ارتش برتر منطقه است در میان ملتهای منطقه خریدار ندارد و مضحک است .
سوماینکه دیدگاه ملتهای منطقه و جهان به تفکر اسلامینیز با پیروزی مقاومت اسلامی لبنان تغییر پیدا کرد و ملتهای مسلمان بهاین یقین رسیدند که با تاسی به اسلام واقعی و نه آنچه علمای درباری عرب و گروههای تروریستی همچون القاعده و طالبان وانمود میکنند میتواند نقش اساسی در رسیدن مسلمانان به آزادی و حقوق غصب شده خود داشته باشد.
به عبارت بهتر اگر در معرفی اسلام واقعی و تمایز آن با اسلام متحجر و درباری سالها تلاش میشد به اندازه نتیجهای که در جنگ 33 روزه و مبارزه متهورانه مبارزان حزب الله حاصل شد نمیتوانست موثر باشد .
نکته بعدی تضعیف ارتجاع عرب و شرایط نامتعادلی است که شیوخ و حکام عرب پس از جنگ 33 روزه دچار آن شدند . آنچنانکه در جریان جنگ 33 روزه مشاهده شد عمده حکام عرب یا سکوت کردند و یا برخی بی شرمانه جانب صهیونیستها را گرفته بودند که پس از محرز شدن شکست اسرائیلاین حاکمان وابسته نیز پایههای حاکمیتشان متزلزل و لرزان شده است .
دستاوردهای بعدی جنگ 33 روزه شکست طرح آمریکایی «خاورمیانه بزرگ» بود که در واقع با همین اتفاقاین طرح برای همیشه به فراموشی سپرده شد.این در حالی بود که کاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا در ابتدای جنگ با اطمینان اعلام کرده بود منطقه در حال «زایمان» است ! و پس ازاین جنگ شرایط سیاسی منطقه تغییر خواهد کرد که البته اشاره وی به اجرایی شدن طرح «خاورمیانه بزرگ» بود طرحی که به محاق رفت .
از دیگر نتایج جنگ لبناناین بود که مشخص شد تکیه رژیم صهیونیستی و حامیان آن رژیم به سلاحهای پیشرفته نمیتواند ناجیاین رژیم باشد و در کنار سلاح در جنگها مولفه موثرتری وجود دارد و آنایمان است که جبهه صهیونیستی فاقد آن است و همین امر موجب نگرانی و وحشت مضاعف صهیونیستها گردید.
و مورد آخراینکه شکست مفتضحانه ارتش صهیونیستی در جنگ لبناناین رژیم را به بحرانی گسترده و دامنه دار دچار ساخت که پس لرزههای آن پس از گذشت 3 سال هم اکنون نیز مشاهده میشود . تشکیل کمیته موسوم به «وینوگراد» پس از جنگ که برای بررسی علل و جوانب شکست اسرائیل علیه مقاومت اسلامیلبنان تشکیل شد اولین اعتراف علنی و رسمیبه شکست در تاریخ جنگهایاین رژیم بود که حادثهای کم سابقه در تاریخ موجودیتاین رژیم محسوب میشود و نشان از عمق بحرانی داشت که این رژیم دچار آن گردید.
سقوط دولت ایهود اولمرت برکناری «موشه کاتساو» از ریاستاین رژیم عدم توفیق «تزیپی لیونی» در تشکیل دولت به مدت هفت ماه و تهاجم جنون آمیز به غزه که آنهم با شکست مواجه گردید و دهها مورد دیگر متعاقب جنگ 33 روزه نشان از فقدان تعادل روحی در هیات حاکمه رژیم صهیونیستی و بحران تمام عیار در ارکان این رژیم دارد که منشااین بحرانها و نابسامانیها به شکست در جنگ 33 روزه باز میگردد. با توجه به این واقعیات است که باید جنگ 33 روزه را نقطه عطفی در تاریخ رویارویی رژیم صهیونیستی و ملتهای منطقه به حساب آورد حادثهای که روند فروپاشیاین رژیم جعلی را وارد شیب تندی ساخته است.