آخرین روز ماه اوت سال ۱۹۹۷ خبری در رسانههای جهان پیچید، شاهدخت ولز به همراه دودی الفاید و راننده اش در یک تصادف شدید رانندگی کشته شدند. هر چند او قرار بود با الفاید ازدواج کند، ولی این اتفاق هرگز محقق نشد. ازدواجی که پس از ۱۵ سال از طلاقش صورت میگرفت.
او همسر اول چارلز سوم بود؛ کسی که شخصیت شناخته شدهای در عصر خودش به شمار میرفت. خصوصا این که دایانا تلاشها و فعالیتهای گستردهای به منظور کمک به خیریههای بین المللی داشت. هر چند دایانا در خانواده اشرافی در انگلیس و با عقبهای سلطنتی متولد شده بود، ولی این نامزدی با چارلز سوم بود که او را به شخصیتی جهانی تبدیل کرد. همچنین او ریاست یک بیمارستان تخصصی را نیز تا زمان مرگش بر عهده داشت.
با اینکه دایانا دانش آموز ضعیفی بود، ولی استعداد خاصی در موسیقی و خصوصا پیانو داشت؛ تا جایی که جوایزی نیز کسب کرد. همچنین در شنا، غواصی و مربی باله نیز استعداد شگرفی داشت. هر چند زندگی مشترک چارلز و دایانا در ابتدا بسیار خوب به نظر میرسید، ولی در ادامه و حدود ده سال بعد تنش و مشکلات موجود، عمیقتر شد تا بدان جا که قبل از طلاق مدتی نزدیک به چهار سال را جدای از هم زندگی میکردند. ضمن این که ماجرای رابطه عاشقانه چارلز و کامیلا نیز به این مشکلات دامن میزد. تا این که در نهایت یک سال قبل از مرگ دایانا این ازدواج به طلاق انجامید.
با اینکه دایانا پس از طلاق درگیر رابطه عاشقانهای با جیمز هیوئیت شده بود، ولی در نهایت تصمیم داشت با دودی الفاید ازدواج کند؛ اتفاقی که هرگز رخ نداد. در واقع تنها کسی که در تصادف اتومبیل جان سالم به در برد محافظ شخصی دایانا بود. پس از مرگ دایانا، چارلز، ولی عهد انگلیس به همراه خواهران دایانا به منظور آوردن جسد او به پاریس سفر کردند و در نهایت شاهدخت دایانا در آلتورپ انگلستان به خاک سپرده شد.
طبق شواهد و قرائن، دایانا نه تنها یک هنرمند بلکه شخصی انسان دوست بود که به فعالیتهای بشردوستانه و اجتماعی توجه خاصی داشت. از تأسیس و همچنین همکاری با موسسات خیریه تا کمک به بیماران جذامی، مبتلا به ایدز و همچنین کمک به افراد کشورهای آسیب دیده ای، چون آنگولا و بوسنی و هرزگوین. او به منظور پیشبرد اهداف انسان دوستانه با شخصیت هایی، چون نلسون ماندلا و مادر ترزا نیز دیدار داشت. اما ماجرای مرگ دایانا به این جا نیز ختم نشد.
گفتنی است پدر دودی الفاید، اسپانسر فیلمی تحت عنوان قتل غیرقانونی شد که در آن اثر به جنبههای پنهان این اتفاق و شاید هم نیمه تاریک مرگ دایانا و پسرش پرداخته بود. در حقیقت او و برخی بر این عقیده بودند که ازدواج دایانا و الفاید بی هیچ وجه برای کاخ باکینگهام خوش آیند نبود. ضمن اینکه آنها میتوانستند در آینده صاحب فرزند شوند و این مهم اصلا برای کاخ نشینان باکینگهام قابل قبول نبود؛ در واقع ادعای محمد الفاید غیر منطقی هم به نظر نمیرسید. بله، در این جهان قوانین نانوشته بی شماری وجود دارد، قوانینی که حتی برای شخصیتی، چون ملکه نیز استثنایی قائل نیست و گویا این بار شاهدخت دایانا این قوانین را نقض کرده بود و تاوانش را نیز داد، ولی با جانش.