اما بعد از پایان جنگ و در دهه هفتاد سینما سراغ سوژههایی اطراف جنگ رفت. از جمله اسرا که سالها در اسارت عراق مانده بودند. در طول سالها چندین فیلم با این موضوع ساخته شد. در میان این فیلمها، ژانر کمدی و اقتباسهای ادبی هم وجود دارند. در این جا نگاهی داریم به پنج فیلم سینمای ایران که در باره اسرا ساخته شده اند:
پرواز از اردوگاه، حسن کاربخش، ۱۳۷۲
پرواز از اردوگاه اولین فیلمی است که در باره اسرا ساخته میشود. فیلم سال ۷۲ و در حالی ساخته شده که همچنان عده بسیاری زیادی در اسارت هستند. فیلم ساخته حسن کاربخش است که فیلمهای دیگری هم در حوزه جنگ دارد. از جمله عروس حلبچه و الماس بنفش. در این فیلم داستان سرگرد خلبان عباس حلمی روایت میشود که پس از دست یافتن به اطلاعات مهمی در عملیات شناسایی به اسارت نیروهای عراقی درمیآید. او با همکاری اسرای ایرانی، نقشه فرار از اردوگاه را برنامهریزی میکند. فیلم حال و هوای اکشن دارد و جمشید هاشمپور در آن بازی میکند.
کیمیا، احمدرضا درویش،۱۳۷۳
احمدرضا درویش بعد از فیلمهای ابلیس و آخرین پرواز، کیمیا را با بازی خسرو شکیبایی، بیتا فرهی و رضا کیانیان میسازد. کیمیا دو بخش دارد. بخش اول فیلم در شهر زیر بمباران عراق میگذرد، در حالی که رضا همسرش را برای زایمان به بیمارستان آورده است. اما بیمارستان بمباران میشود و دکتری به نام شکوه نوزاد تازه به دنیا آمده را بعد از مرگ مادرش برمیدارد و به جای امن میرود. بخش دوم سالها بعد از جنگ است. رضا که همان زمان اسیر شده، حالا به دنبال تنها بازمانده خانوادهاش، سراغ شکوه میآید و درام شکل میگیرد.
بوی پیراهن یوسف، ۱۳۷۴
بوی پیراهن یوسف در اردوگاه اسرا نمیگذرد، جنگی هم در آن نمیافتد. فیلم ابراهیم حاتمیکیا داستان پدری است که به او گفته شده پسرش در جنگ کشته شده است. پسر حتی مزار هم دارد. اما پدر مرگ او را قبول نمیکند. روز آزادسازی اسرا او به قصر شیرین میرود و پسرش را در میان اسرای آزاده پیدا میکند. علی نصیریان یکی از درخشانترین بازیهایش را در این فیلم دارد و مجید انتظامی بار دیگر و بعد از فیلم از کرخه تا راین موسیقی ماندگار دیگری برای آن ساخته است. بوی پیراهن یوسف در چهاردهمین جشنواره فجر نمایش داده شد،، اما دستاوردی نداشت. این فیلم به همراه برج مینو ساخته دیگر حاتمی کیا در جشنواره شرکت کرده بودند و به فاصله یک ماه از هم روی پرده رفتند.
مردی شبیه باران، سعید سهیلی، ۱۳۷۵
فیلم مردی شبیه باران ساخته سعید سهیلی است و تمام آن در اردوگاه اسرا میگذرد. فیلم داستان منصور قاسمی یکی از فرماندهان برون مرزی سپاه است که در جریان حمله نیروهای دشمن موجی و دستگیر میشود. عراقیها برای شناسایی او جاسوسی بین اسرا میفرستند و بعد که او لو میرود، شکنجه اسرا را برای شناسایی منصور قاسمی بیشتر میکنند. ابوالفضل پورعرب که در آن زمان ستاره جوان فیلمهای ایرانی بود، در این فیلم تنها باری است که نقش یک رزمنده را بازی میکند و برای آن جایزه بهترین نقش اول مرد را از جشنواره فیلم را به دست میآورد.
رنجر، احمد مرادپور، ۱۳۸۷
رنجر با دستمایه قرار دادن موضوع اسارت، یک فیلم اکشن است که قصدش ایجاد هیجان در مخاطب و دادن حس غرور به اوست. فیلم داستان فرماندهای است که به اسارت عراقیها در میآید و به اردوگاهی دورافتاده و دور از چشم صلیب سرخ منتقل میشود. او نقشه فرار از اردوگاه را طراحی میکند و آن را با بقیه اسرا هم در میان میگذارد. جمشیدهاشم پور در یکی دیگر از نقشهای اکشن و پرتحرکش در این فیلم ظاهر شده است.
اتوبوس شب، کیومرث پوراحمد، ۱۳۸۶
اتوبوس شب به شکل وارونهای به اسرای عراقی میپردازد. فیلم اقتباسی از رمان داستانهای شهر جنگی نوشته حبیب احمدزاده است و کیومرث پوراحمد برای ساخت آن را ۹ بار بازنویسی کرده است. فیم داستان نوجوانی ۱۶ ساله است که گروهی از اسرای عراقی را با یک اتوبوس به قرارگاه برساند. اتوبوس شب به شکل سیاه وسفید فیلمبرداری شده و موفقیتهای زیادی به دست آورد. از جمله جایزه بهترین کارگردانی جشنواره بینالمللی فیلم خروس طلایی ۲۰۰۷، جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک ۲۰۰۷، تندیس بهترین فیلم یازدهمین جشن خانه سینما ۱۳۸۶و تندیس بهترین فیلمنامه یازدهمین جشن خانه سینما ۱۳۸۶. خسرو شکیبایی در این فیلم در نقش راننده اتوبوس بازی درخشانی دارد و در تمام مدت فیلمبرداری حتی در پلانهایی که اتوبوس در نمای دور دیده میشده، خودش آن را رانندگی میکرده است. کیومرث پوراحمد گفته این نقش به خیلی از بازیگران بزرگ پیشنهاد شد، اما گفتند او فقط یک راننده اتوبوس است! مهرداد صدیقیان هم در این فیلم اولین بازی اش را در ۱۶ سالگی تجربه کرده است.
اخراجیها ۲، مسعود ده نمکی، ۱۳۸۷
این فیلم تنها فیلم کمدی در باره اسارت است. بعد از موفقیت اخراجیهای یک، مسعود ده نمکی ادامه داستان این فیلم را در یک اردوگاه روایت میکند. فیلم با گروهی از بازیگران شناخته شده و پرفروش مثل اکبر عبدی، امین حیایی، سید جواد رضویان، محمدرضا شریفینیا، ارژنگ امیرفضلی و سپند امیرسلیمانی، توانست به پرفروشترین فیلم آن سال تبدیل شود.
بیداری رویاها، محمدعلی باشه آهنگر، ۱۳۸۸
فیلم در اسارتگاه یا در جبهه نمیگذرد. نفوذی به ماجراهایی اطراف اسارت میپردازد و داستان رسمی را بیان میکند که سالهای بعد از جنگ در میان خانوادههایی که شهید داشتند، شکل گرفته بود. به این ترتیب که همسر رزمندهای که شهید شده، به عقد برادر او در میآمد. این فیلم هم ماجرای زنی است که به گمان این که همسرش شهید شده، به عقد برادر او در میآید. اما بعد از سالها متوجه میشود، همسرش در اسارت بوده و حالا برگشته است.
دوئل، احمدرضا درویش، ۱۳۸۲
سالها بعد از کیمیا، احمدرضا درویش فیلم دوئل را با نگاهی به ماجراهای اسارت میسازد. فیلم داستان یک صندوقچه است که عدهای تلاش میکنند در زمان جنگ از ایران خارج نشود. اما فردی به اسم زینال متوجه ماجراهایی میشود و بعد از ۲۰ سال که از اسارت برمیگردد، حقایقی را آشکار میکند. این فیلم اولین فیلم سعید راد بعد از عقابها در سال ۶۳ است. به اضافه این که یکی از گرانترین فیلمها و اولین فیلم دالبی سینمای ایران است.
یک روز با اسیران، مجید مجیدی، ۱۳۶۸
فیلم مستندی ۳۰ دقیقهای است که در آن مخاطب یک روز زندگی اسرای عراقی در اردوگاههای ایرانی را میبیند. مستند قصد دارد مخاطب در پس ذهنش زندگی اسرای ایرانی در اسارت را با شرایط مطلوب اسیران عراقی در ایران مقایسه کند.