وضعیت کشور به دلیل اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی وضعیت خاص است؛ وضعیت شکننده اقتصادی و شدت تحریمهای اقتصادی و تلاش دشمنان قسم خورده برای تهاجم همه جانبه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و رسانهای و بسترهای اجتماعی موجود نیازمند کابینهای متعهد، متخصص، قوی، منسجم، کارآزموده و مجرب و بهرهمند از دانش و بینش و روحیه خستگی ناپذیر و مردمی و جهادی است وبا پوزش، الآن گاه آزمودن نیست، گاه بهره برداری از آزموده هاست، نیازمند مدیران عالی و برجسته، کارآزموده، پرتوان، سیاستمدار، سیاست گذار، دارای پیشینهای از مدیریت آزموده شده و کارآمد و در عین حال همراهی و بهره مندی از مدیران جوان، پرانگیزه، مجرب، توانمند، خلاق، برخوردار از دانشهای نوین و مسلط به فناوریهای روز در میدان عملیات هستیم؛ بنابر این در این کارزار سخت انتخاب و گزینش ۶۰ درصد از اعضای کابینه از کسانی که تا به حال تجربه مدیریت وزارت را نداشتند و دادن امتیاز بیشتر و نگاه مثبت به نداشتن چنین تجربه ارزشمند و یا سایر امتیازهای مثبت به سایر مولفهها بنظر خطاست و مناسب نخواهد بود؛ چه اینکه سرجمع خصوصیات یک نفر برای تصدی وزارت شایستگی است و اگر این شایستگی مقرون و همراه با تجربه مدیریتی در سطح وزارت باشد قطعا ترجیح دارد. جناب آقای دکتر ظریف رئیس شورای راهبری انتقال دولت چهاردهم در صدا و سیما و سایر شبکههای اجتماعی نکاتی را در خصوص شاخصها و فرایند شناسایی و معرفی و انتخاب و گزینش وزیران کابینه دولت چهاردهم برای معرفی به رئیس جمهوری محترم و نهایی سازی و معرفی به مجلس ارائه کردند که قابل ستایش، ملاحظه و در عین حال میتواند مورد نقد قرار بگیرد؛ فارغ از نقدهای پرحاشیه سیاسی و برداشتهای غیر منطقی و گاهی اوقات به دور از انصاف نکاتی پیرامون آن تقدیم رئیس جمهور محترم؛ جناب آقای ظریف و شورای راهبری و انتقال دولت چهاردهم میشود.
الف: اصل تدوین و تعریف شاخصهای لازم برای تصدی مناسب وزارت و مراتب عالی دولت و تعیین فرایندهای شفاف و بهره گیری از خرد جمعی و عضویت گروههای مختلف در کمیتههای تخصصی بویژه نخبگان دانشگاهی، اقوام، ادیان و مذاهب و زنان و جوانان امری پسندیده و قابل ستایش و جای تقدیردارد.
ب: توجه به دولت وحدت ملی و استفاده از تمام ظرفیت ملی و جریانهای سیاسی و اجتماعی بجای دولت ائتلافی نیز امری شایسته تقدیر و در عین حال ضروری است. اما در عین حال فرایند تشریح شده برای انتخاب وزیران و دولت مردان دولت چهاردهم میتواند مورد چالش و نقد قرار بگیرد که نکاتی به شرح ذیل تقدیم میشود.
۱- شرایط کشور در وضعیت طبیعی و نرمال نیست؛ وضعیت کشور به دلیل اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی وضعیت خاص است؛ وضعیت شکننده اقتصادی و شدت تحریمهای اقتصادی و تلاش دشمنان قسم خورده برای تهاجم همه جانبه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و رسانهای و بسترهای اجتماعی موجود نیازمند کابینهای متعهد، متخصص، قوی، منسجم، کارآزموده و مجرب و بهرهمند از دانش و بینش و روحیه خستگی ناپذیر و مردمی و جهادی است وبا پوزش، الآن گاه آزمودن نیست، گاه بهره برداری از آزموده هاست، نیازمند مدیران عالی و برجسته، کارآزموده، پرتوان، سیاستمدار، سیاست گذار، دارای پیشینهای از مدیریت آزموده شده و کارآمد و در عین حال همراهی و بهره مندی از مدیران جوان، پرانگیزه، مجرب، توانمند، خلاق، برخوردار از دانشهای نوین و مسلط به فناوریهای روز در میدان عملیات هستیم؛ بنابر این در این کارزار سخت انتخاب و گزینش ۶۰ درصد از اعضای کابینه از کسانی که تا به حال تجربه مدیریت وزارت را نداشتند و دادن امتیاز بیشتر و نگاه مثبت به نداشتن چنین تجربه ارزشمند و یا سایر امتیازهای مثبت به سایر مولفهها بنظر خطاست و مناسب نخواهد بود؛ چه اینکه سرجمع خصوصیات یک نفر برای تصدی وزارت شایستگی است و اگر این شایستگی مقرون و همراه با تجربه مدیریتی در سطح وزارت باشد قطعا ترجیح دارد.
۲- جوان گرایی در حوزه مدیریت اجرایی کشور و ضرورت گردش نخبگان و بهره مندی از ظرفیت پرتوان و پرانگیزه مدیریت جوانان مجرب و کارآزموده و کارآمد اصل اساسی برای توسعه و پیشرفت است و البته اساس آن هم شاخصهای شایستگی است، اما دقت کنیم که این سیاست باید در یک فرایند منطقی و گذر از گردنههای مدیریتی تنظیم و مورد تاکید قرار گیرد؛ و تجربه جوان گرایی در مدیریتهای عالی بدون توجه به فرایند منطقی این سیاست، تجربه مثبتی در مدیریت عالی کشور دردهههای اخیر ثبت نکرده و موجب آزمون و خطاهای بسیاری و گاه جبران ناپذیر شده است، خصوصا با توجه به شرائط جنگ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پیش رو در کشور و تحریمهای ظالمانه، لذا باید به این مهم توجه کرد و البته این به معنای استفاده از مدیران ناکارآمد و میانسال وکم توان … نخواهد بود. در نتیجه مدیریت اجرایی کشور که عرصه تصمیمهای مهم و تاثیرگذار است، مجالی برای آزمون و خطا نیست و به کارگیری نیروهای جوان فقط در صورتی نتیجه مطلوب خواهد داشت که با پروسه بسیار مهم «انتقال تجربه» همراه باشد تا از هرگونه اتلاف زمان، توان و هزینه جلوگیری شود. با اتخاذ چنین رویکردی است که میتوان «آرمانگرایی» را با «واقعنگری»، «نوآوری» را با «تجربه» و «ریسکپذیری» را با «احتیاط» تعدیل و با کمترین خطا به کار بست.
۳- توجه به میانگین سنی در کشورهای مطرح توسعه یافته نشان دهنده بهره مندی از افراد میانسال، پرتوان و مدیر و مدبر و مجرب و متخصص در هدایت مدیریتهای عالی یک کشور به سوی اهداف تعیین شده و اجرای برنامههای توسعه است (نگاهی به آمار سال ۲۰۲۱ برخی از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه قابل توجه است)؛ بنابراین سیاستهایی مانند جوان شدن کابینه الزاما نمیتواند به تحولات عمیق و تسریع در روند توسعه بینجامد؛ اگر چه ممکن است موئلفهای اثرگذار باشد. این نکته به ویژه در مورد کشورهایی مصداق دارد که در نبود ساختارهای مترقی و مستقل حاکمیتی، فقط به دنبال مظاهر و نمودهای «توسعهگرایی» بوده و تنها به واسطه ترسیم چشم اندازهای بلندپروازنه در زمینه هایی، چون اقتصاد و فناوری، ترغیب شده اند امور را به مدیران جوان واگذار کنند. نمونههایی از این نوع «توسعهیافتگی تکبعدی» در برخی کشورهای منطقه خاورمیانه به وضوح مشهود است.
۴- در جامعه شناسی اصطلاحی وجود دارد با عنوان تاخر فرهنگی به این معنا که در بکارگیری برخی پدیدههای اجتماعی اگرآن پدیده بشکل کامل اجرا نشود جامعه دچارآسیب و عدم بهره مندی کامل میشود که به آن تاخر فرهنگی گفته میشود، به طور مثال ما اتومبیل را وارد جامعهای میکنیم، اما فرهنگ استفاده بهینه، جاده مناسب، مراکز سوخت گیری، قوانین راهنمایی و رانندگی، مراکز خدمات و …. را نداشته باشیم، بسیار طبیعی است که بهره مندی لازم و کافی نداشته و دچار تاخر فرهنگی خواهیم شد. در ما نحن فیه هم بشرح ایضا، قطعا این نگاه و بهره مندی از تمام ظرفیتهای ملی و استفاده از شایستگیهای اقوام، مذاهب، ادیان، زنان و جوانان و … امری پسندیده بلکه ضروری است، اما مهمتر از آن نگاه منظومهای و کامل و فراهم کردن زمینههای طبیعی و فرایندهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی لازم مثل ایجاد احزاب شناسنامه دار و ساختارمند و پاسخگو و حمایت حاکمیت از شکل گیری احزاب قدرتمند و در عین حال دارای چارچوب و قدرت لازم برای جذب و پرورش استعدادهای سیاسی و مدیریتی و حضور فعال در فضای اجتماعی سیاسی و اقتصادی کشوراست (نه احزابی برای گردهماییهای انتخاباتی که در گرما گرم انتخابات ظهور کرده و بعد به خواب زمستانی فرو میروند).
۵- امروزه برای گزینش بهترین افراد برای مسئولیتهای مختلف از سطوح عالی تا سطوح کارشناسی از روش کانون ارزیابی استفاده میکنند مرکز یا کانون ارزیابی رخدادی است که در آن تعدادی کاندیدا در از طریق آزمونها و تمرینها توسط ارزیابان آموزشدیده، از نظر شایستگی، مورد مشاهده و ارزیابی قرار میگیرند. امتیاز کلی شرکت کنندگان در جلسه اجماع و طی نشستی بین ارزیابان یکپارچه میشود مهمترین نکته در این فرایند افراد ارزیاب هستند که از حوزههای مختلف تخصصی و بصورت آموزش دیده افراد را ارزیابی میکنند و به صورت مثال افراد از حیث روانشناختی و علوم رفتاری، مدیرتهای عمومی و حرفه ای، مدیریتهای تخصصی، دانش و بینش حوزه تخصصی و … توسط متخصصین ارزیابی و نتیجه بررسی کانون ارزیابی در اختیار شورای تصمیم گیری قرار میگیرد. اگر چه فرصت محدود است و این فرایند مقداری زمان میبرد، اما بهترین روش برای انتخاب بهترین هاست.
۶- توجه به ملاحظات قانونی درگرفتن رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی با ویژگیهای خاص مجلس دوازدهم با توجه به حضور پر رنگ جریان رقیب و امکان چالش و مناقشه در رای اعتماد به وزرای پیشنهادی، لذا شایسته است در انتخاب گزینههای وزارت افرادی مورد توجه و تایید قرار بگیرند که در اخذ رای اعتماد از نمایندگان مجلس بتوانند اکثریت قابل قبولی را با خود همراه کنند و هماهنگی بین دوقوه را تسهیل و تسریع کنند و جناب آقای رئیس جمهور بتواند برای کل کابینه رای اعتماد در خور و شایستهای اخذ کند و سریعا دولت را بشکل کامل تشکیل دهد و برنامه توسعه ملی و بین المللی کشور را اجرایی کند.
۷- با توجه به ضعف ساختارهای تشکیلاتی و بوروکراتیک و اداری در کشور (که باید مرتفع شود) مدیرانی موفق به ارائه کارنامهای قابل قبول میشوند که از یک تیم کاری حرفهای و هماهنگ و تحت راهبری واحد برخوردار باشند و این مهم در موضوع ریاست جمهوری از اهمیت جدی تری برخوردار است، قطعا فرایند انتخاب اعضای کابینه با مکانیسم معرفی شده و بهره مندی از خرد جمعی امری پسندیده و ضروری است، اما با توجه به عدم شناخت قبلی و ارتباط مدیریتی و اداری و عاطفی و رفتاری رئیس جمهوری با وزرای معرفی شده بر اساس این فرایند، ممکن است در مسیر مدیریت عالی کشور (رئیس جمهوری با وزراء و وزیران با یکدیگر) چالشها و سکتها و مشکلاتی فراهم کند؛ مراقبت از این فضا و توسعه برنامهها و اقداماتی برای پرکردن این خلاءها و گسترش همدلی و ارتباط مدیریتی در هم تنیده ودر عین حال عاطفی و رفتاری در فضای ذهنی و عینی و ارائه تصویری از گفتمان واحد و هماهنگ دولت امری به غایت ضروری و مورد تاکید است.
منبع: دیپلماسی ایرانی