آفتاب-گروه سیاسی: چهارشنبه شب، شبکه سه تلوزیون برنامهای 54 دقیقهای با عنوان «مستند پرونده هستهای»! پخش کرد که به استفاده ابزاری و جناحی از رسانهای که علیالقاعده باید ملی باشد، ابعاد تازهای بخشید.
این برنامه که همچون بسیاری از برنامههای اینروزهای صدا و سیما در حدی نازل و کمارزش بود که عمده مخاطبان، آنرا در حد یک برنامه تبلیغاتی تلویزیونی یا به اصطلاح «رپرتاژ آگهی» ارزیابی کردهاند؛ اما همچنان نکاتی را برای تذکر به مسئولان تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی ایران باقی گذاشتهاست:
1- هر بینندهای در همان دقایق آغازین این برنامه پی میبرد که هدف از نمایش آن، تنها زیر سوال بردن آشکار تلاشهای انجام شده در نظام جمهوری اسلامی ایران در مسیر بهدستآوردن و بومی کردن دانش صلح آمیز هستهای در دولت هشتم از یک سو و برجستهکردن و موفق و پیروز جلوه دادن دولت نهم در این موضوع از سوی دیگر است.
بهفرض اثبات چنین مسالهای در برنامه به اصطلاح مستند یادشده، اساساً زیر سوال بردن فعالیتهای نظام در دولتهای پیش از دولت نهم که همه آنها در موضوع سیاستخارجی طبق قانون اساسی با هدایت و نظارت مستقیم عالیترین مقام کشور یعنی مقام معظم رهبری عمل میکردهاند، غیر از دشمنان انقلاب، خشنودی چه کسانی را بهدنبال دارد؟
آیا ناموفق جلوه دادن تمامی تلاشهای تیم مذاکره کننده هستهای سابق که به اذعان همین برنامه سیما، در شرایطی سخت و پیچیده چنین مسئولیت خطیری را پذیرفته و در اوضاعی که دو کشور همسایه ایران در آتش جنگ خانمانسوز برافروخته شده توسط ایالات متحده میسوختند، بدون کمترین هزینهای، حتی بهانهای برای ارجاع پرونده هستهای کشورمان به شورای امنیت سازمان ملل متحد باقی نگذاشتند، به معنای زیرسوال بردن سیاستهای راهبردی نظام نیست؟
در این شرایط به نظر میرسد تا چندی دیگر بر اساس ذهنیت گردانندگان صدا و سیما -که اکنون خود را تا سرحد جناحیترین رسانه ممکن تنزل داده-، باید شاهد پخش گفتاری مبنی بر تزلزل سیاستخارجی ایران در پذیرش قطعنامه 598 همزمان با نمایش تصاویری از مذاکرات دکتر ولایتی و طارق عزیز(وزیر خارجه رژیم بعثی عراق) و پس از آن پخش گفتگوهایی از مقامات وقت عراقی با رسانههای غربی ( که البته همچون برنامه چهارشنبه شب بریده-بریده و گزینشی انتخاب شده باشند) تحت عنوان «مستند قطعنامه 598» باشیم که در آن صراحتاً بر پیروزی عراق بر ایران در جنگ تحمیلی تاکید شده و در نهایت هم با پخش گفتاری از آفای محمود احمدینژاد، روی کار آمدن دولت مردمی در عراق هم از دستآوردهای دولت ایشان قلمداد شود!
2- برنامهسازان صدا و سیما حتی برای آنکه اندکی جانب انصاف را رعایت کرده باشند، حاضر نشدند به این مساله نیز بپردازند که در صورت عدم بهکارگیری دیپلماسی اعتمادسازی در شرایط پرتنش جهانی پس از یازده سپتامبر، چه تهدیداتی ممکن بود برای کشورمان ایجاد شود.
آنها علیرغم اینکه در ابتدای برنامه یادشده، صراحتاً از نقش منافقین در بروز مشکلی بهنام پرونده هستهای ایران، نام بردهاند، اما تا پایان برنامه هرگز مشخص نکردند که چگونه و در مدت کمتر از دوسال از فعالیت تیم مذاکرهکننده هستهای، فضای سنگین جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران فروکش کرد و اینبار در افکار عمومی جهانیان، این گروهک در جایگاه متهم نشست؟
3- برنامه یاد شده که در نوبت دوم پخش آن هم در عصر روز پنجشنبه، هیچ مشخصاتی از عوامل تولید کننده آن ذکر نشد، باید به این سوال پاسخ دهد که چگونه و بدون کمترین تحقیقی از کسانیکه به راحتی آنها را در جایگاه متهم نشانده و هرآنچه بدی و ضعف و نقصان بوده به دوره مسئولیت آنها نسبت دادهاست، با استناد به چند اظهارنظر مُقَطَّع و گزینشی مربوط به گذشته و اظهارنظرهایی از مسئولان غربی( که عمدتاً هم اشتباه ترجمه و زیرنویس شده بود) آنها را محاکمه کرده و مرعوب و سازشکار میشناسد؟!
آیا برنامه سازان صدا و سیما که برای فرار از پاسخگویی به افکار عمومی و ملت بزرگ ایران، حتی جرأت اعلام نامشان را هم در ابتدا و انتهای برنامههایشان از دست دادهاند، باور ندارند که اگر از محکمه این دنیا بگریزند، اما در نهایت باید روزی جوابگوی اعمالیکه برای تحریف حقایق و تاریخ در این رسانه انجام دادهاند، پاسخگوی درگاه الهی باشند؟
4- آنچه امروز درباره عملکرد دولت نهم درباره نتیجه کار در پرونده هستهای در مقابل دیدگان ملت است، صدور دستکم 4 قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران در شورای امنیت سازمان ملل همراه تحریمهای متعدد، است که درباره آثار زیانبار آنها بر پیکره اقتصاد و علم و فناوری ایران هیچگاه سخنی بهمیان نیامده است، ضمن آنکه هماکنون نیز شاهد تشدید فضای منفی بینالمللی علیه جمهوری اسلامی ایران هستیم. اما آیا رسانهای که خود را «ملی» میخواند حاضر است نظر و دیدگاه کسانی که بهدرست یا نادرست، عملکرد این دوره را «ناموفق و برخلاف مصالح ملی» ارزیابی میکنند و برای تحلیل خود دلایل و مستندات بسیاری دارند هم در «مستندی دیگر» به نمایش گذارد؟
5- استفاده گزینشی از سخنان رهبر معظم انقلاب در «رپرتاژ آگهی» صدا و سیما برای دولت نهم، قابل اغماض نیست. در حالیکه مقام معظم رهبری از نزدیک در جریان مسائل مربوط به پرونده هستهای ایران بودهاند و مسئولیت اصلی پرونده هستهای با نماینده ایشان در شورایعالی امنیت ملی بوده است، معلوم نیست، برنامهسازان تلویزیون با چه تحلیلی به خود اجازه استفاده گزینشی از سخنان ایشان برای القاء نگاهی جناحی در یک شبکه رسمی جمهوری اسلامی ایران را دادهاند؟
نظر رهبر انقلاب درباره بیانیه سعدآباد چه بود؟ [+]
6- کمتر کسی است که با مشاهده «رپرتاژ آگهی پرونده هستهای برای دولت نهم» به تناقضات ذهنی فراوان طراحان این برنامه پی نبرد؛ در بخشی از برنامه از قاطعیت روحانی در نپذیرفتن زیادهخواهیهای غرب سخن به میان میآید و در بخش دیگر تیم مذاکره کننده به مرعوب بودن متهم میشود! در قسمت عمدهای از آن عملکرد نظام در موضوع هستهای نادرست جلوه داده میشود و در قسمتی دیگر به استناد سخنان آقازاده رئیس سازمان انرژی هستهای کل فرایند پیشرفت هستهای کشور مرهون شخص مقام معظم رهبری دانسته میشود و.... آیا بهتر نیست طراحان چنین برنامههایی برای برملانشدن تناقضات ذهنی خود قبل از اقدام به سفارش چنین برنامههای در صدد رفع شبهات شخصی خود برآیند؟
7- گره زدن تلاشهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران برای استیفای حقوق هستهای کشورمان، به برخی اقدامات نادرست در مجلس ششم، یک فرافکنی آشکار در برنامه یادشده بود. ظاهراً مدیران صدا و سیما که برای زیرسوال بردن فعالیتهای تیم مذاکره کننده هستهای دستآویزی نیافتهاند، تنها راه را در پخش نظرات شخصی یک نماینده مجلس ششم (که البته نمیتواند برایند نظرات آن مجلس هم باشد) آنهم بهصورت گزینشی دیدهاند.
با این حال این موضوع برای هر ذهن پرسشگری مطرح میشود که چرا تلویزیون برای چنین موضوع مهمی، به پخش صحبتهای فردی که دیدگاهها و تحلیلهای او هیچ ارتباطی با روند پرونده هستهای ایران نداشته است، روی آورده و آنگاه نام «مستند» را هم بر برنامه خود گذاشته است؟ حال آنکه با ارائه تحلیلهایی در این سطح، خودبهخود عنوان «مستند» برای هر بینندهای مضحک جلوه میکند.
در این شرایط صدا و سیما با این سوال اساسی مواجه است که با نمایش چنین برنامههایی که آثار مخرب آن بر اعتماد عمومی نسبت به عملکرد نظام غیرقابل انکار است، واقعاً چه هدفی را دنبال میکند؟ و مسئولان این رسانه باید بدانند که در صورت تداوم مشی فعلی شائبه همسویی رادیو و تلویزیون رسمی ایران با رسانههای بیگانه برای آسیبزدن به انسجام ملی و اعتماد عمومی به راحتی قابل رفع نخواهد بود.
سوالی که پس از پخش برنامه به اصطلاح به ذهن هر بیننده آگاهی خطور میکند این است که آقای ضرغامی با دستپخت جدید خود یعنی «تبلیغات جناحی با طعم هستهای»، همچنان مصرند، رادیو و تلویزیون ایران را به قیمت عزیز شدن در نزد جناحی خاص، کماعتبارتر کرده و مخاطبان خود را بیش از پیش از دست بدهند؟ بهراستی چرا مسئولان صدا و سیما از آشکارشدن حقایق وحشت دارند؟
روحانی احمدینژاد را به مناظره فراخواند [+]
سکوت احمدینژاد در برابر فراخوانده شدن به مناظره از سوی روحانی [+]
سردبیر آفتاب یزد: سعدآباد ننگین است یا آزادی ملوانهای انگلیسی؟! [+]
بازی با امنیت ملی به بهانه انتخابات! [+]
دفتر رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک به ضرغامی: جلوی تشویش بیشتر اذهان عمومی را بگیرید [+]
مرکز تحقیقات استراتژیک خواستار انتشار متن کامل تمام مذاکرات ایران و 5+1 شد [+]
در حالی که کشور پر از بسیجیانی است که ترسی از هیچ کشور و سازمانی ندارد.
ضرغامی کار خوبی انجام داد زیرا بی عرضه بودن اصلاحات را نشان داد.
اصلاحاتی که تبعیت پذیری از رهبری نمی کرد .
خدایا منافقین این کشور را در لباس دوست نابود کن.
پس کساني هم در این اوضاع سود مي برند و طبیعي است که آنها عملکرد گذشتگان را زیر سوال ببرند چون سودي به آنها نمي رسانند.
ونزوئلا شریک اول تجاري ما مي شود و روسیه و چین ملت ما را چپال مي کنند. عزت در سیاست خارجی یعنی این!
[...] که زحمات موسوی و هاشمی و دیگر زحمتکشان انقلاب را زیر سوال میبریید و با ابروی مردم بازی میکنید روزی به بلوغ فکری برسید.
احمدی نژاد: با اینکه علاقه ی زیادی به امام خمینی [(ره)] دارم باید "بگم"! ایشون اشتباه کردن! خرمشهر را خدا آزاد نکرد! آزادی خرمشهر از دستاوردهای دولتهای خدمتگهذار نهم و دهم است. تازه قرار بود آقای چاوز "لقب امام" را به من بگن و مردم به من بگن "[...]" که آقای روحانی...
توهين به شعور مردم عواقب سنگين دارد. به يكي مگن خاك نخور دلت درد ميگره مگه به تو چه ... باشه بخور
بعد از احمدي نژاد بزرگترين آسيب خود رسانه ضرغام است كه بنگاه دورغ پراكني ، شايعه سازي ، تهمت زني و اختلاف افكني است.
اللهم تذل بها نفاق و اهله