کد خبر: ۹۲۷۱۳
تاریخ انتشار : ۱۳ مهر ۱۳۸۸ - ۱۰:۲۸
در نامه‌ای سرگشاده مطرح شد؛

محمدعلی انصاری به جواد لاریجانی: عجیب است که شما شمشیر را از رو بسته‌اید

بیت امام هرگز مرعوب نمی‌شوند
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: رییس موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، در نامه‌ای سرگشاده به سخنان اخیر محمد جواد لاریجانی درباره بیت ‌حضرت امام و حجت‌الاسلام والمسمین سیدحسن خمینی پاسخ داد.

به گزارش گروه سیاسی آفتاب، در متن این نامه آمده است:

جناب آقای دکتر محمدجواد لاریجانی
با سلام


لطفا تامل بیشتری بر اهداف حرمت‌شکنان دودمان حضرت امام خمینی (س) بنمایید.

چند گاهی است ملت ایران موجی از تخریب و شایعه و بعضاً اهانت را علیه بیت شریف امام خصوصاً حضرت حجت‌الاسلام والمسلمین آقای حاج سیدحسن خمینی مشاهده می‌کند. اینجانب به تاسی به بیت مکرم امام بنا نداشتم به دروغ‌پردازی‌ها و دشنام‌ها و تخریب‌ها پاسخ گویم، اما سابقه آشنایی مرا بر آن داشت که چند کلامی هرچند کوتاه در این باره بنگارم، باشد که اگر لازم بود در آینده شرح و بسط بیشتر در این حوزه بدهم.

قطعاً برای مردم و بسیاری از صاحب‌نظران این سوال مطرح است که فلسفه این کار چیست و با بیان آن چه هدفی را دنبال می‌کنند. بی‌گمان توفیق کامل در پاسخ به این سوال مستلزم بازخوانی و واکاوی امواج گسترده شایعات و تخریب‌ها علیه شخص امام و یادگاران گرانقدر ایشان قبل و بعد از انقلاب است. 

شاید برای نسل دوم و سوم و حتی نسل اول انقلاب دشوار باشد باور این واقعیت که امام با آن همه ابعاد بیکران معنویت، عرفان، فقاهت، سیاست و ایثار در راه نجات مردم،‌ آماج تهمت و هتک و برچسب‌های گوناگون وابستگی از قبیل وابسته به اجانب، غیرایرانی، کمونیست و ... قرار گرفته باشد و یا فرزندان پاک و نجیب و فاضل و باایمان ایشان مرحوم آیت‌الله شهید حاج آقا مصطفی و خصوصاً مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین آقای حاج‌سیداحمد خمینی با شدت بیشتری هدف این تهاجمات باشند، تا آنجا که امام را علی‌رغم دعوت به سکوت و صبر و خویشتن‌داری فرزندانشان مجبور به دفاع از آنان بنمایند و تصریح کنند که «احمد بعد از من از تو انتقام می‌گیرند».
 
آری؛ این واقعیتی است که اتفاق افتاده است، اما نکته مهمی که کار بررسی و نتیجه‌گیری را از هدف طراحان دشوار می‌کند این است که نمی‌توان همه امواج تخریب و توطئه و شایعات را در یک طیف یا یک گروه و تفکر جستجو کرد؛ هر چند که نتیجه و محصول هم یکی باشد؛ ولی باید تصدیق کنیم که تمامی بسترها و پیشینه‌ها همچنان فعالند و چه بسا فعال‌تر نیز شده‌اند؛ زیرا اگر امام از یک دودمان اصیل و پاک و فرزندان شایسته برخوردار نبود، بعد از امام سیل حملات و انتقادات شیب ملایم‌تری پیدا می‌کرد؛ اما وجود یک کانون گرم و معنوی و همراه و همدل با آرمان‌های امام و انقلاب در بیت امام همانند جناب آقای حاج سیدحسن خمینی که از محبوبیت و مقبولیت خاصی برخوردار است باعث آشفتگی و عصبانیت بیشتر آنان شده است و علیرغم ارتقاء جایگاه علمی و سیاسی و اجتماعی و مردمی و اخلاقی روزافزون ایشان به شدت القاء می‌کنند که آقای حاج سیدحسن آقا شان و جایگاهی جز انتساب به امام ندارد.

از جنابعالی که منتسب به بیت شریف مرجعیت هستید و از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون در مناصب و عرصه‌های گوناگون از خوان نعمت جمهوری اسلامی ایران و امام بهره وافر نصیب‌تان شده است و به لطف و مدد الهی این باب همچنان به روی شما و سایر عزیزان بیت شما باز و روزافزون است تعجب است که چرا برخلاف نظر غالب دوستان اعم از جناح چپ و راست که شرایط کنونی کشور را بسیار حساس و گذر منطقی و عقلانی از آن را ضرورت حفظ و تداوم نظام و انقلاب و منافع ملی می‌دانند، شمشیر از رو بسته‌اید و اقدامات خیرخواهانه و دلسوزانه شخصیت‌های برجسته و خدمتگزاران صدیق انقلاب را به رودررویی با نظام و اقدام علیه امنیت ملی کشور تفسیر نموده‌اید. 

آیا احتمال نمی‌دهید که اعتراض مردم و نخبگان و جناح‌های سیاسی کشور درباره انتخابات برای کشف حقیقت و رفع ابهام از ذهن‌ها باشد یا در مورد یادگار امام، جناب آقای حاج سیدحسن خمینی،‌ آیا هیچ دلیل موجهی از حجت شرعی یا مشکل شخص و امثال آن پیدا نمی‌شود که به ناچار به دروغ‌پردازی‌های هدفمند دهها بولتن و جعلیات بعضی از چهره‌های پشت صحنه تخریب روی می‌آورند و در این روزها مکرر ملاقات ایشان را با مراجع یا سفر به فرانسه و یا شرکت در جلسات سران اصلاحات و کاندیداتوری ریاست‌جمهوری القاء می‌کنند و دانسته یا ندانسته بر اساس آن‌ها نظریه‌پردازی و قضاوت نموده و جالب اینجاست که تمام خبرهایی همانند این، دروغ و بی‌اساس است و بعید است گویندگان از دروغ بودن بی‌اطلاع باشند. اکنون بهتر که در این مجال یک تقسیم‌بندی اولیه و کلی ارائه دهم و قضاوت را در مورد افراد و گروه‌ها به خود مردم واگذارم.

طیف اول، آنان که با هدف خیرخواهی و مصلحت‌اندیشی نصیحت و نقد و تذکر دارند، ولی از دو نکته غافلند؛ اول اینکه خیرخواهی و نقد هیچگاه با ادبیات بداخلاقی و هتک و اهانت قابل جمع نیست و دوم اینکه نصیحت و نقد و اعتراض چرا قبل از اینکه در فضای رو در رو و صمیمانه انجام شود در فضای غوغاسالاری و رسانه‌ها طرح و پیگیری می‌شود. مردم به خوبی بین ادبیات دوستی و خیرخواهی یا ادبیات تحکم و انتقام و تخریب و طلب‌کاری فرق قائلند. قطعا از نگاه آنان یک مقاله یا سخن را که در آن پیش‌داروی‌ها و قضاوت‌های نابجا وجود دارد، نمی‌توان با یک جمله به ظاهر قصد خیرخواهی تطهیر نمود. چه کسی امروز می‌تواند ادعا کند که در زمان امام و پس از آن باب نقد و اعتراض و نصیحت صحیح به روی مردم و نخبگان بسته بوده است که آنان مجبور به شیوه‌های ناصواب باشند.

گروه دوم، آنان که تیرگی و سیاهی و ارزش‌ستیزی بر باطن آنان سایه انداخته است و نمی‌توانند در برابر پاکان و خوبان و آزادصفتان صف‌آرایی نکنند؛ در حقیقت جنس و فکر و عمل آنان شیطانی است و در همه ادوار تاریخ بشریت بوده‌اند و هیچ کدام از پاکان و صالحان و پیامبران و امامان و دودمان آنان بی‌نصیب از حملات و هتاکی آنان نبوده‌اند و قهرا امام و پیروان راستین امام و دودمان آنان نیز بی‌نصیب نخواهند ماند.

گروه دیگر افراد، خانواده‌ها، حکومت‌ها، احزاب و انجمن‌هایی که در حوادث قبل و بعد از پیروزی، خواسته یا ناخواسته در برابر امام و انقلاب صف‌آرایی کرده‌اند و متحمل خسارت‌های جانی و مالی و اجتماعی شده‌اند. طبیعی است که نگاه آنان به امام و یاران و دودمان امام دوستانه نیست؛ البته در میان این گروه هم بسیار بوده‌اند کسانی که با عقل و انصاف بر کینه و حب و بغض شیطانی و شخصی خود غلبه کرده‌اند و همگام و همراه مردم شده‌اند و تا مرز شهادت هم پیش رفته‌اند.

گروه دیگر، منتقدین و متعرضین که بداخلاقی و بی‌پروایی بر اندیشه سیاسی و حتی مکتبی آنان سایه انداخته است و ادبیات آن هتک حرمت و پرخاشگری و ستیزه‌جویی و دشمن‌تراشی و فرافکنی و مهم‌تر از همه خود برتربینی در همه حوزه‌هاست و متاسفانه بعضی از اصحاب رسانه‌ها و مطبوعات از این طایفه‌اند. 

کان هیچ فردی از گزند آنان مصونیت ندارد و اینجانب با قاطعیت می‌گویم که بسیاری از تنش‌ها و اختلافات و کینه‌ها از کانون بعض این رسانه‌ها شکل گرفته و متاسفانه رو به توسعه است و اگر رویه آنان را در راستای دوستی و خدمت به نظام و امام و ولایت و مردم تفسیر کنیم قطعا برای ایجاد شکاف و نهایت آسیب‌پذیری نظام نیازی به دشمن خارجی و داخلی نیست و باید همه ما به خدا پناه ببریم از اینکه این افراد بخواهند در دفاع از اسلام و امام و نظام به حربه سب و لعن و تکفیر رو بیاورند. 

در این کشور ان‌شاءالله هیچ گاه کودتای نظامی و مخملی و نارنجی و امثال آن شکل نخواهد گرفت و این هم یک اهانت بزرگ تاریخی به نظام و امام و رهبری و مردم است که درباره آنان چنین قضاوتی باشد، ولی اگر قرار باشد کودتای مخملی و نرم اتفاق بیفتد، اول کودتای اخلاقی و هتاکی و شایعه‌پراکنی و فرهنگی شکل می‌گیرد و خواص و نخبگان و پیشگامان نهضت و آزاداندیشان و دلسوزان واقعی ملت و اسلام و حتی دودمان امام از گزند حرافان و مدعیان در امان نمی‌مانند و در حیرت از وظیفه صبر و سکوت یا فریاد و اعتراض و دفاع از خود که سخت‌ترین آزمایش است مستاصل و ناتوان می‌شوند. 

آری، اگر این راه و رسم ادامه یابد و حرمت و اخلاق انسان‌ها فدای برداشت‌های متحجرانه و یک سویه بعضی از قلم به دستان گردد همه چیز در راه هست. راستی این داستان تمامیت‌خواهی کی به پایان می‌رسد و راستی «هر که با ما نیست، دشمن است» از کدام فرهنگ، از کدام رفتار امام و گفتار امام و ولایت شکل گرفته است که یک روزنامه‌چی یا نویسنده چنین تصور کند که در این کشور باید همه افراد حتی در جایگاه مرجعیت، استاد حوزه و دانشگاه،‌ مبارزان سیاسی و انقلابی و دودمان امام از معبر تفکرات سیاسی آنان مشروعیت پیدا کنند و خارج از دایره آنان به نفاق، توطئه براندازی نظام، وابستگی به اجانب، لیبرال و سکولار و ده‌ها برچسب دیگر متهم گردند.

چرا افرادی تصور می‌کنند که فقط آنان عصاره اسلام ناب و ولایت و یا معجون کامل ارزش‌های انسانی و سرآمد معرفت و اخلاق و دین‌شناسی و به تعبیر بهتر میزان‌الاعمال یک ملت بزرگ و انقلابی هستند که هر کس که به باب میلشان بود نمره قبولی بگیرد، والا مردود و یا هم‌کلاس نفوذی‌ها و بیگانه‌پرستان و منافقین و در نهایت کارنامه مهدورالدم بودن او امضا شود و جالب است که بعض از آنان که سواد متعارف و معمولی هم ندارند بر کرسی قضاوت تعیین حد علمی و فقاهت و شان رجال سیاسی و نخبگان کشور نشسته‌اند و اخیرا پای بعضی از علیا مخدرات نیز به این معرکه باز شده است و علیرغم داشتن نظرات افراطی بر ناصواب بودن حضور زنان در عرصه‌های مدیریت کشور، تعیین شان و منزلت آسمانی و زمینی، حسینی و یزیدی، اعتبار و عدم اعتبار افراد و جریانات باسابقه انقلاب را برعهده گرفته‌اند. آیا ما انتظار داریم جامعه در ورای یک چنین بی‌انصافی‌هایی به ساحل وحدت و آرامش برسد و ریشه افراطی‌گری و تعصب و تحجر خشکانیده شوند و در لایه‌های زیرین آن داستان غم‌انگیز بازداشتگاه کهریزک رقم نخورد. کج‌اندیشان باید بدانند سرانجام مقاله‌های امثال رشیدی مطلق درباره امام در سال 56 و بعضی از سردبیران مجهول‌الهویه خبرگزاری‌ها در زمان حاضر به یک چیز ختم می‌شود و مجددا تاکید می‌کنم سخنان و تحلیل‌های بی‌پایه و قضاوت‌های غیرمنصفانه افراد و جناح‌ها را درباره بزرگان یا دودمان امام نمی‌توان با لعاب کم‌رنگ خیرخواهی و دوستی با امام تقویت نمود.

گروه پنجم، آنان‌که منصب و قدرت برایشان یک موهبت و ذخیره و سرمایه است و عملا مایل نیستند در رقابت جدی گوی قدرت را از دست بدهند. طبیعی است آنان با هر کس که در مظان کسب قدرت باشد با احتیاط و بدبینی و حتی دشمنی و تخریب برخورد می‌کنند، چه آن فرد تمایل به قدرت داشته باشد یا نداشته باشد، داستان مجعول کاندیداتوری آقای حاج حسن آقا خمینی برای دوره یازدهم ریاست‌جمهوری و داستان اهانت سایت پارتیزان در سال 1386 به ایشان و نقل قول‌های محفلی و رسانه‌ای سال 1387 در انتخابات دهم از این قماش است.

از هم‌اکنون با ارائه کدهای جعلی و تحلیل‌های خودساخته اصل حضور ایشان در رقابت انتخابات چهار سال دیگر را مسلم گرفته و توپ‌چی‌ها شروع به شلیک کرده‌اند و عذرشان المامورمعذور است و سایت‌های نصیحت ـ تهدید ـ اهانت به کار افتاده‌اند. 

افرادی می‌گویند شان دودمان امام نیست که در سیاست دخالت کند و این را مستند به اظهار نظر امام می‌کنند؛ در حالی که چنین امری بالکل بی‌پایه و اساس است. بعضی‌ها می‌گویند شان دودمان امام نیست که جناحی باشند؛ البته این نکته مهمی است و تا کنون نیز چنین بوده است، لیکن از نگاه آنان فراجناحی دودمان امام یعنی قطع همه نوع علقه اخلاقی و سیاسی و عاطفی با جناح مخالف آنان؛ به این معنی که اگر جناب آقای حاج سید حسن آقا خمینی حتی از باب اظهار همدردی به عیادت یا بازدید آنان برود، فریاد وا اسلاما و وا اماما بلند می‌شود که ایشان به دیدار خانواده زندانیان و یا آقای بهشتی و امثالهم رفته است و تیترهای کذایی بعضی از خبرگزاری‌ها و سایت‌ها که متاسفانه بعضی از آنان دولتی و یا در سایه حمایت دولت‌اند و اینجانب با توجه به اینکه سی سال است فعالیت و سیاست خبرگزاری‌های رسمی را از نزدیک مشاهده می‌کنم همانند امروز سراغ ندارم یک خبرگزاری رسمی مطلبی را همانند سفر یادگار امام به فرانسه جعل کند و پس از تکذیب موسسه نیز اصرار بر صحت جعل خود داشته باشد.

تمامی این‌ها ناشی از توهم رقابت است که به تعبیر قرآن کریم «یحسبون کل صیحه علیهم» گمان می‌کنند که فریادی علیه آنان است و چه بسا کابوس شخصیت دودمان امام خواب را از آنان گرفته باشد که با سراسیمگی خبر جعل کرده و موکد به راه می‌اندازند که حاج حسن آقا خمینی در جلسه سران اصلاحات رسما نامزدی خود را اعلام نموده است، حضرات آقایان هاشمی و موسوی خوئینی‌ها و خاتمی چنین و چنان گفتند یا دختران بزرگوار امام درباره حضور یا عدم حضور یادگار امام در فلان جلسه ابراز رضایت یا نارضایتی کردند و تعجب اینکه بسیاری از این تحلیل‌ها و برداشت‌ها در بعضی از بولتن‌های نهادها و ارگان‌ها نیز با آب و تاب منعکس می‌گردد؛ اگر نگوییم که اصل اخبار نیز ساخته و پرداخته آنان است.

جناب آقای لاریجانی هر کس در این وانفسای معرفت و صداقت به گونه‌ای دین خویش را به امام ادا کرده است. حوادث این روزها یادآور گذشته دور تاریخ ماست، ولی بگذارید از این تلخی‌ها بگذرم. در این مجال تا اندازه‌ای خیال دوستان‌نتان را آسوده کنم و با شناختی که از بیت شریف امام دارم عرض کنم که زحمت تحلیل و تهدید به خود راه ندهید و مطمئن باشید که رقابت شکل نمی‌گیرد و جمع‌بندی من راجع به بیت شریف امام این است:

1ـ آنان هرگز مرعوب نمی‌شوند.

2ـ مفتون اسم و نام و رسم نیستند.

3ـ آزادانه و شجاعانه از حق و انصاف و عدالت و اسلام ناب دفاع می‌کنند.

4ـ همواره در خط اصیل امام و حفظ نظام بوده و خواهند بود.

5ـ ان‌شاءالله سرنوشت و جایگاه آنان با دست لطف الهی رقم خواهد خورد؛ کما اینکه در مورد امام و یاران راستین او چنین بوده است.

والسلام علیکم و رحمه الله
محمدعلی انصاری
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین