از روز گذشته رقابتهای کشتی المپیک شروع شد تا بالاخره شاید ما هم با کسب چند مدال به جدول مدالی بازیهای المپیک راه پیدا کنیم، آنهم بعد از اینکه ۱۰ روز از آغاز المپیک پاریس گذشته است و ورزشکاران ایران در رشتههای گوناگون در کسب نشان ناموفق عمل کردهاند.
تا قبل از کشتی ورزشکاران ایران در رشتههای دوومیدانی، شنا، ژیمناستیک، تیراندازی، تیر و کمان، قایقرانی، دوچرخهسواری، شمشیربازی و تنیس روی میز وارد صحنه شدند. ورزشکاران ایران در این رقابتها عمدتا ناموفق بودند و به جز مهدی الفتی که راهی فینال پرش خرک ژیمناستیک شد، هانیه رستمیان که به فینال تیراندازی رسید و تیم ملی شمشیربازی که تا آستانه کسب مدال پیش رفت و درنهایت چهارم شد سایر قهرمانان ایران حتی نزدیک سکو هم نشدند.
این نتایج باعث بروز انتقادات مردم در شبکههای اجتماعی از ورزشکاران شد که حاشیههایی را هم به دنبال داشت و در برخی موارد باعث عصبانیت ورزشکاران یا حداقل واکنش آنها شد. ورزشدوستان در صفحات مجازی این ورزشکاران را «توریست» خواندند و با نتایج آنها شوخی کردند. مثلا در مورد شناگر کشورمان سامیار عبدلی که چهل و هشتم المپیک شد، نوشتند: «شانس آوردیم غرق نشد.»
گرچه مردم همواره حق دارند انتقادات خود را نسبت به شرایط کشور ازجمله نتایج ورزشکاران ابراز کنند، اما شاید برخی توضیحات باعث شود منتقدان با دیدگاه بهتر و منصفانهتری به نتایج ورزشکاران ایران نگاه کنند.
برخی ورزشکاران بعد از دیدن انتقادات از این موضوع گفتند که امکانات ما در حد کشورهای پیشرفته نیست و هر موقع امکانات ما هم به سطح آنها رسید از ما توقع مدال داشته باشید. با ذکر این نکته که بهتر بود و هست ورزشکاران عزیز وارد این بحثها نشوند و بیان این مطالب را به رسانهها بسپارند باید تصدیق کنیم که موضوع امکانات یک واقعیت مسلم است.
حتما همه خبرنگاران که از دور و نزدیک شاهد روند آمادهسازی ورزشکاران ایران در سه سال گذشته بودند میتوانند شهادت بدهند امکانات ورزشکاران ایران در مقایسه با ورزشکاران کشورهای مدعی چیزی در حد شوخی است. مثلا به این مورد توجه کنید که ورزشکاران قایقران ایران پیست استاندارد ۱۰۰۰ متری نداشتند تا بتوانند رکوردگیری کنند. یا مثلا دستگاههای مورد استفاده برای ریکاوری شناگران در ایران موجود نیست. اینها مشتی است نمونه خروار از نبود امکانات در ورزش. همینطور باید به حمایتهای مالی و معنوی هم توجه کرد. در سالهای گذشته وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک و فدراسیونها تلاش کردند مبالغی را تحت عنوان حقوق به ورزشکاران المپیکی بدهند تا آنها دغدغه مالی نداشته باشند. گرچه این اقدام مثبتی است، اما ارقام آن اصلا در حد رفع مشکلات یک ورزشکار حرفهای که نباید به چیزی جز تمرین فکر کند، نیست. خرج ورزشکار حرفهای که میخواهد در المپیک مدال بگیرد بالاست! واقعا بالا!
نکته بعدی که باید مورد توجه قرار بگیرد بحث مسوولیت است. بله ممکن است یک یا دو ورزشکار هم باشند که تمام توان خود را در تمرین و مسابقه نگذارند که برای ورزشکاران کاروان ایران رسما این فرض منتفی است، اما مسوولیت نتیجه نگرفتن کاروان ورزشی ایران حتما با مقامات ارشد کشور و ورزش است. نهادهای حاکمیتی، دولت، وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک، فدراسیونها، صداوسیما همه و همه باید پاسخگوی نتایج ضعیف کاروان ورزشی ایران باشند. چرا همه اینها باید پاسخ بدهند؟ چون موفقیت در المپیک نتیجه مستقیم پیشرفت کلی کشور در همه زمینهها است. همین حالا به ۱۰ کشور برتر المپیک توجه کنید؛ همگی جزو کشورهایی هستند که به جز ورزش در سایر مسائل ازجمله اقتصاد هم پیشرو هستند.
تلهای که وجود دارد تک چهرههایی هستند که یا در کشور خود ما یا سایر کشورها ناگهان بروز میکنند و نتایج قابلتوجهی میگیرند. مثل تیرانداز ترکیهای یا دونده زن اهل کشور گمنام با جمعیت کمتر از ۱۰۰ هزار نفر. نباید فراموش کنیم این جرقهها نتیجه اقدامات سیستماتیک نیستند و نباید آنها را نشانه پیشرفت و موفقیت یک کشور دانست. کما اینکه در المپیک توکیو جواد فروغی آمد و طلا گرفت و در این دوره حتی سهمیه هم به دست نیاورد و با نتایج سایر ورزشکاران ایران در تیراندازی مشخص شد پیشرفت ایران در این رشته هم همچنان لاکپشتی است. یا المپیک ۲۰۱۲ که احسان حدادی در دوومیدانی نقره گرفت و دیگر هم تکرار نشد.
ورزشکاران ایران توریست نیستند و همه توان خود را میگذارند، اما واقعا نتیجه گرفتن در المپیک ساده نیست. این تز که ورزشکار کمی تندتر پارو بزند یا مقداری سریعتر بدود یا به جای روزی ۴ ساعت تمرین ۱۰ ساعت تمرین کند، اشتباه است. توان هر فرد مشخص است. ما برای پیدا کردن افرادی که توان مضاعفی دارند یا بالا بردن توان همین بچهها باید میلیاردها دلار هزینه کنیم و زیرساخت فراهم آوریم که نمیکنیم.
برای همین در هر دوره المپیک باید ۱۰ روز اول را به تماشای مدال بردن سایر کشورها بنشینیم و منتظر بمانیم تا کشتی شروع شود.