شهاب اسفندیاری که در انتخابات ۱۴۰۳ به عنوان کارشناس میزگرد فرهنگی انتخاباتی فعالیت میکرد، در گفتگو با «فرهیختگان» به نسبت تلویزیون با انتخابات ریاستجمهوری پرداخت. در ادامه بخشی از این گفتگو را بخوانید.
قبلا هم دیده شده که رسانه ملی بدون در نظر گرفتن ملاحظات رسانهای، در مقابل فشار نهادهای امنیتی کوتاه آمده و حتی در انتشار خبری که همه رسانهها به صورت لحظهای در حال پوشش آن بودند، عقب افتاده است. پس سایه سنگین نهادها و فشاری که روی رسانه میآورند موضوع جدیدی نیست. این بار در ایام انتخابات مواجهه صداوسیما در نسبت با این نهادها را چگونه ارزیابی میکنید؟
این یک سنت و رویه قدیمی است که بخش مربوط به تبلیغات و رسانهها در برخی شورای عالی، مواقع بحرانی یک خطوط کلی را برای هدایت افکار عمومی به رسانهها ابلاغ کند. این چیز عجیبی نیست و در همه کشورها به دلیل حفظ انسجام و وحدت ملی انجام میشود. طبعا در شرایط بحران رسانهها باید هماهنگ و در راستای منافع ملی عمل کنند. در برخی از بحرانهای دورههای قبل، سازوکار اجرای این رویه مشکلاتی به وجود میآورد و آسیبهایی در فرآیند اطلاعرسانی ایجاد میکرد.
در دوره مدیریت سابق سازمان صداوسیما، در پوشش برخی از بحرانها گاه امور هماهنگی با تاخیر زیادی انجام میشد. برای اینکه رئیس سازمان بتواند از زنجیره تصمیمگیری به نتیجهای برسد، زمان زیادی از بین میرفت و عوارض و هزینههایی ایجاد میشد. مخصوصا در وقایع مهم و بحرانی که در لحظه، شما باید افکار عمومی را هدایت کنید تا نسبت به ابعاد ماجرا مطلع شوند. در دوره جدید با اینکه روالها و رویهها در آن بخشها ظاهرا تغییر نکرده، ولی در عمل مدیران رسانه ملی شاید با مسئولیت خودشان گاهی به ضرورت تصمیمهای لازم را اتخاذ کردهاند.
چند جا در صحبتهایتان درباره مشارکت در انتخابات گفتید. مشارکت انتخابات در دور اول ۴۰ درصد و در دور دوم حدود ۵۰ درصد بود. تلویزیون بهعنوان اصلیترین رسانه جریان حاکمیت میتواند نقش مهم و موثری بر افزایش مشارکت در انتخابات داشته باشد؛ خودتان هم چندجایی به این مهم اشاره کردید. اینگونه میتوان تعبیر کرد که یکی از دلایل مهم کاهش مشارکت انتخابات به دلیل از بین رفتن مرجعیت رسانههای رسمی همچون تلویزیون است. شما با این نظر موافقید؟
من این روزها دیدم که برخی مدیران موسسات افکارسنجی تحلیلهایی راجعبه رفتارشناسی اقشار مختلف مردم در انتخابات در مرحله اول و دوم ارائه دادند. مثلا اینکه چه کسانی بیشتر رای دادند؟ از کدام گروههای سنی و طبقات اقتصادی، شهری یا روستایی شرکت کردند یا نکردند؟ و سوالات مختلف دیگر. اگر دادههایی که وزارت کشور دارد منتشر شود، جامعهشناسان و پژوهشگران دقیقتر میتوانند تحلیل کنند. ولی نکته مهمی که نباید آن را نادیده گرفت این است که ما با فضای اجتماعی پرشور و نشاطی وارد انتخابات نشدیم. بالاخره ما از وقایعی مثل وقایع تلخ پاییز ۱۴۰۱ عبور کرده بودیم که در آن بخشی از مردم تحت تاثیر افکار رسانههای بیگانه قرار گرفته بودند.
در آن دوران برخی تصور میکردند که جمهوری اسلامی در آستانه سقوط است! آن فضایی که وجود داشت شاید حتی ذهن برخی از نخبگان را هم دچار شبهه کرده بود نسبت به آینده. همچنین حادثهای مثل شهادت رئیسجمهور هم تاثیرگذار بود؛ چراکه میتوانست در هر کشوری زمینهساز بحران و درگیری یا لااقل ابهام و بلاتکلیفی شود. مشکلات اقتصادی و نارضایتیها هم بود. مجموعا شرایط چندان مطلوبی نبود، ولی علیرغم همه این مسائل انتخاباتی برگزار شد که طی دو هفته حدود ۵۵ میلیون رای به صندوقها ریخته شد. یکی از استادان علوم سیاسی در جلسهای که انجمن علوم سیاسی اخیرا برگزار کرده بود به نکته مهمی اشاره کرد. ایشان گفت بعضیها میگویند در انتخابات ۵۰ درصد شرکت کردند و ۵۰ درصد شرکت نکردند، درحالیکه صورت مساله اینگونه نیست.
میانگین مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری حدود ۶۵ درصد است، یعنی در انتخابات مرحله دوم امسال با همه آن مشکلاتی که اشاره شد حدود ۸۰ درصد از میانگین مشارکت محقق شده است. این مشارکت در شرایطی به ثمر رسیده که بعد از وقایع ۱۴۰۱ یک بخشی از جامعه در فاز تحریم انتخابات بودند، حتی در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ بخشی از اصلاحطلبان هم عدم مشارکت در انتخابات را تبلیغ میکردند. نظرسنجیها هم نشان میداد که بخش قابلتوجهی از مردم به دلیل مشکلات اقتصادی نمیخواهند در انتخابات شرکت کنند، ولی تنها ۱۵ درصد کمتر از میانگین مشارکت انتخابات ریاستجمهوری در مرحله دوم انتخابات شرکت کردند. البته همین کاهش هم قطعا مطلوب نیست و باید همه تلاش کنیم که در انتخابات آینده مشارکت از این هم بالاتر شود. اما این انتخابات فرصتی بود که رسانه برای احیای مرجعیت خود از آن استفاده کند. با توجه به آمار بینندگان برنامههای انتخاباتی و عدم استقبال از خط تحریم در رسانههای بیگانه به نظرم کار رسانه ملی با توفیق همراه بود. فراموش نکنیم که فرصت برای تبلیغات نامزدها این بار بسیار کم بود و رسانه ملی باید این نقیصه را جبران میکرد.