شب گذشته تلویزیون طبق معمول با اعمال سانسورهای فراوان اقدام به پخش مراسم اختتامیه المپیک کرد تا مثلا بروز و مدرن جلوه کند. دو قهرمان سابق المپیک را هم دعوت کردند تا در خلال تصاویر صحبت کنند. در میان پخش تصاویر مراسم مجری درباره تلخ و شیرینهای مسابقات میپرسد و علیرضا حیدری، قهرمان سابق کشتی هم به داستان کیمیا علیزاده و ناهید کیانی اشاره میکند که غصهدارش کرده و مجری هم بلافاصله به بهانه پخش تصاویر مراسم، صحبتش را قطع میکند و پس از یک رفت و برگشت کوتاه ظاهرا اتفاقاتی در پشت صحنه میافتد که اسطوره کشتی را مجبور به ترک ناگهانی برنامه میکند!
اما شاید رسانه ملی در مواجهه با این چالشها، بهجای تقویت این جنبهها، به نقاط ضعف خود اجازه داده که بیشتر نمایان شود. این مسائل نهتنها به اعتماد عمومی ضربه میزند، بلکه نشاندهنده ضرورت اصلاحات عمیق در رویکردهای رسانهای کشور است. در آینده، اگر رسانه ملی نتواند به این نیازها پاسخ دهد، ممکن است بیشازپیش با ازدسترفتن مخاطبان و کاهش اعتبار خود روبهرو شود.
خب اصلا تلویزیون طبیعتا اگر مایل به شنیدن چنین صحبتهایی روی آنتنش نیست پس باید یا با مهمانش هماهنگ کند یا اینکه اصلا چه نیازی به پرسیدن این پرسشها دارد؟ تکلیش که مشخص است و ما هم انتظار چندانی از این مدیوم نداریم. این چه رفتاریست که با قهرمان المپیک میشود؟ رسول مجیدی و مهدی توتونچی این شبها الحق و الانصاف در مسابقه "کی از همه منفورتره" از هم پیشی گرفتند. خب این هم شاید اقبال نسل ماست که مجبوریم شما را در رسانهای که به مردم تعلق دارد ببینیم. کاش زودتر بروید و دیگر نباشید.
واکنش کاربران به اتفاق تلخ دیشب
امیرحسین: خیلی راحت علیرضا حیدری رو از برنامه زنده و وسط پخش مراسم اختتامیه المپیک در شبکه ورزش بیرون کردن، چون فقط گفت بابت اینکه کیمیا علیزاده مجبور به مهاجرت از ایران شده ناراحته! چه جای عجیبی شده این صداوسیما. چقدر اون مهدی توتونچی و رسول مجیدی غیرقابل تحملن.
یوسف: علیرضا حیدری رو آوردن شبکه ورزش ازش پرسیدن تلخترین صحنه المپیک کدوم بود؟ جواب داد مسابقه ناهید کیانی با کیمیا علیزاده و امیدوارم دیگه همچین صحنههای پیش نیاد و بچه هامون تو کشور خودمون ورزش کنن وسط برنامه باهاش خدافظی کردن و عذرشو خواستن!
رها: صداسیما که تکلیفشخیلی وقته مشخصه. من جدی تعجب میکنم از آدمایی که بعد این همه اتفاق، خودشون رو کوچیک میکنن و همچنان میرن اونجا تا این برخورد باهاشون بشه!
علی عالی، روزنامهنگار: خداحافظی ناگهانی با علیرضا حیدری روی آنتن زنده! حرفش، حرف دلِ دلسوزانِ ایران بود. فقط دلش گرفت بهخاطر اینکه دو دختر، دو هموطن، روبهروی هم در المپیک مسابقه دادند. جرمش این بود که «دلش گرفت»؟
علیرضا: سالهاست که برنامهای از تلویزیون ندیدم، اما بودجهاش از کسانی مثل من و بیتالمال تأمین میشه. این سازمانیه که بدل به جعبه ترسناک شده. نه بینندهای داره نه اثرگذاریای. محیط تنگی با کارمندانی که برای ماندن توش تن به هر کاری میدهند.
پری: وسط برنامه زنده علیرضا حیدری قهرمان پیشکسوت کشتی ایران رو انداختن بیرون. فقط برای اینکه گفت دلم برای کیمیا علیزاده سوخت! واقعا این صداوسیما جای تشویق حسابی داره.
پیمان: نمیخواستن حتی دست بدن یا بلند بشند. شعور یادشون رفته.
کیان: باور کردنی نیست این نوع رفتار با این قهرمان سابق جهان و المپیک! چیز بدی هم نگفت ایشون. نکته مثبت این فاجعه رسانهای، علاقهمند شدن بیشتر مردم به علیرضا خان حیدری است احتمالا
و بهرام: کاش مهمان دیگه برنامه هم برای حفظ شخصیت خودش به همراه آقای حیدری برنامه رو ترک میکرد به جای اینکه سوال کنه که آیا فقط آقای حیدری باید بره و ایشون باید بمونه یا نه.