به دنبال ترور رهبران مقاومت و همچنین فرماندهان ایرانی توسط رژیم صهیونیستی، سطح تنش بین ایران و اسرائیل در بالاترین حد خود از زمان اشغال فلسطین قرار دارد. ایران تاکنون در پاسخ به حمله به سفارت ایران در دمشق و همچنین ترور رهبران مقاوت، سرزمینهای اشغالی را موشک باران کرده است و حالا رهبران اسرائیل مدعی هستند که میخواهند به این اقدام ایران پاسخ دهند.
پس از عملیات وعده صادق ۲ ایران که با موشکهای بالستیک هایپرسونیک انجام شد، مقامات اسرائیلی در نوبتهای مختلف ادعا کردهاند که در پاسخ به اهدافی در ایران حمله خواهند کرد. حالا پرسشی که بیش از همه جلب توجه میکند این است که اسرائیل چگونه و به چه شکلی تصور کرده که میخواهد چنین کاری را انجام دهد؟
برای پاسخ به این پرسش در ابتدا باید با ماهیت ساختار ارتش اسرائیل آشنا شویم. کشورهای مختلف با توجه به تواناییها و امکانات خود ساختار نظامی خود را حول یک محور مشخص سازماندهی میکنند. برای مثال نیروی مسلح ایران تا این اواخر بر محوریت نیروی زمینی سازماندهی شده بود، اما با توسعه توان موشکی به نظر میرسد نیروهای مسلح ایران درحال تغییر ساختار خود هستند. ارتش ایالات متحده نیز متکی بر همکاری دو نیروی دریایی و هوایی است که عصاره آن ناوهای هواپیمابر این کشور است که لقب «تاپ گان» دارند.
ارتش اسرائیل نیز بر محور نیروی هوایی میچرخد و ساختار اصلی نیروهای مسلح این رژیم حول نیروی هوایی شکل گرفته است. برای همین است که شما کمتر خبرهایی از حمله دریایی اسرائیل به جایی یا حمله موشکی میشنوید، چون اصولا این رژیم در این زمینهها توسعهای را دنبال نکرده است. اسرائیل با وجود دارا بودن خط ساحلی یک نیروی دریایی کاملا کوچک در اختیار دارد که اغلب شامل ناوچهها و زیردریاییهایی کوچک است. یگان موشکی هم در ساختار نیروهای مسلح تنها و تنها به معنای موشکهای ضد هوایی و موشکهای هواپایه است و خبری از موشکهای زمین به زمین در کلاسهای پیشرفته نیست. نیروی زمینی اسرائیل هم اغلب نقش تکمیل کننده عملیات را دارد و همیشه پس از انجام عملیات هوایی وارد معرکه میشود. پس آنچه شما در ابتدا باید از نیروهای مسلح اسرائیل بدانید این است که به طور کامل متکی به نیروی هوایی است و نیروی هوایی اصلیترین و حیاتیترین عنصر ارتش این کشور است.
با توجه به مطالب بالا تنها امکان اسرائیل برای حمله ادعایی به ایران، نیروی هواییش خواهد بود. اما نیروی هوایی اسرائیل چه تواناییها و امکاناتی دارد؟ برای پاسخ به این سوال در ابتدا بهتر است ببینیم که اسرائیل دقیقا چه هواپیماهایی دارد که با استفاده از آنها میتواند به آسمان ایران برسد.
در واقع اسرائیل تنها ۳ هواپیما دارد که احتمال دارند بتوانند به آسمان ایران برسند. جنگنده F ۱۶، جنگنده F ۳۵ و جنگنده F ۱۵ که هر سه ساخت ایالات متحده آمریکاست. اما در همین ابتدا باید خاطر نشان کرد که هر سه این جنگندهها مناسب انجام عملیات در ایران نیستند.
جنگنده اف ۱۶ یک جنگنده چند منظوره سبک است که بیشتر مناسب انجام عملیات بر ضد اهداف کوچک و مشخص است. جنگنده پیشرفته اف ۳۵ نیز علیرغم قابلیتهایی همچون پنهانکاری و مانورپذیری بالا، قادر به حمل سلاحهای زیادی نیست و تنها میتواند بر روی اهداف مشخص عملیات انجام دهد. در این میان تنها جنگنده اف ۱۵ اسرائیل است که میتواند برای انجام عملیاتهای بمباران در مسافتهای دور و با تعداد مهمات بالا مورد استفاده قرار بگیرد.
تعداد کمی از جنگندههای نیروی هوایی ارتش اسرائیل توسط بوئینگ ساخته شدهاند. خلبانان نیروی هوایی اسرائیل با نسخه تغییر یافتهای از جنگنده F-۱۵ پرواز میکنند که با نام F-۱۵ I Ra’am و یا تندر شناخته میشود. مهمترین تفاوت تندر با F-۱۵ Fighting Eagle را میتوان در ابعاد و میزان حمل مهمات دانست. این جنگنده همچنین برد بیشتری نسبت به نسخه موجود در ارتش امریکا دارد و مشخصا برای استفاده در عملیاتهای دوربرد طراحی شده است. اف ۱۵ نیروی هوایی اسرائیل قادر به حمل بیش از ۱۰ تن انواع مهمات است.
این جنگنده نسل چهارم برای اولینبار در سال ۱۹۷۶ وارد خدمت شد؛ اما هنوز در عملیاتهای گوناگون استفاده میشود. اسرائیل در اواسط دهه ۱۹۹۰ سفارش خرید ۶۶ فروند جنگنده F-۱۵ I را ثبت کرد و در جدیدترین مورد از آنها علیه غزه استفاده کرده است. آنها نقشی پررنگ در عملیاتهای اسرائیل پس از حملات ۷ اکتبر دارند.
طبق گزارشهای موجود، اسرائیل درحال حاضر حدود ۷۰ فروند جنگنده F ۱۵ آماده به خدمت در نسخههای مختلف در اختیار دارد.
جنگنده اف ۱۵ بی شک یکی از موفقترین جنگندههای تمام دوران تاریخ است، اما هرچه باشد این هواپیما یک جنگنده نسل چهارم و البته بدون قابلیت پنهانکاری است. پس در همین ابتدا باید گفت که سیستمهای ضدهوایی ایران قادر به رصد و شناسایی این جنگنده هستند.
اولین ایراد کار دقیقا اینجاست، سیستم ضدهوایی ایران میتواند این جنگنده را شناسایی کند و این جنگنده هم برای رسیده به اهداف خود باید از لایههای چندگانه سیستم ضدهوایی ایران عبور کند. این موضوع جدای از تعدد لایههای مختلف سیستم ضدهوایی ایران در بردهای بلند، متوسط و کوتاه است.
موضوع دوم تواناییهای نیروی هوایی ایران در دفاع از آسمان ایران است. اگرچه نیروی هوایی ایران از جنگندههای قدیمی تری استفاده میکند، اما در نهایت جنگندههایی مثل اف ۱۴ ایرانی هم نسل چهارمی هستند و با توجه به برخی قابلیتهای ویژه در نبرد هوایی دست کمی از اف ۱۵ نخواهند داشت.
موضوع سوم محدودیت اسرائیل در استفاده از جنگندههای اف ۱۵ است. اسرائیل در بهترین حالت ۷۰ جنگنده اف ۱۵ آماده به خدمت در اختیار دارد که به طور قطع نه امکان و نه توانایی استفاده از همه اینها برضد ایران دارد. از طرف دیگر منطقی نیست اسرائیل تعداد بالایی از اصلیترین جنگندههای خود را که ستون فقرات نیروهای مسلحش هستند را به سادگی به خطر بیندازد؛ بنابراین برای حمله شاید در بالاترین احتمال به یک چهارم از آنها روی بیاورد. تعداد ۲۰ یا ۱۵ جنگنده اف ۱۵ قطعا نمیتوانند اهداف زیادی در سرزمین وسیع ایران را مورد هدف قرار دهند بنابراین تمرکز ایران برای مقابله با این تعداد با توجه به تعداد جنگندههای بیشتر بسیار سادهتر خواهد بود.
باتوجه به امکاناتی که ارتش رژیم صهیونیستی در اختیار دارد، تنها گزینه این رژیم برای حمله ادعایی به ایران نیروی هوایی و مشخصا استفاده از جنگنده نسل چهارمی اف ۱۵ خواهد بود. مشخصات این جنگنده امکان رهگیری آن توسط سیستم ضدهوایی و جنگندههای دفاعی ایران را فراهم میکند و به همین دلیل میتوان حدس زد اسرائیل با علم بر این موارد بیشتر در پی تهدید و بلوف است تا حمله واقعی.