سعیدرضا اتحادی در پی اهدای جایزۀ نوبل به یک نویسنده کرهای دربارۀ اینکه ادبیات کره در کشور ما باوجود چندین ترجمه از کتابهای «هن کنگ» چندان شناخته شده نیست، اظهار کرد: بله، ادبیات کره کمتر شناختهشده است. دلیل این مسئله هم این است که کشور کره مدت زیادی تحت استعمار ژاپن بود. مردم کره مجبور شدند از خط ژاپنی استفاده کنند؛ حتی زبان رسانههایشان نیز ژاپنی شد. آنها با گسست تاریخی مواجه شدند. علاوه بر این، در اواخر دورۀ چوسان، ادبیات برای قشر مرفه و سطح بالای جامعه بود و به دلیل مسائلی، چون تغییر خط و طبقاتی بودن جامعه، ادبیات در سطح اجتماع خیلی فراگیر نبود.
او افزود: پس از پایان استعمار ژاپن و پایان جنگ جهانی دوم، جنگ دو کره آغاز شد و بعد هم کشور کره دچار فقر شد. این موضوع تا دهۀ ۱۹۸۰ که اقتصاد کره رونق پیدا کرد، ادامه داشت. کرهایها تقریبا از دهۀ ۱۹۸۰ تلاش کردند روی ادبیات و هنر خود سرمایهگذاری کنند. البته موج کرهای بیشتر سوار بر هنرهای نمایشی این کشور از قبیل موسیقی و سریال و فیلم بوده است. موج ادبیات کره موج جدیدی است و شاید کمتر از بیست سال قدمت دارد.
اتحادی خاطرنشان کرد: کتاب مشهور خانم هن، یعنی «گیاهخوار»، در خود کره چندان شناخته نشده بود و تا پیش از کسب جوایز بین المللی جایگاه در خوری نیافته بود؛ ولی از جایی به بعد در سطح جهانی محبوبیت پیدا میکند.
اتحادی با بیان اینکه این کتاب در حوزه علاقهمندیهای او نبود و آن را نخوانده است، گفت: فیلم سینماییای بر اساس این کتاب و با همین نام ساختهشده است. من این فیلم را دیدهام، اما در حوزه علاقهمندی من نبود.
او دربارۀ دلیل دیده نشدن کتاب مشهور هن کنگ در کره گفت: ادبیاتی که خانم هن کنگ استفاده میکند، صحنههای زننده زیادی دارد که با روحیه محافظه کار جامعه کره در تضاد است. میتوانیم او را با آقای کیمکی دوک، کارگردان کرهای مقایسه کنیم. کیمکی دوک بهدلیل اعتراضاتی که به جامعه دارد، همهچیز را سیاه نشان میدهد و در فیلمهایش خونریزی هست و چیزهایی دارد که هرکسی نمیتواند تحمل کند. این کارگردان هم در خارج از مرزهای کره شناخته شدهتر از داخل کشور بود. خانم هن کنگ هم تقریبا همین شرایط را دارد.
این مترجم در ادامه بیان کرد: هرچند خانم هن کنگ، دو کتاب دیگر دارند که فکر میکنم جایزه نوبل برای این دو کتاب، به ایشان تعلقگرفته است؛ یکی اعمال انسانی و کتاب دیگری که فکر نکنم ترجمهشده باشد. این کتابها بهنوعی تاریخ کره را مرور میکند. تاریخ مدرن کره و دردی که آنها کشیدهاند. کتاب «اعمال انسانی» دررابطهبا سرکوب دانشجویان در سال ۱۹۸۰ در شهر زادگاه خانم هن یعنی گوانگجو است. کتاب بعدی او دربارۀ سرکوب خشن مردم در سال ۱۹۴۷ است. زمانی که ساکنان جزیره ججودو به شدت توسط پلیس کره تازه تاسیس سرکوب شدند. بهنظر بهخاطر این دو کتاب، جایزۀ نوبل را برده است.
سعیدرضا اتحادی دربارۀ اینکه به نظرش حق خانم هن کنگ بود که جایزۀ نوبل را ببرد، گفت: او اولین زن نویسندۀ آسیایی است که جایزۀ نوبل ادبیات را گرفته است و این موضوع برای آسیا خوب است. در جایگاهی نیستم که بتوانم قضاوت کنم که آیا حق او بود یا خیر؛ اما فکر میکنم بیشتر سیاست خود کشور کره و سرمایهگذاری این کشور در ایجاد موج کرهای باعث شده جایزۀ نوبل بگیرد. تعداد کارهای این نویسنده همچندان زیاد نیست. حتی نمیشود گفت که او سبک جدیدی خلق کرده یا جنبشی جدید رقمزده است. البته در بیانیۀ نوبل هم اشاره شده است که اهدای این جایزه به دلیل مقابله او با آسیبهای (تروماهای) تاریخی است.