لالایی یک سریال ایرانی خانوادگی است که توسط احمد درویشعلی پور برای نمایش خانگی ساخته شده. در این سریال بازیگرانی، چون داریوش فرضیایی، گوهرخیراندیش، نعیمه نظام دوست، کمند امیرسلیمانی، سپند امیرسلیمانی و هلیا امامی بازی میکنند. هلیا امامی، بازیگر نقش جوانه در این سریال، در گفتوگویی از اهمیت سریالهای کودک در شکلدهی شخصیت کودکان و چالشهای تولید چنین آثاری میگوید و و دلایل علاقهاش به کار کودک را تشریح میکند.
کدام ویژگی کار کودک شما را علاقمند کرد که در این کار حضور داشته باشید؟
من از سالها قبل در ذهنم بود که بیشتر با کار کودک خودم را به مخاطب بشناسانم. به خاطر اینکه همیشه بازیگرهایی که از بچگی کارهایشان را دیده بودم و مخاطب شان بودم برایم عزیزتر از هنرمندانی بودند که در سنهای بالاتر مخاطبشان شدم. انگار وقتی یک هنرمند در خاطرات کودکی ما نقش دارد، جور دیگری دوستش داریم. من از بچگی تا همین حالا طوری به کودک آن زمان علاقه داشتم که هنوز هم انگار خاله شادونه و خاله نرگس، خالههای واقعی منند. یا آزیتا حاجیان و اکبر عبدی را هنوز همانطور که در فیلم دزد عروسکها دیده بودم، به یاد میآورم و دوستشان دارم. به همین دلیل، دوست داشتم که فرصتی برای تجربه کار کودک پیش بیاید و خدا کمک کند که بچهها دوستم داشته باشند. اینکه با یک کار کودک دیده شودم که مخاطبانش در دهههای بعدی که بزرگ و بزرگتر میشوند باز هم من را با خاطرات کودکی شان بشناسند، برایم لذتبخش است.
چطور در کار کودک، تعادل بین سرگرمی و آموزش را برقرار میکنید؟
کار کودک مثل یک کلاس درس است که از همان بچگی، تربیت و فرهنگ سازی در قشر کودک را شکل میدهد. یعنی گاهی حرف شنوی بچهها از شخصیت هنری مورد علاقهشان، بیشتر از پدر و مادر و معلمشان است. من فکر میکنم بخش قابل توجهی از تعادل بین آموزش و تفریح در کار کودک، مربوط به فیلمنامه است. داستان سریال لالایی در عین جذابیت، آموزنده است و مفاهیم خوبی را به مخاطبانش منتقل میکند. آقای درویشعلیپور سالهاست که کار کودک میکند و با شناختی که از این گروه سنی دارد، میداند که با چه زبان و لحنی باید محتوا سازی کند که آموزشهای غیرمستقیم و موثری برای کودکان داشته باشد و خوشبختانه وقتی تجربیات شان را مرور میکنیم میبینیم که در تمام تجربیاتی که در این حوزه داشتهاند، موفق به تولید برنامههایی شدهاند که هم آموزش را در برداشته و هم سرگرم کننده و جذاب بوده است.
با توجه به اینکه لالایی جزو اولین تولیدات کودک نمایش خانگی است، آیا این اثر میتواند انتظارات مخاطبان را برآورده کند؟
من فکر میکنم که لالایی به خاطر فیلمنامه قوی و کارگردانی و تیم تولید حرفهای در کنار بازیگرانی که برای همه اقشار جامعه، خاطره ساز بودهاند، حتما مورد استقبال قرار میگیرد. حضور داریوش فرضیایی که از دهههای مختلف بیننده و طرفدار دارند نیز در این کار یک نقطه قوت است.
با توجه به علاقه تان به کار کودک، نگران این نیستید که با تمرکز بر نقشآفرینی در آثار کودک، فرصتهای بازیگری در نقشهای جدیتر برایتان محدود شود؟
هرچند که خودم کار در حوزه کودک را دوست دارم، اما این نگرانی را ندارم به خاطر اینکه نقش من در این سریال، فانتزی نیست که بخواهم نقشی را بازی کنم که از خودم دور باشد و باعث شود که در نقشهای دیگر من را نپذیرند. کاراکتر «جوانه» که من نقشش را در این سریال بازی میکنم، یک دختر عاقل و منطقی است که اشتباهات دیگران را اصلاح میکند و به بهبود اوضاع خانواده کمک میکند.
بازی در سریالهای کودک برایتان چالش برانگیزتر است یا کار بزرگسال؟
کار کودک. به خاطر اینکه بچهها را نمیتوانی گول بزنی یعنی اگر تو برایشان دوست داشتنی نباشی، ارتباط خوبی برقرار نمیکنند و این موضوع برایم بسیار اهمیت دارد. من به عنوان یک بازیگر وقتی که یک سریال یا فیلم بزرگسال کار میکنم به این فکر میکنم که قرار است در معرض نقدهای متفاوت قرار بگیرم و نظرات مثبت و منفی بگیرم. اما به این فکر نمیکنم که دوستم داشته باشند. اما در کار کودک، این دغدغه را دارم که بچهها دوستم داشته باشند. چون در این نسل از مخاطب، محبوب بودن یا نبودن، مهم است.
چه چالشهایی در مسیر تولید محتوای باکیفیت و استاندارد برای کودکان وجود دارد و چگونه میتوان بر آنها غلبه کرد؟
کار کودک یک سرمایه گذاری است برای آینده، برای فرهنگ و حتی برای مشاغل مختلفی که مورد نیاز جامعه است. در کار کودک میشود به آموزش مسائل مهمی پرداخت. احترام به افراد مختلف جامعه، احترام به بزرگتر، رعایت حقوق دیگران و ... البته که مخاطب کار کودک فقط بچهها نیستند و محتواها به نوعی تولید میشود که به پدر و مادرها یادآوری شود که با فرزندشان چطور رفتار کنند یا چطور به او اعتماد کنند و مسئولیتهای مختلفی را به او واگذار کنند؛ بنابراین با تلاشی که برنامه سازان حوزه کودک دارند، مسئولان فرهنگی ما با توجه به نقش بسیار مهمی که در شکلدهی افکار و باورهای نسل آینده دارند، باید شرایط مناسبی را برای تولیدات کودک فراهم کنند. فراهم کردن بستر مناسب برای نویسندگان و کارگردانان متخصص در حوزه کودک و نوجوان، منجر به تولید آثار ارزشمند و ماندگاری میشود که در پرورش و رشد کودکانمان نقش مهمی دارد. از طرفی هم اختصاص دادن بودجه کافی و تولیدات با کیفیت همرا ه با گرافیک جذاب و داستانهای قوی، این فرصت را در اختیار ما قرار میدهد که برنامههای خوب و استانداردی بسازیم که قابلیت عرضه به بازارهای جهانی را داشته باشد.