کد خبر: ۹۴۴۳۲۵
تاریخ انتشار : ۰۳ آبان ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۸
منازعات می‌توانند از سطح اختلافات به درگیری همه‌جانبه تبدیل شوند

هراس بازار‌ها؛ سناریوهای درگیری احتمالی ایران و اسرائیل

پس از سال‌ها خصومت هر دو طرف، اکنون درگیری بین اسرائیل و ایران به مرحله‌ای رسیده که هر دو طرف ضربات محدودی را علیه یکدیگر رد و بدل کرده اند. هر دو طرف به وضوح می‌خواهند قدرت و نفوذ خود را در منطقه نشان دهند. با این وجود، اگر ایران نیاز فوری به حفاظت از نیرو‌های نیابتی خود را احساس کند، خطرات ممکن است افزایش یابد. برای اسرائیل رهبران آن رژیم مدت‌ها استدلال کرده اند که موجودیت اسرائیل در خطر است. از نظر مراحل تشدید گلاسل به نظر می‌رسد هر دو به مرحله هفتم رسیده‌اند؛ جایی که ضربات محدودی علیه یکدیگر وارد می‌کنند و از رویارویی مستقیم اجتناب می‌ورزند.
هراس بازار‌ها؛ سناریوهای درگیری احتمالی ایران و اسرائیل
آفتاب‌‌نیوز :

نشریه "اسیا تایمز" در مقاله‌ای تحلیلی به ۹ مرحله‌ای اشاره می‌کند که از دید این نشریه به سوی جنگ همه‌جانبه ایران و اسرائیل پیش می‌رود و می‌نویسد: "فریدریش گلاسل" اقتصاددان اتریشی در سال ۱۹۹۷ میلادی مدل ۹ مرحله‌ای خود را درباره تشدید درگیری منتشر کرد که به طور کلی به عنوان پیچیده‌ترین مطالعه در مورد اینکه چگونه منازعات می‌توانند از سطح اختلافات به درگیری همه‌جانبه تبدیل شوند قلمداد شده است.

سطح اول زمانی است که یک تعارض به راحتی حل می‌شود، اما زمانی که راه حلی به دست نمی‌آید موقعیت‌ها در هر دو طرف بحث دشوارتر شده و ناامیدی شروع به افزایش می‌کند. گام بعدی به طور طبیعی زمانی رخ می‌دهد که طرفین درگیری به امید کسب امتیاز در دادگاه افکار عمومی بین‌المللی به دنبال طرح ادعای خود هستند.

در مرحله سوم آن مدل دشمنان شروع به اقدام می‌کنند. هیچ یک از طرفین نمی‌خواهند به طرف دیگر امتیاز بدهند در حالی که هرگونه احساسی مبنی بر اینکه بحث ممکن است تعارض را کاهش دهد در تضاد و بی‌اعتمادی متقابل ناپدید شده است.

در مرحله چهارم طرفین درگیری در تلاش برای ایجاد ائتلاف و جلب حمایت به لفاظی "ما در برابر آنان" متوسل می‌شوند. مرحله پنجم که به عنوان "از دست دادن وجهه" توصیف می‌شود مرحله‌ای است که شهرت دیگر به اندازه دستیابی به اهداف برای بازیگران اهمیتی ندارد. گاهی اوقات یک طرف مرتکب عملی می‌شود که به دلیل احساس در انزوا قرار گرفتن آن را مرتکب شده است.

در مرحله ششم تهدید یا ضرب الاجل صادر می‌شود. این وضعیت می‌تواند منجر به افزایش خصومت‌ها شود، زیرا طرفین درگیری با تعیین یک مقیاس زمانی برای تهدید به دنبال اعتبار هستند که به نوبه خود فشار را بر هر دو طرف افزایش می‌دهد. این وضعیت همچنین می‌تواند یکی دیگر از طرفین متخاصم را به انجام اقدام از جایی که فرصت کمی برای عقب‌نشینی وجود دارد ملزم کند. این وضعیت حرکت به مرحله هفتم را تسهیل می‌کند جایی که دو بازیگر معارض شروع به مبادله اولین ضربات محدود در پاسخ به تهدیدات می‌کنند.

در مرحله هشتم ضربات تهاجمی با تمرکز بر تلاش برای آسیب رساندن یا حتی از بین بردن ظرفیت حریف برای پاسخ دادن یا زیر سوال بردن مشروعیت طرف مقابل تشدید می‌شود. همان‌طور که درگیری به مرحله نهم می‌رسد تهدید برای یکی از طرفین وجودی شده است. در آن مرحله تمام احساس احتیاط رها شده، زیرا تنها هدف نابودی کامل دشمن است یعنی وضعیت جنگ کامل.

پس از سال‌ها خصومت هر دو طرف، اکنون درگیری بین اسرائیل و ایران به مرحله‌ای رسیده که هر دو طرف ضربات محدودی را علیه یکدیگر رد و بدل کرده اند. هر دو طرف به وضوح می‌خواهند قدرت و نفوذ خود را در منطقه نشان دهند. با این وجود، اگر ایران نیاز فوری به حفاظت از نیرو‌های نیابتی خود را احساس کند، خطرات ممکن است افزایش یابد. برای اسرائیل رهبران آن رژیم مدت‌ها استدلال کرده‌اند که موجودیت اسرائیل در خطر است. از نظر مراحل تشدید گلاسل به نظر می‌رسد هر دو به مرحله هفتم رسیده‌اند جایی که ضربات محدودی علیه یکدیگر وارد می‌کنند و از رویارویی مستقیم اجتناب می‌ورزند. هر دو طرف می‌خواهند حریف خود را وادار کنند که بیاندیشد که آیا هزینه ادامه کارش پاداش بالقوه‌ای را برایش به همراه خواهد داشت یا خیر.

تحلیلگران بر این باورند که هر دو طرف حداقل تا کنون از این حملات محدود برای نشان دادن عدم تمایل خود به تشدید تنش استفاده کرده‌اند. با این وجود، چیز زیادی در خطر است. ایران موقعیت خود را به عنوان یک قدرت منطقه‌ای در معرض تهدید ناشی از لشکرکشی زمینی اسرائیل به لبنان احساس خواهد کرد. این در حالی است که اسرائیل بار‌ها اعلام کرده که برای امنیت خود می‌جنگد. به نظر می‌رسد که هیچ یک از این دو خواهان درگیری گسترده‌تر نیستند و متحدان آن دو آنان را تشویق به نزاعی گسترده‌تر نمی‌کنند؛ بنابراین واضح است که حداقل تاکنون نه اسرائیل و نه ایران نمی‌خواهند در مسیر حرکت به سوی پرتگاه که در مدل ۹ مرحله‌ای گلاسل پیش بینی شده دست به اقدام جسورانه بزنند". 

علیرغم هراس بازار‌ها بعید است اسرائیل به تاسیسات نفتی ایران حمله کند

اندیشکده "شورای آتلانتیک" نیز در مقاله‌ای تحلیلی با اشاره به اینکه علیرغم هراس بازار‌ها بعید به نظر می‌رسد اسرائیل به تاسیسات نفتی ایران حمله کند، می‌نویسد: "اگرچه تحلیلگران از دورنمای حمله به تاسیسات تولید و صادرات نفت ایران غافلگیر شده‌اند، اما احتمال وقوع این امر در واقع بسیار کم است؛ چرا؟ به دلیل آنکه این ماموریت پیچیده و خطرناک خواهد بود. مهم‌ترین تاسیسات پالایشگاه آبادان واقع در ساحل مرزی با عراق یعنی پایانه جزیره خارک در مرکز خط ساحلی خلیج فارس و پالایشگاه و پایانه بندرعباس است که هر دو در تنگه هرمز قرار دارند. از این میان، جزیره خارک و پایانه بندرعباس نقاطی کلیدی برای از کار انداختن صنعت صادرات نفت ایران هستند. لجستیک هدف قرار دادن هر دوی این تاسیسات با توجه به فاصله، استفاده احتمالی از حریم هوایی کشور‌های عربی و سیستم دفاع هوایی روسیه ایران چالش‌برانگیز است.

جزیره خارک نیز در نزدیکی تاسیسات هسته‌ای ایران قرار دارد و بنابراین به شدت محافظت می‌شود. اگرچه مقام‌های سابق اسرائیل اصرار دارند که اسرائیل قادر به چنین حمله‌ای است، خطرات مرتبط با آن احتمالا بیش‌تر از منافعی است که اسرائیل می‌تواند از چنین حمله‌ای در این مرحله به دست می‌آورد.

حمله موفقیت‌آمیز به زیرساخت‌های تولید و صادرات نفت ایران، ایالات متحده را آزرده‌خاطر خواهد ساخت، روابط اسرائیل با امارات متحده عربی و دیگر همسایگان عرب را به خطر می‌اندازد و چین، بزرگترین مشتری صادرات نفت خام و میعانات گازی ایران را خشمگین خواهد ساخت.

با این وجود، بلوف زدن اسرائیل درباره احتمال حمله به تاسیسات نفتی ایران از نظر استراتژیک برای اسرائیلی‌ها منافعی دارد. استقرار سامانه موشکی دفاعی "تاد" امریکا در اسرائیل از جمله مزایای این بلوف بوده است.

ایالات متحده با موفقیت استراتژی مشابهی را برای رهایی از جنگ ویتنام به کار گرفت. به گفته "هنری کیسینجر" او و "ریچارد نیکسون" رئیس جمهور وقت امریکا به دنبال این بودند که ویتنام شمالی و اتحاد جماهیر شوروی را وادار کنند که فکر کنند که امریکا ممکن است دیوانه باشد و واقعا ممکن است خیلی فراتر برود. آنان از طریق کارزار‌های بمباران گسترده و تهدیدات هسته‌ای پنهان ویتنام شمالی را مرعوب کردند و موفق شدند مسکو را وادار کنند که هانوی را برای دریافت امتیازات دیپلماتیک مورد نیاز به منظور پایان دادن به مناقشه در یک بازه زمانی نسبتا کوتاه تحت فشار قرار دهد.

این اندیشکده در پایان می‌نویسد: ناظران بازار باید درک کنند که علیرغم این لفاظی‌ها، اقدام بعدی اسرائیل احتمالا تولید یا صادرات نفت ایران را مختل نخواهد کرد. اسرائیل با یک حمله سایبری در دسامبر ۲۰۲۳ میلادی مرتبط بود، حمله‌ای که اکثر پمپ بنزین‌ها در ایران را از کار انداخت و حمله مشابهی به صنعت فولاد ایران نیز انجام شده بود. یک حمله سایبری و به دنبال آن حمله نظامی احتمالا پاسخ اسرائیل به رگبار موشکی ایران خواهند بود.

واضح است که اسرائیل می‌خواهد ایالات متحده و ایران باور کنند که به صنعت نفت ایران حمله خواهد کرد. با این وجود، معامله‌گران، ناظران بازار و سیاستگذاران باید درک کنند که این امر بسیار بعید است و احتمال حمله بسیار محدودتر با حداقل تأثیر جهانی بسیار بیشتر است.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین