به بهانه چالش چین و آمریکا
چالش هژموني چين و آمريكا بعد از يازده سپتامبر
آفتابنیوز : آفتاب - شهرود امیرانتخابی: پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد ، چین نظریه آمریکایی نظام بین المللی و ادعای آمریکا در مورد جهان تک قطبی را نپذیرفت و رهبران چین در مناسبتهای مختلف، ایده نظام چند قطبی را مطرح می کردند. با این وجود نزدیکی روسیه تحت رهبری یلتسین به غرب در سال های اولیه بعد از فروپاشی شوروی ، فرصت چالش جدی چینی ها با این نظریه آمریکایی را از آنها گرفت و رهبران چین نیز تحت تاثیر شرایط موجود ،ضمن گسترش روابط تجاری و اقتصادی با آمریکا،از حملات شدید و مکرر سیاسی- دیپلماتیک به نظام بین المللی مورد ادعای واشنگتن خودداری کردند.
پس از حادثه یازده سپتامبر تمایل چین برای گسترش همکاری با آمریکا تا حدود بسیار زیادی افزایش یافت.چین پس از یازده سپتامبر کوشید از فضای جدید ایجاد شده در نظام بین الملل برای نزدیکی بیشتر به غرب و تامین منافع خود بهره گیرد.برای توصیف روابط چین و آمریکا در دوران پس از یازده سپتامبر می توان از مفهوم "همکاری سازنده"میان دو کشور بهره گرفت،حال آنکه پیش از یازده سپتامبر چین یک "رقیب استراتژیک"برای آمریکا محسوب می شد.
از نظر چینی ها در دوران پس از یازده سپتامبر آمریکا و چین می توانند در زمینه مبارزه با تروریسم همکاری داشته باشند. از نظر آنها مبارزه با تروریسم یکی از دلمشغولی های طولانی مدت آمریکا خواهد بود و از همین رو آمریکا باید همکاری بلند مدت با چین را مورد توجه قرار داده و از این طریق چارچوبی برای گسترش پایدار روابط دو کشور ارائه دهد. دو کشور می توانند شریک یکدیگر در مبارزه با تروریسم باشند و حمایت چین از اقدامات ضد تروریستی آمریکا موجب شده است افکار عمومی داخلی از گسترش روابط با چین حمایت کنند.
چینی ها متقاعد شده اند که حادثه یازده سپتامبرفرصت بی نظیری برای نزدیکی این کشور به آمریکا فراهم کرده است و آنها باید از این فرصت بهره برداری کنند. سیاستمداران و پژوهشگران چینی ،رویدادهای یازده سپتامبر را از عوامل مهم دگرگونی در معادلات امنیتی جهانی و منطقه ای می دانند و آن را سر آغاز عصر جدیدی تلقی می کنند که در آن بر خلاف دوران جنگ سرد ،قدرت های بزرگ باید با یکدیگر همکاری کنند.سفرهای متعدد جورج بوش به چین بعد از حادثه یازده سپتامبر در دیپلماسی آمریکا بی سابقه بوده است،به طوری که از این تاریخ به بعد آمریکا به تحکیم روابط امنیتی خود با چین پرداخت. به عنوان مثال آمریکا حرکت جدایی طلبی در ایالات شین جیانگ یعنی هواخواهان ایجاد جمهوری اسلامی ترکستان شرقی را تروریسم بین المللی خواند و متعهد شد با استقلال خواهان تایوان مخالفت نماید دگرگونی های جدید در روابط دو کشور را چینی ها از دیدگاه استراتژیک بسیار مهم تلقی می کنند و آن را پس از سفرهای کسینجر و نیکسون به پکن و عادی شدن مناسبات در سال 1972،دومین عادی سازی روابط می دانند.از این منظر حادثه یازده سپتامبر تحولات چشمگیری در روابط دو کشور چین وآمریکا ایجاد کرده است.چین خیلی سریع به جنگ با تروریسم به رهبری آمریکا پیوست ،از حمله به افغانستان حمایت کرد و حتی با وجود رواج این عقیده در بین بسیاری از چینی ها که جنگ ،حاکمیت دولت را به خطر می اندازد- اصلی که چینی ها در مورد تایوان و تبت مورد توجه قرار داده بودند-به جنگ با عراق نیز رضایت داد. همکاری امنیتی چین- آمریکا به سایر زمینه ها نیز گسترش پیدا کرد. به عنوان مثال مبادله اطلاعات میان دو کشور افزایش یافت و چین در حل مسا له هسته ای کره شمالی نقش رهبری را برعهده گرفت.
بوش رئیس جمهور وقت آمریکا نیز از این مسا له حمایت کرد.زمانی که نخست وزیر چین در دسامبر سال2003 از واشنگتن دیدار کرد،بوش چین را شریک استراتژیک خود خواند.از سوی دیگر طرفداری از پکن علیه تایپه نشان دهنده تغییری چشمگیر درموضع بوش بودکه پیش از آن و پس از آزادی خدمه هواپیمای EP3اعلام کرده بود:هرکاری برای دفاع از تایوان در مقابل حمله چین انجام خواهد داد.اما در پس این ظاهر دوستانه روابط نگران کننده و تیره ای پنهان شده است.بطوری که تحلیل گران چینی عمیقاً به مانور جدید قدرت آمریکا که از نظر آنها شتاب بخشیدن به کسب "هژمونی جهانی" است اشاره نموده و نگرانی های خود از این موضوع را اعلام داشته اند. به اعتقاد این تحلیل گران هنوز هیچ ائتلافی از قدرت های بزرگ برای ایجاد توازن در مقابل ایالات متحده و در دفاع از تئوری های سنتی روابط بین الملل شکل نگرفته است.این وضعیت غیر معقول باعث شده است تمام قدرت های بزرگ در جستجوی تعریف مجدد سیاست هایشان در رابطه با آمریکا برآیند.چین نیز از این امر مستثنی نیست.چینی ها شدیداًمباحث مربوط به ماهیت قدرت آمریکا و اصلاح ترکیب توازن و جانبداری از آمریکا در سیاست هایشان را مورد توجه قرار داده اند.
تحلیل گران چینی در یک مورد اجماع نظر دارند ،آنهانگرانند که روابط دوستانه چین و آمریکا تنها به خاطر 11 سپتامبر و دخالت ایالات متحده در عراق باشد.اغلب تحلیل گران چینی براین باورند که یازده سپتامبر باعث شد که حضور آمریکا در خاورمیانه طولانی شود و این امر خود نگرانی های چینی ها را تشدید می نماید که این مساله ممکن است فرصت مناسبی باشد تا آمریکا نسبت به چین موضع خصمانه ای اتخاذ نمایند.
از این منظر تحلیل گران چینی برخلاف همتایان آمریکایی خود ،هژمونی آمریکا را بی خطر نمی دانند. بسیاری از چینی ها گمان می کنند ،امپراتوری آمریکایی نمی تواند تمام جنبه های سیاست خارجی چین را تحت تاثیر قرار دهد،اما به گونه ای فعال سعی می کند جامعه وسیاست چین را براساس تصور خود ،بازسازی کندو این برای چینی ها یعنی از دست رفتن فرصت مطلوب .