آفتابنیوز : آفتاب - سرویس سیاسی: محمد هاشمی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در آستانه سالگرد 22 بهمن در گفتوگو با ایسنا از آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی و میزان تحقق آنها در جامعه کنونی گفتهاست.
محمد هاشمی با بیان اینکه دهه فجر نماد وحدت ملی و سیاسی است" یادآور شد: به دلیل آنکه میدانید نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) در دوران اخیر با مبارزه علیه تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی که سرآغازی برای حذف «اسلام و قرآن» از قوانین در ایران بود شروع شد و با فراز و فرودهایی که از سال 1340 تا 22 بهمن سال 1357 داشت به پیروزی رسید.
وی افزود: در این فرآیند صفبندی نیروهای مبارز، شیوههای مبارزه، اهداف و خاستگاه نیروهای مبارز و گروهها و تشکلهایی که به نحوی در مبارزه بودند متفاوت و حتی در هدف متضاد بودند. به عنوان نمونه گروهی خواهان اجرای قانون اساسی بودند و میگفتند «شاه سلطنت کند نه حکومت» گروهی خواهان توازن بین منافع آمریکا و شوروی بودند و میگفتند « اگر نفت جنوب را انگلیس و آمریکا میبرند، نفت شمال را به کشور سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی بدهیم». عدهای خواهان حکومت مارکسیستی بودند و سرانجام امام خمینی خواهان سرنگونی نظام شاهنشاهی و تشکیل نظام اسلامی بودند و در روش عدهای مبارزه پارلمانی را مناسبترین شیوه برای رسیدن به اهداف خود میدانستند و گروهی مبارزه مسلحانه و قهرآمیز در گروههای کوچک و امام خمینی خواهان مشارکت حداکثری مردم در مبارزه و نفی حکومت استبدادی شاهنشاهی و تشکیل دولت مردمی اسلامی بودند.
وی افزود: در بین مردم، عدهای شاه را سایه خدا در زمین و گروهی او را اسلامپناه و عدهای او را دروازه تمدن و عدهای هم او را مظهر فساد و ظلم و ستم میدانستند. در خلال 15 سال مبارزه با نظام شاهنشاهی – مجادله و تنازع در درون جبهه مخالف با شاه نیز به شدت جریان داشت و هر گروه با اندیشهای تلاش مینمود خواست و شیوه خود را به دیگران تحمیل نموده پیروزی را از آن خود نماید. آنچه در سال 1357 بهویژه دهه فجر یعنی از روز 12 بهمن سال 57 روز ورود حضرت امام خمینی (ره) به میهن تا روز 22 بهمن ماه یعنی پیروزی بر نظام شاهنشاهی و سقوط آخرین نخست وزیر شاه (شاهپور بختیار) اتفاق افتاد، تحقق خواست امام خمینی یعنی وحدت همه نیروهای مبارز در هدف یعنی سرنگونی نظام شاهنشاهی و جایگزینی نظام اسلامی با حضور و مشارکت اکثریت قاطع مردم مسلمان ایران بود. پس در حقیقت دهه فجر نماد وحدت ملی و سیاسی هم در هدف و هم در شیوه و هم در میزان مشارکت همه مردم گردید.
بدون حضور و حمایت مردم نظام اسلامی بیمعناست
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه در شرایط فعلی تا چه حد ضرورت ترمیم یا تجدید این وحدت احساس میشود؟ با اشاره به اینکه " چون رمز پیروزی انقلاب و عبور از همه بحرانهای بعد از پیروزی انقلاب و نیز بقای جمهوری اسلامی ایران وحدت و انسجام ملی و حضور و مشارکت حداکثری مردم در مقابله با توطئههای دشمن بوده است، بارها امام خمینی(ره) تاکید فرمودند؛ تا مردم در صحنه و پشتیبان نظام باشند، دشمنان هیچ غلطی نمیتوانند انجام دهند." خاطرنشان کرد: در این دوران حساس که دشمن در کمین است و کشور با توطئههای گوناگون و مشکلات فراوان مواجه است، ضرورت انسجام و وحدت ملی و سیاسی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود؛ چراکه تفرقه و نفاق همانند موریانه نظام را از درون آسیبپذیر مینماید. در حقیقت به درستی میتوان گفت وحدت ملی و سیاسی و پشتیبانی حداکثری مردم از نظام شرط بقای نظام اسلامی است. همچنانکه بزرگان نظام کرارا فرمودند بدون حضور و حمایت مردم نظام اسلامی بیمعناست.
برای رسیدن به وحدت باید اعتماد مردم جلب شود
وی درباره استفاده از فرصتها برای وحدت نیز اظهار کرد: بر پایه یک اصل جامعهشناسی و روانشناختی؛ منشاء تنازع، تجاوز به حقوق دیگران است و تنازع باعث تفرقه و تفرقه عامل بیاعتمادی در جامعه و عدم اعتماد باعث جداییها و عدم مشارکت و دفاع در مسائل سیاسی اجتماعی است. پس وحدت با اعتماد رابطه مستقیم دارد و بیاعتمادی باعث جداییها و تفرقه است.
وی با تاکید بر اینکه " برای رسیدن به وحدت باید اعتماد مردم را جلب کرد" ادامه داد: برای جلب اعتماد مردم باید از تنازع و توهین و تحقیر دیگران و تجاوز به حقوق فردی و اجتماعی دیگران خودداری نمود. به رسمیت شناختن و رعایت حقوق دیگران باعث محبت و احترام است؛ بنابراین باید حقوق دیگران محترم شمرده شود، از ظلم و تعدی و تجاوز به حقوق دیگران خودداری شود، حرمتشکنی نشود، به حریم دیگران تجاوز نشود. به هر حال بازگشت به شرایط سالهای اول پیروزی انقلاب میتواند فرصت مناسب را برای وحدت و انسجام ملی به ارمغان داشته باشد.
رفتار تشکلها و گروههای سیاسی در دوران قبل از پیروزی انقلاب یکسان نبود
این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی درباره نقش گروههای سیاسی در پیروزی انقلاب خاطرنشان کرد:مهمترین عوامل پیروزی انقلاب عبارتند از رهبری حکیمانه، شجاعانه و آگاهانه امام خمینی (ره). حضور فعال منسجم بخش وسیعی از روحانیت و نخبگان کشور به عنوان حلقه واسط بین امام و مردم و مشارکت حداکثری و اطاعت بی چون و چرا و ایثارگرانه مردم از پیامها و فرامین امام خمینی (ره).
وی یادآور شد: رفتار تشکلها و گروههای سیاسی در دوران قبل از پیروزی انقلاب یکسان نبود؛ بنابراین نمیتوان یک نوع قضاوت نسبت به همه و در همه دورانها داشت. گروهها و تشکلهای فعال در دوران قبل از انقلاب، به طور کلی به چهار دسته تقسیم میشدند؛
الف – دسته اول – تشکلها و گروههای سیاسی وابسته به نظام شاهنشاهی. این گروهها علیرغم اختلافات ظاهری ولی همه حامی نظام شاهنشاهی و توجیهگر رفتارها و سیاستها و عملکرد نظام شاهنشاهی بودند و عموما مدیحهسرا، تملقگو، توجیهگر و تسلیم اوامر ملوکانه و جیرهخوار و ریزهخوار خوان یغمایی ملوکانه بودند.
ب – دسته دوم – تشکلها و گروهها با اندیشه مارکسیست، لینیست، کمونیسم، سوسیالیست بودند. اینها عموما تابع سیاستهای دولتهای مارکسیستی و ... بودند. مثلا اگر سیاست دولت شوروی یا چین یا کوبا در ارتباط با دولت شاهنشاهی تغییر میکرد، آنها هم بلافاصله تغییر رویه میدادند. ضریب نفوذ چندانی هم در بین مردم نداشتند.
ج – دسته سوم – تشکلهای ملیگرا – طیف وسیعی از اسلامگرا تا سوسیالیست تحت این عنوان وجود داشت. رفتارهای آنها تابع شرایط زمانی و مکانی خودشان داشتند – در بین این دسته، گروهها و تشکلهایی بودند که عموما همراه امام و نهضت اسلامی بودند و به همراه سایر نخبگان جامعه حلقه واسط بین مردم و امام خمینی محسوب میشدند.
د – تشکلها و گروههای اسلامی – اینگونه تشکلها از همان آغاز نهضت امام خمینی (ره) – همراه نهضت و امام بودند – پایگاه این تشکلها عموما مساجد و یا مکانهای مذهبی بود. اعضای این تشکلها نقش رابط بین امام و روحانیت و مردم را ایفا میکردند – در رساندن پیامها و فرامین امام به مردم موفق بودند. اثرگذار در ایجاد وحدت در بین اقشار مختلف مردم حول محور رهبری امام خمینی بودند.
نقش روحانیت در زمانهای مختلف در نوع خود بیبدیل بود
این فعال سیاسی همچنین درباره نقش و تاثیر روحانیت در شکلگیری وحدت در دوران پیروزی انقلاب اظهار کرد: همچنانکه در سوالات قبل توضیح دادم، بخشی از روحانیت که همراه نهضت اسلامی امام خمینی بودند به عنوان حلقه واسط بین امام و مردم و بعضا تشکلهای مذهبی سیاسی محسوب میشدند و در انجام این رسالت، شجاعانه و مدبرانه عمل میکردند و با عنایت به اعتمادی که مردم بهویژه مذهبیون به روحانیت داشتند، نقش روحانیت در ابلاغ پیامهای امام خمینی و بسیج مردم در زمانهای مختلف تاثیرگذار و حتی میتوان گفت در نوع خود بیبدیل بود.
شعار «استقلال، آزادی» نفی نظام شاهنشاهی و « جمهوری اسلامی» نظام مورد درخواست مردم بود
هاشمی در پاسخ به سوالی درباره کالبدشکافی سه شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی این امر را مستلزم کتاب و یا حداقل فصلی از یک کتاب دانست که نمیتوان در قالب یک گفتوگوی کوتاه به آن پرداخت و در عین حال دربیان نکاتی به اختصار گفت: اول؛ در آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) این شعارها مطرح نبودند. به مناسبت وقایع و رخدادها، مردم شعارهایی مطرح میکردند که بیانگر خواست مقطعی و به تناسب با رویدادها بود. مثلا بعد از حادثه روز عاشورای سال 1342 که امام خمینی(ره) در سخنرانی خود مستقیما و با صراحت شخص شاه را خطاب کردند و فرمودند؛ «چه رابطهای بین تو، آمریکا و اسراییل است؟ اگر اسراییلی شدی بگو تا بگویم بیرونت کنند و ...»
مردم شعار میدادند «خمینی بتشکن، خدا نگهدار تو – بمیرد بمیرد، دشمن خونخوار تو» به همین طریق متناسب هر رخداد مردم شعار مناسبی را انتخاب و مکنونات درونی خود را در قالب شعار بیان میکردند. همراه با تکامل و فراگیری نهضت اسلامی شعارها نیز با توجه به شرایط زمانی تغییر و تکامل پیدا میکرد.
وی ادامه داد: هرقدر دامنه مبارزات وسیعتر میشد وابستگی نظام شاهنشاهی به بیگانگان (قدرتهای استعماری) بیشتر و نیز بر دامنه خفقان و جنایات داخلی افزوده میشد؛ به طوری که در سالهای آخر حکومت شاه – حکومت شاه دارای دو ویژگی مهم و آشکار بود – به لحاظ داخلی تقریبا همه آزادیهای مردم را سلب کرده بودند و با قدرت نظامیگری و امنیتی میخواستند کشور را اداره کنند. ساواک و پلیس و گارد شاهنشاهی بیرحمانه مردم را سرکوب میکردند و همه آزادیها را از مردم، اجتماعات، تشکلها، گروهها سلب کرده بودند و از نظر سیاست خارجی، دولت شاه در سالهای آخر فقط متکی به قدرتهای بزرگ و تابع دستورات و فرامین دو یا سه سفارتخانه در تهران بود. به طوری که سفارتخانه آمریکا، مرکز فرماندهی برای اداره کشور شده بود. با این وضعیت کشور مردم دو شعار «استقلال، آزادی» را شعار مبارزه قرار دادند.
وی توضیح داد: استقلال به معنی نفی استعمارگران و سیاستهای استعماری و آزادی یعنی نفی سیاستهای نظامیگری و تجاوز به حقوق مردم. وقتی که امام رسما خواهان تغییر نظام پوسیده شاهنشاهی شدند، مردم با شعار «جمهوری اسلامی» نظام جایگزین نظام شاهنشاهی را تعیین کردند. بدین ترتیب شعار ماههای آخر نهضت «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» شد. شعار استقلال، آزادی، نفی نظام شاهنشاهی بود و جمهوری اسلامی، نظام جایگزین مورد درخواست مردم، البته مفهوم جمهوری اسلامی در اصل سوم قانون اساسی تبیین شده است. بدین معنا که «جمهوریت» و «اسلامیت نظام» دو رکن تفکیکناپذیر هستند و همواره باید با هم باشند.
بدون استقلال و آزادی، جمهوری اسلامی نمیتواند تحقق یافته باشد
وی درباره نسبت این سه رکن با هم نیز گفت: همچنان که در سوال قبل توضیح داده شد، دو شعار استقلال و آزادی، شرط لازم برای معنای «جمهوری اسلامی» است. یعنی یک رابطه لازم و ملزومی است. بدون استقلال و آزادی، جمهوری اسلامی نمیتواند تحقق یافته باشد.
تحقق این شعارها برای مردم ارضاء کننده نیست
این فعال سیاسی پاسخ درباره میزان تحقق این شعارها را نیز بسیار طولانی و نیازمند به تحقیقات میدانی و مقایسه رفتارها و عملکردها اعم از مردم، احزاب و تشکلها و نهادهای مدنی و سرانجام مسوولان در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی دانست و اظهار کرد: مثلا اینکه تا چه حد ارزشهای اسلامی که هدف نهایی جمهوری اسلامی بوده است در جامعه ساری و جاری شده است، نیاز به بررسی میدانی رفتارهای عملی در جامعه میباشد. اگر ناهنجاریهای اجتماعی ملاک چنین ارزیابی باشد متاسفانه ناهنجاریهای اجتماعی رو به افزایش است. امروز که رشد حوادثی چون فروپاشی خانوادهها و بزههای گوناگون، جامعه را تهدید میکنند و همچنین در سایر موارد، در حوزه اقتصاد، فقر رو به افزایش است و فاصله غنی و فقیر رو به رشد، جمعیت اقشار آسیبپذیر با نرخ بالایی رو به افزایش است، بیکاری، تورم، سوء مدیریت در اقتصاد، فرار سرمایهها، فرار مغزها، همه و همه شاخصهایی هستند که حکایت از سوء تدبیر و درنتیجه گرفتار نمودن مردم در مشکلاتی است. به هر حال میزان تحقق این سه رکن را نمیتوان اندازهگیری کرد اما در یک جمله میتوان گفت پیشرفت مطلوب نداشتیم و برای مردم ارضا کننده نیست.
12 فروردین؛ خاطرهای که هیچگاه فراموش نمیشود
وی همچنین در بیان بهترین و زیباترین خاطره خود از 12 بهمن 57 یادآور شد: من این افتخار را داشتم که با همان پرواز امام یعنی «پرواز انقلاب» بعد از قریب به 10 سال دوری از وطن به تهران آمدم. صحنه زیبای استقبال مردم و شور و حال وصفناپذیر مردم، زیباترین خاطرهای است که از روز 12 بهمن سال 1357 دارم. برای همیشه برایم جاودان خواهد بود. بهخصوص وقتی وارد سالن فرودگاه مهرآباد شدیم؛ مردم یکپارچه این سرود را با هیجانی وصفناپذیر میخواندند: «خمینی ای امام – خمینی ای امام» به طوری که در و دیوار سالن بزرگ فرودگاه به لرزه آمده بود. اشک شوق از دیدگان همه جاری بود. واقعا صحنهای شگفتآور و وصفناپذیر است. این خاطره هیچگاه فراموش نمیشود.