بحث و اختلاف در هر رابطهای اجتنابناپذیر است. با این حال «خودداری» از دعوا نیست که باعث تقویت روابط میشود بلکه نحوه ترمیم یک رابطه پس از آن است.
بسیاری از زوجها معمولا پس از دعوا، از یک گام مهم برای حل اختلافها غافل میمانند که همان «گفتگو» است.
این «گفتگو» نقشی فراتر از کمک به زوجها برای حل سطحی اختلافها دارد و در واقع هدف از انجام آن، رسیدگی به تأثیر عاطفی است که درگیری از خود به جای گذاشته است.
حتی پس از رد و بدل کردن معذرتخواهیها یا انجام توافقها، اغلب احساسات ماندگاری از آسیب روحی، ناامیدی یا سردرگمی وجود دارد که یکدفعه و معجزهوار ناپدید نمیشوند و اگر به این احساسات توجه نشود، ممکن است باعث شود که اعتماد و صمیمیت عاطفی میان زوجها در طول زمان از بین برود.
زوجهایی که بطور منظم در این «گفتگو»های عمیق پس از تعارض شرکت میکنند، معمولا انعطافپذیری عاطفی، ارتباط و درک بیشتری را تجربه میکنند. آنها با این کار نهتنها اختلافاتشان را حل و فصل میکنند بلکه به یکدیگر بابت بهبود وضعیت روحی و رشد متقابل کمک میکنند.
در اینجا سه مؤلفه کلیدی مطرح میشود که باید در گفتگوهای پس از هر بحث و اختلافی به آنها توجه کرد.
هنگامی که دعوا تمام میشود، زوجها اغلب وقت نمیگذارند تا در این باره که این دعوا چه احساسی در آنها ایجاد کرده، صحبت کنند. به این ترتیب احساساتی مانند سرشکستگی، ترس یا احساس اشتباه کردن، زیر موضوعات دیگر مدفون میشوند.
در مکالمه بعد از دعوا، هر یک از زوجین باید درباره اینکه این حادثه چگونه از نظر احساسی او را تحت تاثیر قرار داده، صحبت کند. این به شریک زندگی شما اجازه میدهد تا دیدگاه شما را واضحتر ببیند و احساس همدلی داشته باشد.
یک مکالمه دو طرفه، به هر دو طرف کمک میکند که به جای سرزنش یکدیگر، بر ارتباط عاطفی متمرکز شوند.
تحقیقات نیز نشان داده که این کار به تنظیم ناخودآگاه احساسات کمک میکند.
معمولا مشاجرات صرفا بر سر یک موضوع خاص روی نمیدهد بلکه گاه عدم توجه به نیازهای عمیقتر و برآورده نشده، ریشه اصلی اختلافات است.
همچنین ممکن است یکی از زوجها در جریان دعوا و مشاجره، احساس رها شدن یا بیاهمیت بودن پیدا کند؛ یا شاید نیاز حلنشدهای به محبت یا توجه بیشتر وجود داشته باشد.
تحقیقات انجام شده در سال ۲۰۲۰ میلادی نشان داده که تجربیاتی که یک فرد از غفلت و سوءاستفاده عاطفی در دوران کودکی داشته اغلب باعث ایجاد احساس «دوستداشتنی نبودن» میشود که یکی از ریشههای وجود احساس ناامنی و بیاعتمادی در روابط بزرگسالان است.
این عوامل سوء تفاهمها، فاصله عاطفی و درگیریهای مداوم را تشدید و ایجاد صمیمیت و برقراری ارتباط موثر برای شرکا را دشوار میکند.
در نتیجه، باید در گفتگوهای میان زوجها پس از وقوع دعوا، این نیازهای اساسی در اولویت قرار بگیرند.
در این باره بهتر است که مثلا اول از خود بپرسید که «در آن لحظه واقعاً به چه چیزی نیاز داشتم؟» و سپس آن خواسته را بصورت آرام و روشن با شریک زندگی خود در میان بگذارید. مثلا بگویید: «آنچه که در آن بحث به آن نیاز داشتم، این اطمینانخاطر بود که در یک تیم هستیم.»
شریک زندگی خود را نیز تشویق کنید تا همین کار را انجام دهد و برای درک نیازهای عاطفی یکدیگر، با همدیگر همکاری کنید و حمایت متقابل بیشتری در رابطه نشان دهید.
بخش اساسی هر گفتگویی بعد از دعوا، باید به برنامهریزی برای مدیریت تعارضات آینده اختصاص یابد. زوجها باید از این فرصت برای طراحی یک استراتژی و تقویت تواناییهای خود برای عبور از چالشها استفاده کنند.
مثلا میتوان گفتگو را با این سوال به پایان رساند که «دفعه بعد هر دوی ما چه کاری را میتوانیم متفاوت انجام دهیم؟» یا «چگونه میتوانیم در چنین شرایطی، بهتر از یکدیگر حمایت کنیم؟»
به این ترتیب، تمرکزتان از تعارض و اختلاف به راهحلهای سازنده و فعال تغییر میکند.
با وجود اهمیت داشتن چنین گفتگوهایی، زوجها اغلب به دلیل ترس از اینکه شاید این کار اوضاع را بدتر کند، از آن خودداری میکنند.
با این حال، نباید فراموش کرد که نادیده گرفتن این گفتگوها، باعث از بین رفتن رنجشی که از یکدیگر پیدا کردیم نمیشود و حتی ممکن است باعث تکرار همان اختلافات و درنهایت دوری از یکدیگر شود.
همچنین ضروری است که برای مؤثر بودن هر گفتگویی، هر دو طرف احساس امنیت، باز بودن و داشتن وضعیت غیرتدافعی کنند. در اینجا چند استراتژی مؤثر برای موفقیت در این زمینه معرفی میشود.
۱- زمان گفتگو؛ در انتخاب زمان لازم برای انجام چنین گفتگوهایی دقت لازم را داشته باشید. مثلا نباید بلافاصله پس از یک مشاجره تصمیم به وارد شدن به یک گفتگوی بعد از دعوا شد. منتظر بمانید تا هر دوی شما آرام و آماده شوید تا بدون خشم یا ناامیدی، در مورد مسائل بحث کنید.
۲- برای گفتگویتان اهداف روشنی را تعیین کنید. روشن کنید که هدف از این گفتگو، التیام عاطفی هر دوی شما و درک متقابل شماست نه سرزنش کردن. این باعث میشود تمرکز روی رشد و همدلی حفظ شود.
۳- «گوش دادن فعال» را تمرین کنید. به نوبت و بدون قطع کردن صحبتهای طرف مقابل صحبت کنید.
قبل از پاسخ دادن، به آنچه طرف مقابل میگوید گوش دهید؛ تا مطمئن شوید که قبل از هر پاسخی، حرف او را بخوبی درک کردهاید. مثلا بگویید: «منظورت این است که احساس میکنی از تو قدردانی نشده است؛ آیا درست متوجه شدم؟»
۴- احساسات خود را کنترل کنید. اگر احساس کردید که دوباره دچار هیجان شدید، یک قدم به عقب بردارید و هدفتان را از این گفتگو به خود یادآوری کنید: تقویت ارتباط و التیام، نه باز کردن زخمهای قدیمی.
۵- صبور باشید. ممکن است که همه چیز در یک جلسه گفتگوی بعد از دعوا حل نشود. مهم است که صبور باشید تا بهتدریج و با مرور این گفتگوها به نتیجه برسید.