با آغاز بهار عربی در ۱۵ سال قبل، مواضع مختلفی در کشور نسبت به این موضوع گرفته شد که بیتاثیر از حوادث سال ۱۳۸۸ نبود.
برخی از افراد و مقامات و شخصیتها، بدون در نظر گرفتن نظر مردم صرفاً براساس مواضع و روابط از برخی از این انقلابها حمایت و برخی را محکوم میکردند و بر این اساس از انقلاب مصر و سقوط حسنی مبارک استقبال و با تلاشها در سوریه مخالفت میکردند.
اما برخی دیگر از شخصیتها، بدون در نظر گرفتن مواضع و منافع به طور اصولی از مردمسالاری در کشورهای اسلامی و به قدرت رسیدن حکومتهای مردمی به جای استبدادی استقبال میکردند و مردمسالاری را برآمده از روح اسلام و انقلاب اسلامی میدانستند. البته این پیام معنوی انقلاب اسلامی بود که با برخی افراطگراییها و کجسلیقگیها منجر به دخالت و اقدامات نظامی در کشورهای دیگر شد، اما اصل حق تعیین سرنوشت هر کشور توسط مردم آن کشور موضوعی نیست که قابل جدایی از انقلاب اسلامی باشد و بارها مورد تاکید امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب قرار گرفته است. اما بعضی اظهارنظرهای اصولی و دلسوزانه آیتالله هاشمی با تخریب افراطیون مواجه شد.
در این میان، سردار سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران که از زمان دفاع مقدس روابط نزدیکی با آیتالله هاشمی به عنوان فرمانده جنگ داشت و از سوی رهبر انقلاب نیز ماموریت داشت تا نظرات رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را در حوزه فعالیتهای برونمرزی اخذ و ایشان را در جریان تحولات قرار دهد، جلسات خصوصی با آیتالله هاشمیرفسنجانی در این زمینه داشت و ایشان نیز با استدلال لزوم توجه به نظرات مردم سوریه را به ایشان یادآور میشدند و سردار سلیمانی نیز با توجه به ارادت قلبی خود به فرمانده جنگ، این سخنان را میشنید و تا حد امکان به مسئولان دولت سوریه و سایر مقامات منعکس میکرد.
البته در این مقطع هنوز داعش تشکیل نشده بود و حدود دو سال بعد داعش با نقش و دخالت مثلث غربی، عبری و عربی تشکیل شد. اکنون پس از ۱۵ سال همان سخنان آیتالله هاشمی بازگو میشود، اما به نظر میرسد باز هم به اصل و محور این سخن، یعنی محترم دانستن حق تعیین سرنوشت و اعمال نظر مردم در اداره کشور توجه کافی نشده، چراکه در جریان همین سخنان از لایحه حجاب و عفاف که به صورتی واضح و براساس نظرسنجیهای رسمی با نظر اکثریت قاطع مردم تضاد دارد، دفاع میشود.