آفتابنیوز : آفتاب- وحید قرایی: گفت وگو با محمد علی کریمی از دو جنبه فرصت مناسبی برای هر خبرنگاری است. اول اینکه او در حال حاضر نماینده مجلس و رئیس مجمع نمایندگان استان کرمان است و دیگر این که او مدت ها به عنوان استاندار کرمان نمایندگی دولت اصلاحات در این استان را به عهده داشته است.
استانداری که روند توسعه یافتگی استان کرمان براساس آمار و ارقام سازمان مدیریت و برنامه ریزی وقت، در زمان او در مقایسه با استان های دیگر وضعیت مناسبی داشت و استانداری که دو زلزله ویرانگر بم و زرند در زمان او استان کرمان را با بحران هایی مواجه کرد.
او در عین حال در مجلس شورای اسلامی عضو کمیسیون برنامه و بودجه و همچنین کمیسیون مجلس شورای اسلامی تلفیق نیز هست.
گفت و گو با او در فضای اقتصادی این روزها که بیشتر متاثر از نزدیکی به اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها و به تبع آن دغدغه های بیش از گذشته مردم، انجام شد.
او در این مورد معتقد است که اقتصاد مملکت به منزله بیماری است که این عمل جراحی بایستی روی آن انجام بپذیرد اما این پرسش پیش می آید که آیا همه ی شرایط بیمار برای این جراحی فراهم هست یا خیر. جامعه در شرایط کنونی امکان پذیرش این تنش را ندارد. علاوه بر این، پزشکی هم که قرار است این جراحی را انجام دهد صلاحیتش محرز نیست. به این مسئله هم باید توجه داشته باشیم که همگرایی و هماهنگی لازم در سطح عمومی برای اجرای این طرح هنوز به وجود نیامده و جامعه هنوز نسبت به آثار اجرای این طرح متقاعد نشده است.
در زمانی که جنابعالی به عنوان استاندار در کرمان فعالیت می کردید بر اساس شاخص های آن زمان، استان کرمان در مسیر مناسبی برای توسعه قرار داشت.در اوایل دولت نهم و دوره قبلی استانداری،کرمان به عنوان یک استان فقیر و توسعه نیافته معرفی شد و درحال حاضر نیز عدد و رقمی که نشان دهنده وضعیت توسعه یافتگی استان باشد وجود ندارد. تحلیل شما از وضعیت اقتصادی امروز استان کرمان چیست؟
به طور کلی مبحث توسعه یافتگی موضوع قابل توجه و مهمی است اما این روزها کمتر به آن پرداخته می شود در حالی که یکی از مهم ترین و اساسی ترین مسائل کشور همین مبحث است و چیزی که به تنش ها و بحران ها هم بیشتر دامن می زند نپرداختن به این موضوع اساسی و مهم است که به عقیده بنده چالش اصلی دولت در شرایط کنونی در عرصه ی داخلی کشور هم همین بحث توسعه است.
در اینجا از این زاویه به مسئله نگاه می کنیم که بعد از استقرار دولت نهم نهادهای اجرایی در کل کشور در برخورد با مسایل مختلف با یک رویکرد نادرست وارد شده اند. بر اساس این رویکرد همه ی آنچه که در گذشته اتفاق افتاده بود زیر سئوال برده شد و سعی شد چنین وانمود شود که انگار در گذشته از بحث پیشرفت و آبادانی و توسعه کاملا غفلت شده و کاری در این زمینه صورت نگرفته است. از جمله این موارد هم می توان به نحوه برخورد با فقر و محرومیت هایی که در مناطق جنوب استان کرمان وجود داشته و دارد اشاره کرد که بنده هیچ گاه به عنوان یک مدیر اجرایی در دورانی که مسئولیت داشته ام منکر این واقعیت نبوده ام و در آن دوران همواره به بحث توسعه جنوب استان کرمان به عنوان یکی از مهمترین اولویتهای استان توجه می شد.
بنده یادم هست مصاحبه ای با یکی از جراید استان کرمان انجام دادم که در آنجا به صراحت گفتم ما برای استان برنامه های زیادی تنظیم کرده بودیم که متاسفانه به دلایل متعدد بعضاً امکان تحقق آن فراهم نشد. البته وقتی گفته می شود مثلا استان کرمان این رتبه ها را در بخش های مختلف اقتصادی کسب کرده و توانسته از نظر توسعه در کشور به جایگاه های بالاتر هدایت شود بلافاصله این ذهنیت به وجود می آید ـ و متاسفانه درباره آن تبلیغ هم می شودـ که انگار هیچ گونه مشکلی در استان وجود ندارد در حالی که همه ی آن ها که در آن دوره زحمت کشیده اند و زحماتشان هم قابل تقدیر است نمی توانند چنین ادعایی داشته باشند و چنین ادعایی هم نداشتند.
به استناد آمار و گزارشات سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور امروز هم ادعا می کنم زمانی که استانداری و مدیریت اجرایی استان کرمان را در پایان دولت هشتم تحویل دادیم و دولت نهم آغاز شد، این استان پس از پیروزی انقلاب توانسته بود مراتب رشد و توسعه را در مقایسه با استان های دیگر با سرعت خیلی بیشتر و با گام های بلندتری طی کند و برای اثبات این ادعا آمار و ارقام موجود است. از جمله اینکه رتبه ی صنعت استان در کشور رتبه ی 9 یا 10 بود و در کشاورزی رتبه های اول و دوم را داشتیم و در بخش خدمات کمی عقب تر بودیم ولی باز قدم های مثبتی برداشته شده بود. در بخش های مختلف کارهای بزرگی انجام شده و یا در دست انجام بود به علاوه اینکه ما فضایی را به وجود آورده بودیم که در کشور دقیقا این مسئله تثبیت شده بود که در استان کرمان از سرمایه گذاری و از تولید، حمایت جدی صورت می گیرد. بنده طرح ها و پروژه های توسعه ای استان را در بخش های مختلف مرتب رصد می کردم و مدیران را موظف کرده بودم که دقیقا سالیانه مشخص کنند که در طول آن سال می خواهند از کدام نقطه شروع کنند و به کدام نقطه برسند.
برای اینکه ثابت شود که در آن دوره، چه اقداماتی در جهت توسعه در استان انجام شد و چه میزان موفقیت حاصل شد بایستی شرایط کرمان را در آن دوران با بقیه ی استان های کشور مقایسه کرد. در آن زمان کاملا با عدد و رقم در بخش های مختلف اقتصادی در سطح استان حرکت کردیم و اقدامات مثبتی که در گذشته انجام شده بود ادامه یافت. البته همه ی شما می دانید ضمن آنکه آن دوره به دلیل وقوع زلزله ها و خشکسالی ها و سایر حوادث دیگری که اتفاق افتاد دوره بحران ها بود و این بحران ها حقیقتا بسیاری از انرژی و وقت ما را گرفت اما علی رغم این، واقعا باورم این است که استان در آن دوران توانست قطار خودش را به درستی در مسیر ریل توسعه قرار دهد و البته این را هم به صراحت می گویم مشکلات فراوانی همچنان در بخش های مختلف در زمینه ی توسعه وجود داشت.
این مشکلات بیشتر چه مواردی چه بود؟ یک بخش از مشکلاتی که بر سر راه توسعه استان قرار داشته و دارد به دلیل شرایط جغرافیایی استان کرمان است. این استان با کم آبی روبرو است و بسیاری از مزیت هایی که بعضاً دیگر استان های کشور دارند کرمان ندارد؛ مثل شرایط مطلوب اقلیمی و بارندگی های خوبی که مثلا استان های شمالی دارند. استان ما استانی نیست که نفت داشته باشد و یا اینکه استان ما استانی نیست که دریا و بندر داشته باشد و این ها مزیت های عمده ای هستند که در هر کجا وجود داشته باشد با تکیه بر این مزیت ها گام های بلندی برای رسیدن به توسعه برداشته می شود. استان کرمان هیچ یک از این شرایط را دارا نیست اما با این وجود کارهای خوبی انجام شده است. برای نمونه می توان به وضعیت فعلی بم اشاره کرد. زمانی نام این شهرستان قرین با ناامنی بود اما امروزه یکی از خودرو سازی های جدی بخش خصوصی کشور در بم فعالیت می کند و یا اینکه در منطقه ی ویژه سیرجان قدم های مثبتی برداشته شد، با راه اندازی دفتر هواپیمایی ماهان رونقی در صنعت هوانوردی کشور به وجود آمد که بیشتر آن مربوط به کرمان است و جزء سرمایه های استان کرمان محسوب می شود و... من فکر می کنم به هر حال در کنار آن مشکلاتی که امروز به وجودشان اعتراف دارم اگر واقع بینانه و با انصاف نگاه کنیم گام های بلندی در زمینه توسعه برداشته شده است اما در اوایل دولت نهم به نظر می آید به دلیل نگاه سیاسی که به همه مسایل سایه افکنده شد همه ی آن رویکردها زیر سئوال رفت و این به عقیده بنده یک جفا و یک ناسپاسی است.
برخی این وضعیت را ناشی از امتیاز حضور آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان یک کرمانی در سطوح بالای نظام می دانند... در طول دوران پس از پیروزی انقلاب، ما در کشور متهم بودیم که به دلیل دو دوره حضور آقای هاشمی رفسنجانی در سمت ریاست جمهوری ما از رانت ایشان استفاده کردیم من بارها گفته ام که این ادعا را قبول ندارم و باورم این است که نه در دوران آقای هاشمی بلکه در هر دوره ی دیگری چه آقایان خاتمی و احمدی نژاد یا دیگران اگر کارها براساس برنامه ریزی انجام شود، می توان به موفقیت رسید. به عنوان مثال اگر شما قطعات یک پازل را کنار هم بچینید و به مدیر عالی رتبه ای در مملکتی بگویید که من همه ی قطعات را درست کنار هم گذاشته ام ولی این یکی دو قطعه باقی مانده است مطمئن باشید این مدیر هم بدون شک دلش برای مملکت می سوزد و تشویق می شود که برای تکمیل شدن این پازل دو قطعه را هم کنار قطعاتی که شما در کنار هم قرار داده اید بگذارد. بنابراین وقتی صورت مسئله به خوبی طراحی شود و پرسش هم دقیق باشد مطمئنا پاسخ دقیق هم دریافت می شود.
آیا در حال حاضرکرمان به جایگاهی که از لحاظ توسعه برای آن تصور می کردید رسیده یا اینکه در این مسیر با وقفه مواجه شده است ؟ هم اکنون بنده اطلاعات کافی در خصوص شرایط و وضعیت فعلی استان کرمان ندارم که آن را با استان های دیگر مقایسه کنم. یک دلیل آن این است که حوزه ی انتخابی من کرمان و راور بوده و دامنه ی مسئولیت من استان کرمان نیست.ضمن آنکه از زاویه منافع استان با مسایل برخورد می کنم. دلیل دوم آن هم این است که بنده در حال حاضر در مقام اجرایی نیستم و آمار و ارقامی درخصوص میزان توسعه استان ندارم در حالی که این اطلاعات را باید بر مبنای عدد و رقم و شاخص سنجید.
اما چیزی که واضح است در بحث های کلان و نشست ها و جلساتی که برگزار می شود رویکرد برنامه ای، لحاظ نمی شود. به عنوان مثال اخیرا در یکی از جلسات شورای توسعه به دوستان گفتم که انتظاری که از شورای توسعه به عنوان عالی ترین مرجع تصمیم ساز در مورد بحث های توسعه در استان می رود این است که مدیران را موظف کند تا بر مبنای شاخص های رسمی به طور دقیق اعلام کنند که در زمان فعالیت خود در بخش های مختلف چقدر توانسته اند موفقیت کسب کنند مثلا اگر صنعت استان امروز با یک فاصله ی مشخصی از استان بعدی قرار دارد آیا در این مدت اقدامی انجام شده که این صنعت رتبه خود را ارتقا بخشد یا خیر که متاسفانه این رویکرد وجود ندارد.
مهمترین دغدغه ای که مراجعه کنندگان به شما به عنوان نماینده آنها در مجلس دارند چه مواردی است و چه نتیجه ای از آن می توان گرفت؟
در این مراجعات کمتر با کسی برخورد می کنم که نگاه جامع داشته باشد و دغدغه ی خود را در مقیاس دغدغه ها ی کلی ببیند. عموما همه ی افراد وقتی مراجعه می کنند عمده ی توجه آن ها معطوف است به مسائل خودشان. منتها نتیجه ای که در این زمینه به آن رسیده ام این است که بیش از 80 درصد تقاضای مراجعه کنندگان مربوط به اشتغال و مسایل مالی و به نوعی کمک خواستن در این زمینه هاست.مثلا اینکه شخصی مراجعه می کند و از بیکاری و بازپرداخت وام و جریمه های بانکی که برای ایجاد اشتغالی که موفق به آن نشده خواستار کمک می شود تا بانک به او مهلت دهد و یا سود جریمه ی وام او را ببخشد یا اینکه بسیاری از خانواده ها درخصوص رفع مشکل دو یا سه فرزند جوانی که دارند و به سن ازدواج رسیده اند و هیچ شغلی هم ندارند دنبال راه حل و کمک ما هستند.برخورد با این گونه افراد که با مشکل بیکاری روبروهستند و همچنین آن ها که در مسیر تولید قرار گرفته اند و به دنبال احداث یک واحد تولیدی هستند و امروز با مشکلات مختلفی در زمینه ی تولید دست وپنجه نرم می کنند ما را به این نتیجه می رساند که تولید در کشور مشکل دارد. ما باید بپذیریم که اقتصاد ما دچار یک رکود شده آن هم رکودی از نوع تورمی.
این مسایل دلیلی است بر اینکه بخش های مختلف اقتصادی در کشور با هم حرکت نمی کنند. بدون شک موتور محرک اقتصاد تولید و موتور محرک تولید هم سرمایه است و سرمایه هم در گرو سرمایه گذاری است و برای هماهنگ کردن این بخش ها باید با یک برنامه ریزی منسجم و دقیق از همه ی کارآفرین ها و سرمایه گذارها و همه ی آن ها که دل در گرو توسعه صنعت و توسعه تولید دارند چه در استان و چه در کل کشور با تمام وجود حمایت شود.
به هر حال از بازتاب مطالبات و درخواستهای جامعه این طور احساس می کنم که شرایط از زمان گذشته بدتر شده البته این معوقه ها و بدهی ها و مشکلات اشتغال و اقتصادی همیشه وجود داشته است اما امروز به نظر می رسد شرایط حادتر است.
با توجه به شرایط موجود فکر می کنید اولویت اصلی برای سرمایه گذاری در جهت توسعه استان کدام یک از بخش های کشاورزی ،صنعت و معدن ،گردشگری وخدمات است ؟
تاکید می کنم که بخش های مختلف اقتصادی از لحاظ توسعه از یکدیگر جدایی ناپذیرند یعنی نمی توان گفت بخش گردشگری توسعه یافته اما بخش صنعت، کشاورزی یا معدن از روند توسعه عقب مانده است و بروز این حالت تقریبا غیرممکن است. به عنوان مثال زمانی گردشگری رونق می یابد که هر فرد ایرانی و یا هر خانواده ی ایرانی آن قدر درآمد داشته باشد که لااقل بتواند در سال مبلغی را صرف تفریح ، مسافرت، زیارت و در مجموع گردشگری کند. اما در حال حاضر خانواده های بسیاری را مشاهده می کنید که معیشت متعارف آن ها آسیب دیده و از لحاظ اقتصادی با مشکل روبروهستند و بدیهی است که برای چنین خانواده هایی این امکان وجود ندارد که در برنامه های خود مسافرت های هفتگی و یا حتی سالانه داشته باشد.
بنابراین صنعت گردشگری وقتی می تواند توسعه پیدا کند که دیگر بخش ها هم هماهنگ با آن رشد و توسعه پیدا کنند. توسعه بخش های اقتصادی بایستی متوازن باشد این توازن هم اجتناب ناپذیر است.
آیا روند فعلی سیاستگذاری های اقتصادی توسعه استان کرمان آن گونه که شما در ذهن خود متصور هستید یا در زمان استانداری خود متصور بودید، امکانپذیر است ؟
همان طور که پیش از این گفته شد در زمانی که ما مسئولیت داشتیم در برنامه ریزی ها دقیقا مشخص می شد که هر بخش اقتصادی در دوره ای که برای آن درنظر گرفته شده چه جایگاهی باید کسب کند.
واقعیتی که وجود دارد این است که وقتی هدفی تعیین و تعریف شود، برای آن تبلیغ و اطلاع رسانی شود و با هم اندیشی موانع سر راه رسیدن به آن هدف برطرف شود آن موضوع به عنوان یک فرهنگ در میان عامه مردم شناخته می شود و همه برای رسیدن به آن هدف تلاش می کنند به ویژه اینکه بعد از تعیین و تعریف کردن هدف، روش های رسیدن به آن هم به روشنی مشخص شود یعنی استراتژی ها معین وتاکتیک هم با عدد و رقم کاملا مشخص شود.در بخش های مختلف اقتصادی هم باید این گونه عمل شود. مثلا در صنعت گردشگری که یک صنعت پول ساز و اشتغال زا است وقتی قرار است یک میلیون گردشگر در سال داشته باشیم باید به میزان مشخص هتل داشته باشیم و میزان مشخصی وسیله حمل و نقل و رستوران و از همه مهم تر یک فرهنگ برای پذیرش این همه مهمان باید ترویج یابد. من همیشه در این زمینه این مثال را می آورم که زمانی که بیشتر از 5 نفر مهمان در خانه ای نیامده همه ی ظرفیت های موجود در خانه حداکثر برای پذیرش همان 5 نفر مهمان است. هنر آشپزی کدبانوی خانه هم در حد همان 5 نفر است ولی اگر تعداد میهمان ها زیادتر شود از کاسه بشقاب تا هنر آشپزی کدبانو در همان سطح ارتقا پیدا می کند. ما هم در آن زمان به دنبال تعیین چشم اندازی بودیم که در راستای آن همه اهداف را تعیین و دستورالعمل های رسیدن به آن اهداف را برای مدیران مربوطه ابلاغ کنیم.
آیا مصوبات سفرهای رئیس جمهور به استان کرمان کارایی لازم را برای ایجاد تحول اقتصادی و اجتماعی در این استان داشته است و آیا مصوبات مربوط به طرح های زیربنایی و اثرگذار در حد قابل قبولی اجرایی شده است به نظر شما اثرات این سفرها و طرحها متناسب با تبلیغات صورت گرفته برای آنها هست ؟ نمی خواهم بگویم سفرهای استانی رییسجمهور جنبهی تبلیغاتی داشته و یا اینکه به هیچ کدام از مشکلات استان نپرداخته است ولیکن اگر حجم تبلیغاتی که پیرامون سفرهای استانی می شود با تعداد مصوبات و کیفیت آن ها مقایسه کنید مشاهده می شود که بین انتظارات و نتیجه مصوبات در سفرهای استانی فاصله زیادی وجود دارد. به اضافه این که ظرف مملکت بابت طرحها، پروژهها و تخصیص اعتبارات معلوم است و بودجه ی کشور یک ظرف مشخص و ثابت دارد از آن طرف مسئولان استان ها هم از قبل مشکلاتی که در هر استان بوده شناسایی و اعلام کرده اند به علاوه در صورت وجود ابهام در هر حوزه ای و یا روشن نبودن هر مسئله ای می توان از این مسئولین در بخش های مختلف گزارش خواست و یا حتی می توان کارشناسان را فرستاد تا از نزدیک شرایط را بررسی کنند و میزان صحت یا نادرستی آن را مشخص کنند. با این کار کارشناسی شده گزارش دقیقی تهیه می شود که بر اساس آن می توان تصمیم گیری کرد. از این زاویه دید می توان گفت که بیشتر، این سفرها جنبه ی سیاسی و اجتماعی دارد. دور سوم سفرهای استانی در کشور هم به نظر می رسد که به نسبت دو دور سفرهای گذشته کارایی کمتری پیدا خواهد کرد.
مهمترین دغدغه شما به عنوان نماینده مردم کرمان در مجلس برای حوزه انتخابیه خودتان چیست؟
معمولا هر هفته یا حداکثر دو هفته ای یک بار ملاقات عمومی دارم که 40 یا 50 نفر می آیند و آن چه در ملاقات عمومی بیشتر از همه مشخص است این هست که درآمد مردم متناسب با هزینه هایی که متحمل می شوند نیست و یا به عبارتی تورم و گرانی مشکلی است که خانواده ها به شدت درگیر آن هستند. البته در کنارآن بحث اشتغال و بیکاری فرزندان هم مسئله ی اساسی و مهمی است. ناگفته نماند این مشکلات مربوط به عموم مردم کشور است و فقط گریبانگیر کرمانی ها نیست.وجود این گونه مسایل و مشکلات هم همان طور که پیش از این به آن اشاره کردم به عدم توازن و رونق در بخش ها ی مختلف اقتصادی مربوط می شود.رونق اقتصادی را هم نمی توان ایجاد کرد مگر با رونق بخشی و توسعه در زمینه تولید... رونق تولید هم در گرو رونق سرمایه گذاری است.
بنابراین بایستی مجموعه ی سیاست های داخلی و همچنین روابط خارجی را به گونه ای تنظیم کرد که نهایت بهره را از سرمایه های فراوانی که در عرصه ی داخلی داریم ببریم از آن طرف هم طوری برنامه ریزی کنیم تا پول های فراوانی که امروز در خارج کشور هست و مخصوصا بعد از بحران جهانی آماده است که در کشور های در حال توسعه و جهان سوم سرمایه گذاری شود را جذب کنیم. چند وقت پیش گزارشی دیدم که در سال 1387 سرمایه گذاری خارجی در کشور به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرده است و صرفنظر از اعداد و ارقام، آثارش هم کاملا در اقتصاد کشور پیدا است.
در آینده ای نزدیک شاهد اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها خواهیم بود. با توجه به شناختی که از اقتصاد استان دارید فکر می کنید تاثیر اجرای این قانون بر بخش های مختلف اقتصادی این استان چگونه خواهد بود ؟ آیا مجلس آمادگی لازم برای نظارت و تصویب قوانین در جهت تعدیل اثرات منفی اجرای این طرح را دارد؟ در حال حاضر هر کسی به نوبه ی خود نگران پیامدهای اجرا شدن قانون هدفمندسازی یارانه هاست. من هم به عنوان نماینده ی مجلس این دغدغه را دارم و در مصاحبه ای هم که با صدا و سیما داشتم عرض کردم که اقتصاد مملکت به منزله بیماری است که این عمل جراحی بایستی روی آن انجام بپذیرد اما این پرسش پیش می آید که آیا همه ی شرایط بیمار برای این جراحی فراهم هست یا خیر.
در پاسخ به این سوال به عقیده بنده، جامعه در شرایط کنونی امکان پذیرش این تنش را ندارد. علاوه بر این، پزشکی هم که قرار است این جراحی را انجام دهد صلاحیتش محرز نیست. به این مسئله هم باید توجه داشته باشیم که همگرایی و هماهنگی لازم در سطح عمومی برای اجرای این طرح هنوز به وجود نیامده و جامعه هنوز نسبت به آثار اجرای این طرح متقاعد نشده است.زمانی که که این لایحه به مجلس آمد شرایط چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ سیاسی به مراتب با امروز متفاوت بوده است و من امروز شرایط را برای انجام این حرکت بزرگ اقتصادی مهیا نمی بینم. ولی در عین حال اصل این عمل جراحی مورد تایید من هم هست.
به هر حال بنده به عنوان یک عضو در مجلس تلاش خود را می کنم و امیدوارم مجلس هم حساسیت های خودش را از دست ندهد و با تمام قوا تلاش کند که این قانون به نحو احسن اجرا شود.
چند وقتی است صحبتهایی در زمینه تقسیم استان کرمان به گوش می رسد به عنوان کسی که مدت ها استانداری کرمان را برعهده داشته اید اصولا با چنین طرحی موافقید ؟به نظر شما تقسیم استان به چند بخش و با کدام مراکز استان می تواند بیشتر مثمرثمر باشد ؟
من از همان زمان که به عنوان استاندار در کرمان مسئولیت داشتم با تقسیم استان موافق بودم.
الان هم موافقم.چرا که از لحاظ اقلیم، جغرافیا ، سرزمین و آب و هوا یک وجه تمایز کاملا مشخصی بین حوزه ی شمالی و جنوبی استان مشاهده می شود. بنابراین تقسیم استان به دو بخش شمالی و جنوبی به نفع استان است. منتها چیزی که اهمیت دارد این است که جزئیات این تقسیم باید چگونه باشد. به عقیده بنده بایستی این مسئله به یک تیم کارشناسی خبره سپرده شود و به شدت هم از دخالت های سیاسی در این تقسیم بندی پرهیز شود.علاوه بر آن بایستی مسائل اجتماعی و فرهنگی در استان جدیدی که قرار است تشکیل شود مورد نظر قرار بگیرد و دو استان به جز اینکه از نظر مسایل فرهنگی و اجتماعی باید تجانس داشته باشند از لحاظ آداب و رسوم ، اقلیم و آب و هوا هم باید وجوه مشترکی داشته باشند.
پرداختن به این موضوع نیاز به یک کارشناسی دقیق و مطالعه عمیق و جدی دارد. البته در سطح دولت برای اجرای این طرح صحبتهایی شده اما کار کارشناسی صورت نگرفته و اگر هم صورت گرفته من درباره آن چیزی نشنیدهام.