در کشور ایران بیشترین سهم جنگل مربوط به استان مازندران است و ۵۴ درصد جنگلهای ایران برابر با یک میلیون هکتار در مازندران قرار دارد و از این رقم جنگلهای هیرکانی بیشترین سهم را داراست و جنگل هیرکانی مازندران به ثبت جهانی هم رسیده است؛ مازندران حدود ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار هکتار مساحت دارد که از این مقدار یک میلیون و ۷۰۰ هکتار شامل جنگل و مرتع است.
متأسفانه در سالهای اخیر دستدرازی به جنگلها و قاچاق چوب دوچندان شده است؛ جنگلها بهخاطر تنظیم اکسیژن و تقویت آبهای زیرزمینی به شاهرگ حیاتی زمین معروف هستند؛ شاهرگی که در سالهای اخیر در حال قطع شدن است در حالی که این شاهرگ هرساله باید احیا و حفظ و نگهداری شود تا جنگلها جانی تازه بگیرند و طبیعت تازه شود چرا که حفظ جنگلها با توجه به زندگی صنعتی امروز و آلودگیهای زیاد شهرها یک ضرورت فوری است و از اهمیت بسیاری برخوردار است.
برای همین موضوع "طرح تنفس جنگل" اجرایی شد، اما طرحی که صدماتی جبرانناپذیر را به جنگلهای کشور وارد کرد و این طرح راه متجاوزین و قاچاقچیان را به دل جنگلها باز کرد؛ این طرح تنفس جنگل که ۱۰ ساله اجرا شد قرار بود جنگلهای هیرکانی را از دستدرازی چوبخواران و جنگلخواران در امان نگه دارد، اما دخالت انسانی در مفاد و شیوه اجرای این طرح نگرانیهایی را در پی داشته است.
طرح تنفس جنگل در سال ۱۳۹۲ مطرح شد؛ در همان سال و با تصویب هیئت وزیران و همکاری سازمان جنگلها بهرهبرداری از جنگلهای شمال کشور ممنوع اعلام شد و فقط از درختان آسیبدیده و بهزمینافتاده میتوان استفاده کرد؛ در سال ۹۵ وزیر جهاد کشاورزی وقت این طرح را ابلاغ کرد، اما مجلس با اجرایی شدن آن مخالفت کرد، اما دوباره به جریان افتاد و بهمدت هشت سال این طرح در حال اجرا بود؛ اجرایی شدن این طرح تخریب راه جادهای و نابودی جنگل و بیکاری هزاران کارگر و کارمند و کارخانههای وابسته و باز گذاشتن دست قاچاقچیان و تبدیل شدن عرصههای جنگلی به ویلاها را در پی داشت.
امروز مسئله جنگلها و مراتع کشور که یکی از غنیترین و پرمسئولیتترین و حیاتبخشترین عنصر زندگی ما انسانهاست همانند کودک بیسرپرستی است که قیمی ندارد؛ گاهی دیگران درباره او تصمیم میگیرند و همانند گهوارهای به این سمت و آن سمت در تلاطم قرار دارد؛ در شهرستان بابل و در دل جنگلهای هیرکانی بخش بابلکنار، یک گروه ۱۲ نفره در قالب کار جهادی و متشکل از کارشناسان بازنشسته و باسابقه ۳۰ ساله در سازمان منابع طبیعی اقدام به نهالکاری درختان پیسهآ و سرو نقرهای کردند که دو هکتار از زمینهای سوادکوه را شامل میشود، طرحی که از بابلکنار آغاز شده و سر از سوادکوه درآورده است.
کارشناسان ناکاربلد سازمان جنگلها را رها کردند
نصرتالله اکبری کارشناس ارشد و بازنشسته منابع طبیعی اظهار داشت: بنده ۳۰ سال از بهترین دوران جوانیام را در جنگلها گذراندهام. من با جنگل و درختان حرف میزنم و حالشان را از رنگوروی ظاهرشان میفهمم، من سالها در دل جنگل طرح اجرا کردم، کار در جنگل احتیاج به علم و تخصص دارد، سختیهای سر بالا و پایین دارد، نمود کار در جنگل صد سال زمان میبرد تا به چشم آید، چرا که کاری زودبازده نیست، برخی کارشناسان ناکاربلد متأسفانه سازمان جنگلها را رها کردند، روزی بر این فکرند که آن را با سازمان محیط زیست ادغام کنند، سازمانی که خود در انجام وظایفش مانده و نتوانسته است حداقل از نهرها و رودخانهها حفاظت کند تا اینهمه آلودگی خانگی و صنعتی در آنها نریزند و بهتبع آن آب دریا آلوده نشود.
این کارشناس منابع طبیعی افزود: سازمان جنگلها هرگز متولی بااقتداری به خود ندید و دیگران برای او نسخه میپیچند و راهکار نشان میدهند؛ همین سازمان جنگلها بود که سالانه میلیونها هکتار شنزارها را با مالچپاشی و بوتهکاری در دشتهای کویری تثبیت میکرد؛ بهیاد دارم که در سال ۵۳ در دشت سبزوار که منطقهای کویری است بیش از ۳ هزار هکتار عرصه کویر را از طریق زندهکاری با گونههای طاق و گز و اسکنبیل و دیگر گونههای کویری منطقه را احیا کردند.
اکبری گفت: اهالی روستاها و آبادیهایی که در آن منطقه بهعلت خشک شدن چشمهها و قناتها بیآب شدند منطقه را ترک کرده بودند و کلاً روستاها تعطیل و تخریب شده بودند، بهسبب همین نهالکاری و تثبیت شنزارها معجزهای رخ داد، دوباره تمام قناتها و چاهها و چشمهسارها زنده شدند و آب در روستاها جاری شد، روستاییان دوباره به روستا برگشتند؛ اگرچه برخی از افراد غافل و نادان نهالهای کاشتهشده را تخریب کردند.
وی یادآور شد: لیکن اقدام بهموقع سازمان جنگلها در قرق اعلام کردن منطقه و حفاظت از آن، اینک درختان کاشتهشده سایهانداز شدند تا جایی که شبانان و دامداران زیر سایه آنها با نواختن نی به دام خود آرامش میدهند.
این کارشناس ارشد منابع طبیعی با اشاره به عامل اصلی این اتفاق افزود: داشتن مدیران لایق و کاردان بود که با ایراد و ارائه برنامههای مدون علمی و اصولی دولتهای وقت را مجاب میکردند تا بودجههای کلانی در این راه برای سازمان جنگلها در نظر بگیرند و اینگونه کارهای سمبلیک و نمونه را تحویل جامعه بدهند.
قاچاق چوب با اجرای "طرح تفنس جنگل" شروع شد
مجید حسینزاده، صادرکننده نمونه کشور و رکورددار صنعت مازندران گفت: از سال ۹۵ که طرح تنفس اجرا شد متاسفانه مشکل قاچاق چوب هم با اجرای این طرح از همین زمان آغاز شد.
وی با بیان اینکه در محدوده کاری خودمان در تامین چوب مشکلی نداریم افزود: منابع طبیعی مزایده برگزار میکند و ما با شرکت در این مزایدهها مایحتاج خود را تأمین میکنیم؛ بهرهبرداری از جنگل در این طرح آغاز شد و ما از ترکیه و ازبکستان کار واردات چوب را انجام میدهیم؛ای کاش دولت جلوی بهرهبرداری از جنگل را در چارچوب قانون و کنترل شده صورت میگرفت؛ جنگل وقتی که بهره برداری نمیشود شاخ و برگها و چوب باقیمانده سبب بروز برخی بلایا میشود؛ سیل جاده فیروزکوه هم از همین مدل بود درختان و تنههای درخت در کنار جاده هنوز هم موجود است اگر از جنگل درست بهرهبرداری شود میتواند منافعی را هم به دنبال داشته باشد.
وی گفت: پای درخت کرم و حشره و بید میزند و باعث تخریب درخت میشود یا با جاری شدن سیلاب مانند سیل نکا و آققلا سبب بروز مشکلاتی میشود و یا زمینخواری از مدل جنگل خواری باب شد؛ برخی افراد سودجوی زمینخوار، از پایین دست و برخی ییلاقنشینان از بالادست، شروع به جنگلخواری کردند و اگر چند صد متر در جنگلهای هیرکانی بخشهای مختلف شهرستان بابل داخل شوید این تجاوز به حریم جنگل را کاملا مشاهده میکنید. مسئولان باید جلوی این کار را بگیرند و تدابیری اتخاذ کنند تا این سرمایه ملی که مربوط به همه مردم ایران است حفظ و صیانت شود.
حسینزاده تاکید کرد: در روسیه به بهرهبرداران پول میدهند تا از جنگل بهرهبرداری شود، زیرا بهرهبرداری از جنگل را باعث حفظ درختان و جنگل میدانند بهرهبرداری یعنی عاری کردن جنگل از آفات که درختان را از درون میبلعد؛ دولت و همه مسئولان ذیربط باید برای نجات جنگل که نجات دنیا و مردم است کاری انجام دهند؛ اگر جنگلخواری به همین منوال ادامه پیدا کند در سالهای نه چندان دور شاهد سیلابها و بارانهای سیلآسا و خشکسالی و دگرگونی آب و هوا خواهیم شد.
اجرای "طرح تنفس" باعث رها شدن جنگلها شد
موسی مقیمیمهر مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری مازندران در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در ساری گفت: طرح تنفس در واقع یک ایده، نظر و یا دیدگاه بود که از سوی بعضی از تشکلها مطرح و در برنامه پنج ساله ششم توسعه کشور به تصویب رسید؛ براساس بند ف ماده ۳۸ قانون مذکور هرگونه برداشت از جنگلهای کشور ممنوع شد و سازمان را مکلف کرد نسبت به تهیه طرح جایگزین اقدام کند.
وی بیان کرد: در هنگام تصویب این قانون کارشناسان بخش اجرا با این طرح موافق نبودند چرا که باعث رها شدن جنگلها میشد و بیش از نیمی از جنگلهای شمال که دارای طرح و نامه بوده و در راستای کتابچه طرح برنامههای آن ۱۰ ساله بود و دارای قید زمان و مکان بوده اجرای طرح میشد بعد از اجرای طرح مذکور تمامی سطح جنگل فاقد برنامه شد.
این مسئول یاد آور شد: با اجرای طرح تنفس، تمام عملیات کمکی به جنگل از جمله عملیات پرورشی، حصارکشی، مرمت حصارکشی، عملیات نهالکاری، مرمت جاده تعطیل شد و به علت تخریب حصارکشی، دام در جنگل از جمله دام کتول افزایش یافت و به علت عدم تامین اعتبار و عدم مرمت جادهها و جوی کناری و پلها، عمده سطح جاده تخریب شد.
وی افزود: در صورت اجرایی شدن طرح جایگزین مدیریت پایدار میتوان به آینده جنگل امیدوار بود، چون جنگل به عنوان یک موجود زنده نیاز به دخالت افراد متخصص دارد (البته با نظارت مستمر و دقیق) در غیر این صورت، امیدی به جنگل پویا و نرمال نخواهد بود. جنگل یک اکوسیستم پویاست و هرگونه تصمیم گیری همراه با افراط و تفریط باعث شکنندگی آن خواهد شد.