آفتابنیوز : و اين گمانه را در اذهان ايجاد كرد كه كميته منتخب شوراي هماهنگي پيش از آن كه بار ديگر با انتقاد كانديداهاي خود مواجه شود در موضع گيري زودهنگام پاسخي به تمامي واكنش هاي منفي احتمالي داده است تا علاوه بر به حداقل رساندن اعتراض هاي علني پيرامون حاشيه اي امن براي ادامه پروسه تنظيم شده خود نيز ايجاد كند.
اما اخبار رسيده از اردوگاه اصولگرايان حكايتي متفاوت از اين ديدار ارائه مي دهد. چرا كه تهديد ناطق نوري به استعفا در صورت عدم معرفي نامزد نهايي تا 12 بهمن ماه اصولگرايان را با چالش بزرگي مواجه خواهد كرد. بنابراين كميته منتخب شوراي هماهنگي مصمم است در اولين فرصت كانديداي برگزيده خود را به جامعه معرفي كند چرا كه اگر اولين خلف وعده بزرگان اصولگرا، علي اكبر ولايتي را واداشت تا تابوي سكوت در مقابل شوراي هماهنگي را بشكند و به تعبير باهنر در مقطعي مهم اصولگرايان را «رها كند.» بدقولي مجدد كميته منتخب بار ديگر اصولگرايان را با چالش جديدي مواجه خواهد كرد. چالشي كه در نهايت به عدم اجماع براي معرفي يك كانديداي اصولگرا در اين جريان منتهي خواهد شد.
در ديگر سو علي رغم تاكيد محمدرضا باهنر و ديگر اعضاي كميته منتخب بر پيمان نشكستن ولايتي و باقي ماندن وي به عنوان يكي از كانديداهاي احتمالي اين جريان، تاكيد اخير ولايتي بر عدم رقابت با هاشمي رفسنجاني شانس وي را براي انتخاب شدن به عنوان فرد نهايي باز هم به حداقل رسانده است چرا كه در صورت تصميم شوراي هماهنگي براي پافشاري بر كانديداي منتخب خود در مقابل هاشمي از هم اكنون بايد احتمال انتخاب شدن ولايتي را به صفر رساند.
اما آنچه در نمايه ظاهري اصولگرايان خودنمايي مي كند، انتخاب شدن علي لاريجاني به عنوان فرد نهايي اين جبهه در انتخابات نهم رياست جمهوري است اما در باب چرايي تعلل در معرفي وي به عنوان كانديداي اصولگرايان باز هم بايد به نقبي به فعل و انفعالات درون اين جناح عمده كشور زد. لاريجاني كه مدتي است سفرهاي انتخاباتي خود را آغاز كرده است، با حاشيه اي امني مطمئن نسبت به ديگر كانديداها در نشست هاي تبليغاتي به ارائه برنامه ها و الگوهاي پيشنهادي خود براي دولت آينده مي پردازد. بيش از آن كه خود را متعلق به جريان عمده اصولگرا در كشور بداند، همواره از برنامه ها و طرح هاي تشكل آبادگران مي گويد و خود را جزئي از اين ائتلاف دروني اصولگرايان مي نامد.
لاريجاني كه بيش از هر كانديداي ديگري انتقاد از دولت كنوني و حتي سياستگذاران و مجريان دستگاه ديپلماسي كشور را به يك اصل مهم تبليغاتي خود تبديل كرده است، «دولت اميد» آبادگران را جايگزيني براي شرايط فعلي مي خواند و تنها آبادگران را توانا براي دميدن «هواي تازه» در كالبد حكومت ايران معرفي مي كند.
به اين ترتيب وابستگي علي لاريجاني به «آبادگران»، بزرگان جريان اصولگرا و تشكل هاي سنتي و قديمي اين جناح را براي معرفي او به عنوان كانديداي نهايي اصولگرايان با ترديد مواجه كرده است چرا كه اگر جوانان آبادگر در انتخابات شوراهاي شهر و مجلس پيروز از ميدان خارج شدند، اما انتخابات رياست جمهوري عرصه مبارزه «پيران سياستمدار» است و عقب نشيني تشكل هاي قديمي و ريشه داري همچون موتلفه اسلامي و جامعه روحانيت مبارز در مقابل تشكل جوان آبادگران، خود به خود به تحقق اين شعار آبادگران منجر خواهد شد. بزرگان و نسل اول انقلاب بايد در «اتاق فكر» بنشينند و به نسل دوم و سوم انقلاب مشورت دهند.»
نسخه اي كه نسل اول اصولگرايان به هيچ روي قصد ندارند آن را عملي سازند بنابراين مي توان اين انتقاد اسدالله بادامچيان را موضع گيري و هشدار او به صحبت هاي اخير لاريجاني به حساب آورد: «آبادگران ائتلافي بود كه براي انتخابات مجلس و شوراهاي شهر شكل گرفت و هيچ كس نبايد در شوراي هماهنگي از اين نام استفاده كند.»
به هر روي با نگاهي به روند اتفاقات دروني اصولگرايان و اتمام حجت هاي اين چنيني تشكل هاي مرجع با كانديداي منتخب اين جريان به نظر مي رسد «آرمان اجماع» آنچنان كه پيشتر انتظار مي رفت نتوانسته است نتيجه مثبتي به بار آورد و حتي معرفي رسمي لاريجاني به عنوان كانديداي برگزيده اصولگرا در انتخابات نهم را نيز بايد به نوعي غلبه تفكرهاي جديد طيف جوان اصولگرايان بر تفكرهاي قديمي دانست. بنابراين آنان به تعليقي اجباري در معرفي كانديداي نهايي روي آورده اند تا اميد اجماع براي برداشتن گام سوم را همچنان حفظ كرده باشند.