آفتابنیوز : آفتاب: دکتر میلاد اکبری- بیانیه تبادل سوخت در خاک ترکیه که در تاریخ دوشنبه 27/2/89 مورد توافق سه کشور ایران، برزیل و ترکیه قرار گرفت توجه محافل بسیاری را به خود جلب کرد و یقیناً در داخل و خارج مورد کنکاش جدی قرار خواهد گرفت. با توجه به اهمیت مسئله و در جهت شناخت بهتر سابقه، و کیفیت دیپلماسی و آثار راهبردی این تبادل، توجه به نکاتی ضروری است:
1. فراهم کردن سوخت رآکتور تحقیقاتی امیرآباد جزو بدیهیترین وظایف آژانس بینالمللی انرژی اتمی و کشورهای صاحب تکنولوژی، بر مبنای معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای (NPT) است. همان طور که قبلاً آمریکا و آرژانتین سوخت رآکتور امیرآباد را فراهم کرده بودند، آژانس موظف است سوخت رآکتور تحقیقاتی امیرآباد را از اعضای NPT بگیرد و به ایران تحویل دهد.
2. اگر ایران کشوری بود که با کشورهای صاحب تکنولوژی هستهای همکاری داشت و در واردات اورانیوم خام و اورانیوم کمغنیشده و سوخت هستهای سنگاندازی نمیشد، پیشنهاد تبادل اورانیوم کمغنیشده ایران با اورانیوم 20 ٪ غنیشده برای رآکتور کوچک امیرآباد مشکل چندانی به نظر نمیرسید، ولی در مورد کشور ما که به صورت غیر عادلانهای مورد تحریم هستهای قرار گرفتهایم و حتی اورانیومی را که خود مالک آن در اروپا هستیم به ما نمیدهند، تبادل اورانیوم ایرانی با میله سوخت برای امیرآباد به وسواس و دقت بیشتری نیازمند است.
سخنان رئیسجمهور قبل از سفر به نیویورک در سپتامبر 2009 قبل از شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، مبنای پیشنهاد ارسال 1200 کیلوگرم اورانیوم کم غنیشده ایرانی (LEU) به روسیه و دریافت 120 کیلو میله سوخت 20 ٪ غنیشده از فرانسه است.
برای کشوری همچون ایران که پیشرفت در تکنولوژی هستهای با هزینه فراوان مادی و سیاسی و حقوقی همراه بوده و مورد تحریم هستهای قرار گرفته، پیشنهاد تبادل اورانیوم کمغنیشده ایرانی (LEU) با سوخت هستهای، بدعتی خطرناک است، خواه این پیشنهاد عملی شود و خواه جامة عمل نپوشد. وقتی برای رآکتور کوچک تحقیقاتی امیرآباد که ایزوتوپ پزشکی تهیه میکند، مجبور باشیم اورانیوم خود را به خارج صادر کنیم تا سوخت بگیریم، آیا این امر به ایجاد رویه برای دریافت سوخت هستهای رآکتورهای تولید انرژی نخواهد انجامید؟
3. اگر بیانات رئیسجمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی کشور مبنی بر اینکه «ما خودمان اورانیوم با غنای 20 ٪ تولید کردهایم، صحت دارد چه نیاز فوری و عملی به چنین تبادلی وجود داشت؟
آیا فراز و نشیب سخنان و عملکرد دیپلماسی هستهای مسئولین کشور در 8 ماه گذشته از دید افکار عمومی بینالمللی و داخلی مناسب بوده است؟ در ابتدا با تبادل 1200 کیلو اورانیوم کمغنیشده (LEU) ایرانی و دریافت 120 کیلو سوخت برای رآکتور امیرآباد موافقت اصولی شد؛ سپس با ابراز مخالفت از جانب مقامات عالیرتبه، شروطی برای این تبادل اعلام گردید. حتی در هفته گذشته از قول وزیرخارجه، سخنگوی وزیرخارجه و مشاور بینالمللی رهبر معظم انقلاب اعلام شد که تبادل باید در خاک جمهوری اسلامی ایران صورت گیرد. قبلاً اعلام شده بود که ایران فقط با ارسال مقادیر کمتری LEU مثلاً 400 کیلو و آن هم به شرط دریافت همزمان سوخت، موافقت میکند. دنیا چگونه ناهماهنگی دستگاه دیپلماسی ما را تعبیر و تفسیر میکند؟
4. با توجه به مطالب فوق، تبادل اورانیوم کمغنیشده ایرانی (LEU) با سوخت رآکتور تحقیقاتی امیرآباد، هزینههای پیدا و پنهان بیشماری برای جمهوری اسلامی ایران به همراه دارد، که صرفاً در صورتی که به خروج پرونده هستهای از شورای امنیت سازمان ملل متحد بیانجامد، هوشمندانه تلقی میشود. در غیر این صورت، روزنامههای دولتی و آنان که چشمبسته و سادهلوحانه بیانیه مورد توافق ایران، ترکیه و برزیل را مورد تمجید قرار دادند، یا همانند روزنامه کیهان در یادداشت روز سهشنبه 28/2/89 خود که بیش از 10 بار با صفاتی چون «هوشمندی، هوشمندانه، دستاورد بزرگ و پیروزی» ستوده است، یا واقعاً عمق مسأله را درک نکردهاند و این طور مینویسند و یا اینکه تنها به وظیفه سازمانی خود و تبلیغ برای دولت اقدام نمودهاند که در هر دو صورت به وظیفه اطلاعرسانی شفاف خود عمل نکردهاند و نسبت به ملت و منافع ملی کشور جفا پیشه نمودهاند.
برخی روزنامههای دولتی از جمله کیهان به خوانندگان خود میگویند در صورتی که گروه وین تبادل را بپذیرد، به معنی پذیرفتن مفاد بیانیه ایران و ترکیه و برزیل است، چراکه بیانیه مزبور چرخه سوخت و غنیسازی را برای اعضای NPT و ایران به رسمیت میشناسد، بنابراین گروه وین (آمریکا ـ روسیه ـ فرانسه و آژانس) دیگر بهانهای برای «کارشکنی» و «ادامه اقدامات خصمانه» خود علیه فعالیت هستهای ایران ندارند. روشن است که چنین تحلیلی مبتنی بر خوش خیالی و اطلاعرسانی نادرست و یا تحریف واقعیت است. بیانیه تهران در بند 7 صراحت دارد که لازم است گروه وین مفاد بند 6 در مورد تبادل 1200 کیلو اورانیوم ایرانی با 120 کیلو سوخت برای رآکتور تحقیقاتی امیرآباد را بپذیرد و سپس بر جزئیات آن توافق کتبی صورت بگیرد. بیانیه تهران که مورد توافق ایران و ترکیه و برزیل قرار گرفته است، انتظار دیگری از گروه وین ندارد.
چند سال قبل در بیانیه تهران (سعدآباد) تفاهمی بین ایران و سه کشور اروپایی به وجود آمد که نتیجه آن عدم ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت و ایجاد فرصت برای تکمیل قسمتهای ناتمام فنآوری هستهای و شکست طرح آمریکا در آژانس بود. حال آنکه بیانیه دیروز تهران تفاهمی بین ایران و ترکیه و برزیل بود که شفاعت کنند تا ما بتوانیم وفق بند 6 و 7 بیانیه با آمریکا و روسیه، فرانسه و آژانس به توافق برسیم تا 1200 کیلو اورانیوم کمغنیشده ما را بگیرند و در عوض سوخت رآکتور تحقیقاتی امیرآباد را تحویل دهند.
مسئولین دولتی موظفند ضمن اطلاعرسانی شفاف نسبت به پیشنهاد این تبادل، همة جوانب و ابعاد پوشیده و پنهان و آثار بلندمدت اجرای آن را بررسی نمایند و ضرورتاً در قراردادی که وفق بند 7 بیانیه، احتمالاً با اعضای گروه وین منعقد خواهند کرد، تصریح نمایند که تبادل اورانیوم ایرانی با سوخت هستهای صرفاً برای یک بار، بدون ایجاد رویه، و تنها به منظور اعتمادسازی انجام خواهد پذیرفت. و الا این حرکت سرآغاز روندی خواهد شد که در نهایت همۀ اورانیوم ما را به بهانههای مختلف از ما خواهند گرفت.