آفتابنیوز : 
در مورد رويكرد آمريكا به تداوم حضور البرادعي در آژانس چه نظري داريد؟
من رويكرد فعلي كاخ سفيد را نادرست ميدانم، نه فقط به آن دليل كه چنين سياستي قطعاً عواقب ناخوشايندي را متوجه آمريكا خواهد كرد بلكه به اين دليل كه از پايه و اساس با چنين رويكردي مخالف هستم.
متأسفانه چنين برخوردهايي تبديل به مشخصهاي از دولت بوش شده است، دولتي با خلق و خوي مهاجم كه هنگام شكست در همراه ساختن نهادهاي بينالمللي با خود، ترجيح ميدهد حيثيت آنها را به لجن بكشد!
اما در مورد حمله به شخص البرادعي معتقدم كه حملهاي نادرست، در زماني نادرست و به شخصي نادرست صورت گرفته است.
عواقب چنين اقدامي را براي دولت بوش چه ميدانيد؟
در وحله نخست حملات دولت بوش به شخصي صورت ميگيرد كه اغلب اعضاي آژانس براين باورند كه وظيفه خود را به نحو احسن انجام داده و بالتبع خواهان تداوم حضور او در اين مقام هستند. پس از آن بايد به معضلات پيشآمده در جوامع مسلمان اشاره كرد. درك اين موضع كه ديپلماتي با سابقه و تجربه البرادعي و ريشههاي قومي و مذهبي مانند او تا چه حدي ميتواند در حل اين بحرانها نقشآفرين باشد، كار دشواري نيست. وجود او فرصتي ايدهآل براي حل اين بحرانها فراهم ميآورد.
البرادعي كه آرام و نرم سخن ميگويد اما بسيار قاطع عمل ميكند. براي مثال در مورد عراق، برآورد و نظر او در مورد برنامههاي هستهاي عراق بسيار دقيقتر از برآورد ايالات متحده بود.
البرادعي در همان زمان خواهان احتياط بيشتر شد و هشدار داد كه هيچ شواهدي دال براثبات ادعاهاي آمريكا وجود ندارد. حوادث عراق نشان داد كه وي تا چه ميزان بر حق بوده است. من واقعاً اعتقاد دارم كه اين آمريكا خواهد بود كه در مخالفت با البرادعي به گوشهاي رانده و حاشيه نشين خواهد شد، نه اين ديپلمات با سابقه. تلاش كاخ سفيد براي همراه ساختن ساير كشورها در اين روند هم مطابق معمول نتيجهاي در بر نخواهد داشت.
چرا دولت بوش تا اين حد با البرادعي مخالف است؟
براي اينكه آمريكا از تلاش براي ايجاد ائتلافي قوي عليه ايران خسته شده است. تلاشهاي آمريكا عملاً نتيجه بخش نبوده است و آنها بخش عمدهاي از شكست خود را متوجه البرادعي ميدانند. آمريكا خواهان مذاكره نيست بلكه راهحل نظامي را ترجيح ميدهد و بديهي است كه اكثر كشورهاي جهان، چه كشورهاي اروپايي و چه آسيايي، براي روابط سياسي خود با ايران اهميت ويژهاي قائل بوده و راهحلهاي ديپلماتيك را به راهحلهاي نظامي و يا حتي تحريمهاي اقتصادي ترجيح ميدهند.
برخي از مقامات كاخ سفيد البرادعي را به جانبداري از ايران متهم ميكنند. اين اتهام تا چه حد واقعيت دارد؟ آيا اصول جانبداري البرادعي ميتواند تأثيري در روند تصميمگيري اين نهاد داشته باشد؟
جهتگيري البرادعي قطعاً اهميت دارد. او مرد كليدي آژانس است. بدين ترتيب نقش وي بسيار حياتي است. استقلال البرادعي و همچنين استقلال آژانس بهعنوان نهادي منصف و عادل و به دور از غرض ورزيهاي سياسي نيز بسيار مهم است. اگر قرار باشد آژانس تبديل به بازيچه سياست خارجي ايالات متحده يا هر كشور ديگري شود، اين نهاد بلافاصله كاركرد خود را از دست خواهد داد.
اما همانطوري كه گفتم دولت آمريكا البرادعي را مستقل تلقي نميكند؟
اين مسأله طبيعي است. وقتي سياست خارجي شما به گونه اي شكل گرفته كه در آن نقش زور و خشونت و حل مشكل به هر نحوي، مهمتر از تلاش براي جلب رضايت ديگران است، اينگونه داوريها جاي تعجب ندارد. متهم ساختن البرادعي به جانبداري ايران شايد تا مدتي كوتاه بتواند شكست آمريكا در همراه كردن ساير اعضاي آژانس با خود را بپوشاند، اما در بلند مدت قطعاً هر چيز آشكار خواهد شد.