کد خبر: ۹۴۴۳
تاریخ انتشار : ۲۳ مرداد ۱۳۸۴ - ۱۶:۳۶

تهدید اثر ندارد، باید وارد مذاکره شد

آفتاب‌‌نیوز : در سياستگذاري‌هاي بين‌المللي دو مورد بسيار گران تمام مي‌شوند. توماس شلينگ، نظریه پرداز سياسي، گفته بود، وقتي شكست مي‌خورند، تهديد مي‌كنند و وقتي موفق مي‌شوند، قول و قرار مي‌گذارند و قرارداد مي‌بندند.

بوش، رئيس‌جمهوری آمريكا، پيشگام اين مسير است كه مي‌توان اين درس را به او داد. هفته گذشته، او به تصميم ايران براي ازسرگيري فعاليت هسته‌اي با اظهار اين‌كه همه گزينه‌هاي برخورد با ايران تحت بررسي است، واكنش نشان داد تا به اين ترتيب ايران دست از توسعه برنامه هسته‌اي خود بردارد.

وي همچنين اعلام کرد كه اگر اسرائيلي‌ها، درصدد حمله به تأسيسات ايران باشند، ممكن است ايالات متحده، آنان را در اين كار حمايت كند. متاسفانه اينها همه تهديداتي پوچ و توخالي هستند و بيش از آن‌كه اثري داشته باشند، از اعتبار و آبروي آمريكا در سراسر دنيا خواهند كاست. 

به نظر مي‌رسد كه حملات هوايي عليه ايران، به شکل بارزي غيرعاقلانه است و تاثیر نظامي بسيار كمي خواهند داشت، چرا كه تمامي تاسيسات پراكنده بوده و بسيار ماهرانه مخفي شده‌اند، به گونه‌اي كه مي‌توانند در عرض چند ماه مورد مرمت و بازسازي قرار گيرند.

ايران كشوري با روحیه ناسيوناليستي قوي و يكي از قديمي‌ترين ملت‌ها و كشورها در دنيا شناخته ‌شده است. با وجود 150 هزار نيروي آمريكايي در عراق و افغانستان، تهران راه‌هاي زيادي براي مقابله به مثل با حمله آمريكايي‌ها دارد.

هفته گذشته، رامسفلد مواردي را فهرست‌ كرده بود كه اين امكان را براي آمريكا به وجود مي‌آورد كه بوش خارج كردن نيرو‌هايش از عراق را آغاز كند. در صدر اين فهرست، اين پرسش مطرح بود كه آيا مقامات ايراني مي‌توانند، در پديد آوردن ثبات در عراق سودمند باشند يا خير؟ من فكر مي‌كنم انداختن بمب، باعث نشود كه ایران رويه سودمندي را در پيش گيرد.

تحريم های اقتصادي گزينه‌هاي بعدي هستند. ايالات متحده به طور كامل آنها را در مورد ايران به كار گرفته است، اما اثر كمي داشته و شانس اثربخشي اين تحريم ها بسيار پايين است. 

بايد گفت که براي اعمال اين تحريمات عليه ايران، روسيه و چين بايد با يكديگر توافق كنند، اما مسكو در حال كمك به ايران در ساخت يكي از رآكتورها بوده و چين نيز مشغول بستن قراردادهايي براي خريد نفت و گاز طبيعي از ايران است. اين در حالي است كه هر دو كشور، اقدامات ايران را محكوم مي‌كنند، اما روابط اقتصادي خود را قطع نمي‌كنند. بسياري از ايراني‌ها بر اين باورند كه بايد از قدرت هسته‌اي برخوردار باشند. 

ايران هسته‌اي مي‌تواند جو امنيتي خاورميانه را تغيير دهد و باعث شود كه مصر و عربستان سعودي درباره نيازهاي امنيتي خود، بازانديشي كنند، چراكه با يك پيچ و تاب هسته‌اي بالقوه روبه‌رو هستند. همه اين مسائل، حاكي از آن است كه تلاش براي متوقف كردن برنامه ايران و به تعويق انداختن آن، بسيار به صرفه و عاقلانه است، اما چماق‌ها كاري از دستشان برنمي‌آيد.

دولت بوش در دور دوم، سياست ملايمي را در برابر ايران در پيش گرفته و هنوز تمايلي به صحبت كردن با ايران ندارد، چه برسد به اين‌كه به طور اساسي مذاكره كند و همانند روشي كه با كره شمالي عمل مي‌كرد  عمل ‌كند. وي سياست خصمانه كمتري را در پيش گرفته كه احتمال موفقيت ندارد.

سياست يادشده با شكست مواجه مي‌شود و تمامي ابعاد مذاكرات را از اعتبار ساقط مي‌‌كند و ما را به سياست پيشين باز خواهد گرداند.

البرادعي، چند ماه پيش گفت: تهران با اين كار به دنبال يك معامله بزرگ است؛ يعني عادي‌سازي جامع و كامل روابط با غرب تا به توافقاتي درباره برنامه هسته‌اي دست پيدا كند. اين كشور هرگز دست از حق خود براي داشتن برنامه هسته‌اي برنخواهد داشت، اما اجازه مي‌دهد كه برنامه‌هايش تحت كنترل باشند تا اين اطمينان به وجود آيد كه به فكر پروژه تسليحاتي نيست. 

پرسش آخر اين است كه آيا ما مي‌خواهيم تلاش كنيم كه ايران را از هسته‌اي شدن بازداريم يا خير؟ اگر اين‌گونه است، چرا مسير آن را پشت سر نمي‌گذاريم؟

واشنگتن مي‌تواند بر روند مذاكرات، مديريت داشته باشد تا به پيشنهادهاي مشخصي برسيم و ببينيم كه تهران چگونه پاسخ مي‌دهد. 

حال بدترين چيزي كه ممكن است رخ بدهد، چيست؟ اين‌كه كار پيش نرود و جواب ندهد و قراردادي صورت نگيرد و تهران به ازسرگيري فعاليت‌هاي هسته‌اي ادامه بدهد؛ كه در اين صورت هم به همين جايي مي‌رسيم كه الان هستيم.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین