آفتابنیوز : 
رضا عطاران که ابتدا خود را به عنوان يکی از بازيگران توانای عرصه طنز تلويزيونی معرفی کرده بود، وقتی دو مجموعه تلويزيونی کوچه اقاقيا و در ماه مبارک رمضان گذشته "خانه به دوش به کارگردانی او روانه آنتن شد، کمتر بيننده و منتقدی فکر می کرد محصول کار، اثری شيرين و بانمک از آب در آيد که راه ادامه فعاليت وی را هموار سازد.
البته ساختار کوچه اقاقيا با خانه به دوش تفاوت های اساسی داشته است، ولی اين آثار از بوجود آمدن سبک خاصی در ارايه طنز از سوی عطاران خبر می داد که آن را امسال در سريال متهم گريخت به خوبی می توان مشاهده کرد.
مجموعه تلويزيونی متهم گريخت بدون ترديد با همان ساختار و حتی عواملی توليد خانه به دوش ارايه شد. به عبارتی، رضا عطاران از روی مشقی که در سال گذشته برای ساخت يک مجموعه تلويزيونی مناسبتی کرده بود، دست به رونويسی زد تا کار امسال خود را روانه آنتن کند. البته در اثر امسال خود از نظر داستان، رابطه علت و معلولی و منطق روايی قصه، تا حدودی نوع بازيگردانی، انتخاب فضاهای قصه، استفاده از لوکيشن ها و شيوه ارايه طنز، تفاوت هايی را قايل شده،اما چارچوب و فضای کلی داستان و مجموعه با اثر سال قبل هماهنگی و سنخيت دارد.
تکرار تجربه تا حدودی موفق گذشته از سوی يک کارگردان به خودی خود بد و نامناسب به شمار نمی رود. چون اين امر بسيار طبيعی است که وقتی يک برنامه ساز در ژانر و گونه توليدی خاصی قدم بر می دارد، مولفه های به نسبت ثابتی در آثار خود به کار بگيرد و وقتی اين مولفه ها را در جذب مخاطب، موثر شناسايی کرد، در استفاده از آنها - تا جايی که تبديل به کليشه نشود - پافشاری کند. هر چند که عطاران اين تاکيد را به اندازه ای داشته است که از تثبيت سبک کاری کمی فراتر رفته و به تکرار نزديک شده است و در اين راه بايد دقت لازم را به کار گيرد.
عطاران در اين سريال داستان ساده ای را پيش روی خود قرار داده است. هاشم آقا با خانوادهاش در شهرستانی نه چندان دور از تهران زندگی سادهای دارند. هاشم تا پيش از شدت يافتن بيماری اش در مغازهای اجارهای به تعمير اگزور مشغول بوده است. اما به دليل سکته و تاکيدهای شديد پزشکان بر پرهيز از کارهای سنگين، به اصرار همسرش - سرور - تصميم می گيرد تا شغلش را عوض کند. همسر هاشم با دختر دانشجويش در تهران تماس می گيرد تا برای او شغلی پيدا کند. مهاجرت هاشم به تهران و سپس حضور عباس همسر دختر کوچک خانواده در کنار آنها، شرايط خاصی را به وجود می آورد و ...
قصه بسيار خطی و ساده به پيش می رود و اگر شاخ و برگ های بسيار کم اهميت حضور هاشم در کلانتری و بازداشتگاه پليس يا چانه زدن بر سر جسد هاشم، حضور عباس - داماد کوچک خانواده - در حمام عمومی و درگيری با موتورسواری که او را به قصد رساندن به خانه هاشم به تهران آورده است را در نظر نگيريم، داستان از پيچ و تاب خاصی برخوردار نيست. البته عطاران قصدی به جز اين مساله هم نداشته است. يعنی او در پی ارايه داستانی عجيب، پيچيده يا ابهام برانگيز نبوده است.
بلکه در طول اتفاقات قصه به دنبال ايجاد شرايط و موقعيت هايی است که از ورای آن هم بتواند نکته ای اجتماعی را با بيننده خود در ميان بگذارد و به هجو يک مشکل اجتماعی عمومی بپردازد و از طرف ديگردر جهت خنداندن بيننده گام بردارد که يکی از مهمترين اولويت های سازندگان اين سريال به شمار می رود.
متهم گريخت يک سريال طنز آميز فاخر، برخوردار از مضامين اجتماعی عميق و پرداخت تاثير گذار با لحنی تند و واکنش برانگيز به شمار نمی رود. چون اصولا هدف از توليد چنين سريالی دستيابی به اين اهداف بلند و مهم نبوده است، اما بدون ترديد و در حد و اندازه های خود اثری قابل تامل شمار می رود.
اگر به جهت هزينه ها، تجربه توليد و حتی مضامين اجتماعی و تاثير گذاری های کوتاه و بلند مدت، مقايسه ای ميان مجموعه های تلويزيونی شب های برره و متهم گريخت انجام شود، به خوبی قابليت های متهم گريخت نمايان می شود.
مشکل ثبت نام در مدارس، حرص و طمع بيش از اندازه و منجر به رقابت های غير انسانی در خانواده های پردرآمد، توجه به مسايل طبقاتی و فرهنگی در جامعه، بيگانگی شهر نشنيان با اطرافيانشان و توجه يبش از حد به مسايل مالی و دلخوشی افراد ساده دل به کمترين امکانات و بهره های زندگی مادی و موضوع اشتغال که ديگر پير وجوان هم ندارد؛ در سريال متهم گريخت بسيار ساده و در عين حال گذرا مورد توجه قرار می گيرد و هر چند اشاره هايی سطحی و بسيار روبنايی به آنها می شود و به همين خاطر کارکرد اجتماعی آن بيشتر شبيه يک تلنگر کوتاه و کم اثر است، اما اين مجموعه کمتر دچار شعارگويی و اغراق های بی جهت می شود که بيننده را آزار بدهد در عين حال از نظر آسيب شناسی هم کمترين بدآموزی های کلامی يا حرکتی دارد.
يک ويژگی مهم آثار عطاران که در متهم گريخت نيز به خوبی ديده می شود، نوعی صميميت و رو در رويی شيرين با مخاطب است. به عبارت ديگر او بازيگران خود را مکلف نمی کند که در چارچوب خاصی حرکات خود را ارايه دهند يا حتی در گفتن ديالوگ ها خط به خط و کلمه به کلمه با فيلمنامه پيش بروند ،بلکه آزادی عمل به آنها داده می شود که بتوانند ارتباط بهتری با مخاطب برقرار کنند.
اين مساله به بروز استعدادها و توانايی های بازيگران منجر می شود و شيرينی خاصی را خود به همراه می آورد. از طرف ديگر، چون رفتار اين بازيگران را به آدم های کوچه و بازار شبيه می کند، ملموس و باور پذيرتر می شوند و بيننده از تماشای حاصل کار لذت می برد. البته اين مساله آسيب هايی را نيز با خود همراه می آورد. به اين ترتيب که رها شدگی بيش از اندازه بازيگران گاهی منجر به حرکات نامناسب و به عبارتی شلنگ - تخته انداختن آنها منجر می شود. از جمله برخی از رفتارها و حرکات سيروس گرجستانی در قسمت های نخست اين سريال که بسيار آزار دهنده بود يا بازی بسيار تکراری مريم امير جلالی که به نظر می رسد کارگردان نظارت چندانی برآن نداشته و وی را در ايفای نقش آزاد گذاشته است.
اصولا رضا عطاران در بازيگردانی از شيوه خاصی استفاده می کند. به اين مفهوم که بازيگران او به جای اينکه رفتارهايی کنترل شده بر اساس تمرين ها يا هدايت های از قبل تعيين شده از خودشان بروز بدهند، به صورت غريزی عمل می کنند و بر آموخته های و تجربيات قبلی خود تکيه دارند. بازيگردانی عطاران هم بيش از هر چيز معطوف به حفظ بازيگران در راستای ميزانسن و تاحدودی نقش است و ساير پرداخت ها بر اساس استنباط ها و برداشت بازيگران صورت می گيرد تا بازی ها بسيار روان از آب درآيد و کمتر تصنع يا تاکيد بر ديالوگ يا حرکت خاصی از سوی بازيگران مشاهده شود که همين مساله روی عنصر صميميت تاثير مثبت بر جای گذاشته است.
سازنده متهم گريخت در سريال های خود از لوکيشن استفاده های زيادی می کند. يعنی او مکان های بازی را به اندازه ای گسترش می دهد که بيننده با تنوع بصری قابل توجهی مواجه شود. او فضاهای بازی و لوکيشن ها را به اندازه ای گسترش می دهد که تماشاگر کمتر با تکرار صحنه ها مواجه باشد و در يک لوکيشن واحد نيز از گوشه ها و زوايای محل فيلمبرداری به اندازه ای استفاده می کند که ذهن بيننده را با تکرارهای بی جهت آزار ندهد. در اين سريال هم استفاده خوبی از لوکيشن های صورت گرفته است. خانه هاشم، بيمارستان، کلانتری، حمام عمومی، خانه شازده و ... لوکيشن های متعدد اين مجموعه را تشکيل داده و به داستان رنگ و بويی متنوع بخشيده است.
در مجموع بايد گفت مجموعه تلويزيونی متهم گريخت اثری به سبک و سياق رضا عطاران است که هر چند تکرار تجربه قبلی اش به شمار می رود و برای ماندگاری بايد مطالب آن عمق بيشتری پيدا کند، اما اثری با نمک است که در برقراری ارتباط با مخاطب - به نسبت هزينه های پايين توليد و تجربه کم عطاران در عرصه کارگردانی - تا حدود زيادی موفق عمل کرده است.
كنيد