آفتابنیوز : 
کودکان عراقی ، رنجدیدگان کوچک دردی عظیم هستند. اشغال و اشغالگران در یک سوی این میدان رنج می آفرینند و در سوی دیگرش جمعی بی وطن ، وطن این کودکان را تبدیل به کشتارگاه انسان ها و انسانیت کرده اند. کودک امروز که به سوگ پدر و مادر و عزیزان خود نشسته و اگر بخت یارتر باشد و خود در این میانه جان ندهد و یا عضوی را به یادگار جنایت جانیان مجنون از دست نداده باشد ، در ناخودآگاه ذهنش تنها و تنها نفرت و کین جایگزین می شود و دهشت آن چنان در وجودش ریشه می دواند که زندگی را تبدیل به کابوسی می کند تحمل نکردنی و در این میانه بدا به حال سرزمینی که آینده سازانش امید به آینده را از دست داده اند و ... .
بمبی دیگر منفجر می شود ، جانی دیگری در چشم به همزدنی مردمان بی دفاع را به میهمانی مرگ می برد و جنگنده ای بر سر مردمان بمب آوار می کند به دستاویز مبارزه با جانیان . هر دو سوی این معامله ادعای شرف دارند . یکی از سیاه چاله ها و کوره ر اه ها و دره های افغانستان و یا میخانه های یمن و زندان های سیاه مصر آمده است تا مردمان را به بهشت ببرد و اشغالگران را روانه جهنم کند!، و در این میانه چه باک که شهروندان بی دفاع قربانی جاه طلبی و جنون این جانیان بی وطن شوند که حیات خود را در مرگ دیگران می جویند و اگر بختک مرگ را نمی توانند بر اشغالگران آوار کنند ، نوای مرگ را بر زندگی مردمان عراق ساز می کنند. در آن سوی دیگر اما یانکی های از قفس به در رفته ، از ینگه دنیا آمده اند تا آزادی را از لوله های تفنگ به مردمان عراق هدیه کنند و باکی هم ندارند که گلوله ها و بمب هایشان جان مردمانی که قرار است آزاد باشند را بستاند. آمده اند تا آزادی به ارمغان بیاورند ، حتی اگر انسانی برای آزاد کردن زنده نمانده باشد!
کودک عراقی اما در این میانه چه می کند؟ خسته از رنج و بیداد و مشمئز از بی تفاوتی سران عرب ، در جستجوی ارامشی است که قرار بود با سرنگونی حکومت دیکتاتور نصیبش شود. عراق آزاد رویای مردمان این سرزمین بود ، رویایی که اکنون آن چنان با کابوش جنون در هم آمیخته و بوی خون گرفته که باورش چندان ساده نیست... .