آفتابنیوز :
آفتاب- سید شفیع مصطفوی: انتقادات دلسوزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی از ضعف مدیریت دولت نهم که برپایه مستندات و مدارک غیرقابل انکار صورت گرفتهاست، باعث شده که دولت نهم که عموماً از افرادی کمتجربه و بدون سعه صدر لازم برای تصدی امور کلان کشور تشکیل شده مانند 3 سال گذشته با بحرانی جدی روبه رو شده و برای خروج از این بحران دست به واکنشهای تند و گاه و بیگاه نامعقولی بزند.
در آخرین این واکنشها، غلامحسین الهام سخنگوی دولت، در مقاله ای که روز یکشنبه در روزنامه ایران منتشر کرد، آیتالله هاشمی رفسنجانی را به این دلیل که انتقاد ایشان از دولت نهم بیتی از حافظ را به ذهن آقای الهام متبادر کرده، به دشمنی با دولت متبوع خویش متهم نمود!
جدا از استدلال سست و بیپایه به کار رفته در ادبیات جناب الهام، بد نیست به جای پاسخ دادن به سخنان جناب الهام، انتقادات مطرح شده از سوی آیتالله هاشمی رفسنجانی را با نقطه نظراتی که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با دولت، از این دولت مطرح کردند، مقایسه کنیم.
رئیس مجمع تشخیص نظام در سخنانی که روز دوشنبه، 21 مردادماه در جمع فعالان اقتصادی خراسان رضوی در اتاق بازرگانی این استان ایراد شد، با انتقاد از سیاستهای دولت در بخش اقتصادی کشور گفت: «
ما در این سه ساله با قوه مجریه مدارا کردیم».
آیت الله هاشمی رفسنجانی تصریح کرد: «امروز دولت به کارفرمای بزرگی تبدیل شده است که در بسیاری از حوزههای اقتصادی که اجازه ورود نداشته وارد شده و با دولتی شدن اقتصاد کشور با مشکلات زیادی مواجه شد».
هاشمیرفسنجانی با اشاره به دوره مدیریت اجرایی خویش و تدوین و اجرای برنامه 25 ساله «طرح تمدن بزرگ اسلامی» برای توسعه کشور در ابعاد مختلف، در سال 1375، از آن به عنوان مهمترین اقدام دولت در زمان تصدی ریاست جمهوری خویش یاد کرد و گفت: «این یک برنامه گام به گام بود -نه سند چشم انداز- که افق را مد نظر داشته باشد طرح خوبی بود که اجرای آن تا دولت آقای خاتمی هم ادامه یافت».
وی اضافه کرد: «با تغییر دولت و شروع به کار آن معلوم بود که آنها در این مسیر حرکت نمیکنند و ما هم در این سه ساله با دولت مدارا کردیم».
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ضمن اعلام این مطلب افزود: «در قالب این برنامه، ضمن بررسی نیازهای مختلف دستگاهها و سازمانها، راهکارهای توسعه کشور تدوین شده بود و این برنامه مهم در قالب یک کتاب در حال تدوین بود».
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: «در تدوین سند چشم انداز 25 ساله توسعه کشور تا حدودی به این برنامه تمدن بزرگ اسلامیتوجه شده است».
هاشمیرفسنجانی با بیان اینکه مجمع تشخیص مصلحت خود را مقید میداند که وارد حوزه کاری دولت و مجلس نشود خاطر نشان کرد: «البته ما برنامه هم نمینویسیم که آنها مقید به اجرا باشند بلکه تنها تدوین سیاستهای کلی بر عهده ماست و بر این مبنا این مجمع مشاور رهبر معظم انقلاب در تدوین سیاستهای نظام است».
وی با بیان اینکه کار مجمع تشخیص مصلحت نظام نظارت بر اجرای سیاستهای کلی در حوزه اقتصادی کشور است اظهار داشت: «ما آیین نامه بسیار ضعیفی برای نظارت داریم به طوریکه حتی در حد مصوبات مجلس هم نمیتوانیم اعمال نظر کنیم».
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار داشت: «اکنون دولت و مجلس شورای اسلامی عنوان میکنند مجمع نمیتواند بر سیاستهای اصل 44 نظارت داشته باشد».
هاشمیرفسنجانی ادامه داد: «ما در حوزه اجرایی کشور دخالتی نداریم و بر گزارش عملکرد دستگاههای مجری نظارت میکنیم در حالیکه آنها هر گونه که میخواهند گزارش میدهند و میگویند که از برنامههای توسعه جلو هستیم».
وی در ادامه افزود: «هم مجلس هفتم و هم مجلس هشتم و نیز دولت آقای خاتمی و دولت فعلی با ما چنین رفتاری دارند».
آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت: «به دولت آقای خاتمی پنج سال مهلت داده شد که برای کاهش 10 درصدی اتکای منابع ارزی به درآمدهای نفتی اقدام و فعالیتهای خارج از سیاستهای اصل 44 را به بخش خصوصی واگذار کند ولی با اتمام این مهلت دولت نتوانست به این اهداف برسد و همچنان دولت از 83 درصد ارزهای نفتی استفاده میکند».
وی تاکید کرد: «به طور یقین اگر دولت میتوانست به سیاستهای اصل 44 ظرف این مدت عمل کند، هم اکنون انبوهی از ذخائر ارزی در اختیار داشت و از این طریق با حمایت از بخش خصوصی و پرداخت تسهیلات ارزان قیمت به این بخش شاهد توسعه هر چه بیشتر کشور بودیم».
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به برنامه هدفمند کردن یارانهها، اجرای این امر را ضروری خواند و هشدار داد: «البته باید این مهم بر اساس زمانبندی، به تدریج و گام به گام پیش برود زیرا تسریع در اجرای آن دردسرساز خواهد شد».
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام یادآور شد: «البته موضوع یارانهها به مرحله جراحی رسیده و باید مراقب بود که در حذف بیبرنامه و ناگهانی آن موجب خونریزی شدید و از بین رفتن این طرح مهم نشویم».
آیت الله هاشمی رفسنجانی همچنین در خطبههای نماز جمعه هفته گذشته تهران گفت: «پس از دفاع مقدس با تجربه و اقدامات زیربنایی که صورت گرفت امروز شاهد پیشرفتهای گسترده هستیم. در سالهای پس از جنگ توانستیم به صنعت بندرسازی، پالایشگاهسازی، سدسازی، اتوبانسازی و... دست یابیم و حتی فاز 2 پالایشگاه بندرعباس را برای صادرات بنزین در نظر گرفتیم که اگر طبق همان برنامهها جلو میرفتیم، امروز به جای نفت، فرآوردههای آن را با ارزش بیشتری صادر میکردیم یا اگر طبق برنامهها جلو میرفتیم، امروز به اندازهای آب در پشت سدها داشتیم که زهر خشکسالی را از کشاورزان بگیریم و دچار قطع آب و برق نشویم، اینها چیزهایی است که برای ایران مقدور است و در سایه کارهای زیربنایی و بنیانی به خصوص کارهای علمی، که مهمترین محور چشمانداز 20 ساله نیز داناییمحوری است، میتوانیم به این چشم انداز دست یابیم». اگر این سخنان آیتالله هاشمی رفسنجانی را با سخنان اخیر مقام معظم رهبری مقایسه کنیم، بار دیگر به عمق تشابهات فکری و عقیدتی این دو یار قدیمی حضرت امام (ره) پیخواهیم برد.
مقام معظم رهبری در دیدار با هیأت دولت، فرمودند: «چند نکته را عرض بکنیم. یکى راجع به مطالباتى است که ما همواره در جلسات دولت مطرح کردهایم. من میخواهم بر آن مطالبات تأکید کنم. در جلسات سالهاى گذشته اینها را گفتهایم که مهم هم هست و چیزهایى است که ما انتظار داریم شما مسئولان تراز اول کشور و قوه مجریه به اینها توجه کنید.
یکى مسأله رعایت قوانین است. قانون را اهمیت بدهید. قانون - وقتى که با ساز و کار قانون اساسى پیش رفت - حتمیت و جزمیت پیدا میکند. ممکن است همان مجلس یا دولت یا دیگران مقدماتى فراهم کنند که آن قانون عوض بشود - با طرحهایى که در مجلس مىآید، با لوایحى که دولت میدهد، با تصمیمسازیهایى که در بخشهاى مختلف انجام میگیرد - عیبى ندارد؛ اگر قانون نقص دارد، ضعف دارد و غلط است، عوض بشود؛ اما تا مادامى که قانون، قانون است، حتماً بایستى به آن عمل بشود و به آن اهمیت داده بشود. من این را تأکید مىکنم. در بخشهاى مختلف همینجور است. ممکن است یک چیزى را شما معتقد باشید که روال قانونىاش درست طى نشده، یا متصدى این کار قوه مجریه نیست؛ وقتى که قانون مجلس - با همان ساز و کار قانون اساسى - به دولت ابلاغ شد، قوه مجریه باید آن را قانون بداند. حالا اگر چنانچه ضعف یا چیز دیگرى وجود دارد، عواملِ دیگرى وجود دارد که اگر قانون مشکلاتى دارد، بایستى آن را از بین ببرند؛ چه در خود مجلس، چه در شوراى نگهبان و از این قبیل. به قانون اهمیت بدهید».
ایشان در فراز دیگری از فرمایشات خود فرمودند: «نقشه راه، سند چشمانداز است. سند چشمانداز را هیچ نبایستى مورد غفلت قرار داد. این حقیقتاً یک سند واقعى و یک نقشه راهِ حقیقى است. باید دستگاههاى نظارتى خودتان را محاسبه کنید. حالا دیگران ممکن است نظارت بکنند، ممکن است نکنند؛ ممکن است نظارتشان درست باشد، ممکن است ناقص باشد؛ اما در درون خودِ مجموعه قوه مجریه - که نقشش در رسیدن به اهداف چشمانداز، بسیار حساس است - دستگاههاى نظارتى را فعال کنید، بعد ساز و کارهاى نظارتى را بکار بیندازید تا ببینیم برنامهها و سیاستها چقدر جلو رفته؛ یعنى اینجور نباشد که سال دهم سند چشمانداز، نگاه کنیم و ببینیم پیشرفتى پیدا نکردهایم؛ نه، بایستى اینها را مرتباً رصد کنید که معلوم شود چقدر پیش رفتهایم و چقدر به آن اهداف نزدیک شدهایم و چقدر زمینهها فراهم شده است».
حضرت آیتالله خامنهای به نگرانیهای موجود در زمینه اجرای صحیح سیاستهای اصل 44 قانون اساسی نیز اشاره و خاطرنشان کردند: «یک نکته دیگر مسأله سیاستهاى اصل 44 است. خب، همه اعتراف دارند که سیاستهاى اصل 44 اگر اجرائى بشود، یک تحول در پیشرفت کشور - در زمینههاى اقتصادى و به تبع او در زمینههاى دیگر – به وجود مىآید. این هم مسأله بسیار مهمى است. خب، حالا آمارهاى خوبى داده شد؛ کارهاى خوبى هم انجام گرفته. قبل از آن که این قانون اخیر هم تصویب بشود، دولت اقداماتى در این زمینه انجام داده بود، لیکن حالا خوشبختانه قانون هم تصویب شده و در اختیار شماست؛ قوى و کاملاً جدى این سیاستها را دنبال کنید».
مقام معظم رهبری با تأکید بر پرهیز از شتابزدگی در اجرای طرح تحول اقتصادی تصریح کردند: «این مسأله طرح تحول هم که اخیراً دولت مطرح کرده، این هم از همان کارهاى بزرگ و از همان کارهایى است که جرأتِ اقدام به آن کار، خودش باارزش است. خب، همه این سرفصلها را قبول کردهاند و قبول دارند. همین مسأله هدفمند کردن یارانهها، واقعاً چیز خیلى مهمى است؛ در دولتهاى قبل هم مطرح بوده - بارها صحبت شده بود و گفته شده بود - منتها پیشرفت نمیکرد. یا مشکلاتى که در قضیه بانکها و مالیات و بیمه و گمرک و سایر چیزهایى که در بخشهاى مختلف این طرح تحول وجود دارد، کارهاى بسیار بزرگ و مهمى است؛ حتماً هم باید انجام بگیرد. من توصیه میکنم در این کار حزم به خرج بدهید؛ یعنى مطلقاً نگذارید در این قضیه بزرگ، شتابزدگى به وجود بیاید. این کار، کار مهم و کار بزرگى است؛ اگر انشاءاللَّه بتوانید این را خوب انجام بدهید، یک قدم بلند براى پیشرفت کشور برداشتهاید؛ البته اگر خوب انجام نگیرد، آن وقت خطرها و ضررهایى هم دارد. یعنى مراقبت بکنید که هیچ عجله و شتابزدگى نباشد. توقف و ترسیدن از ورود در این میدان را به هیچ وجه توصیه نمیکنم؛ اما نگاه کردنِ جلوى پا، نگاه کردن به چشماندازهاى دوردست و تبعاتى که ممکن است به وجود بیاید و راه جلوگیرى از آن تبعات را توصیه میکنم.
فرض کنید ممکن است یک بخشى از این طرح تحول، مثلاً تورمزا باشد. خب، فکر کنید براى مقابله با این تورم چه کار باید بکنید. چه اقدامى باید انجام بدهید که این یا پیش نیاید و تورم ایجاد نشود؛ یا اگر ایجاد میشود، کمتر ایجاد بشود تا این کار اقتصادى و این جراحىِ بزرگ، به خوبى و به سلامت انجام بگیرد. خب، در کشور ما واقعاً مسأله تورم، مسألهاى است. یعنى شما این همه خدمت کردهاید و این همه زحمت کشیدهاید که بایستى در وضع زندگى مردم اثرات خودش را بگذارد. الان هم تورم هست - البته همین طور که اشاره کردند، تورم جهانى هم هست - منتها بخشى از آن مربوط به تورم جهانى است، بخشى از آن مسلّم مربوط به خشکسالى است، بخشى از آن مربوط به سرماى سخت زمستان گذشته است، اما بخشى از آن هم احتمالاً چیزهاى قابل اجتنابى است. پس بایستى عوامل قابل اجتناب را شناسایى و از آنها اجتناب کنید».
با وجود این تشابهات فراوان ،میان سخنان مقام معظم رهبری و آیت الله هاشمی رفسنجانی، و علیرغم تذکر رهبر فرزانه انقلاب به مجموعه هیأت دولت برای توجه به انتقادات مشفقانه دلسوزان نظام به دولت، سخنگوی دولت در اقدامی عجیب، سخنان آیتالله هاشمی رفسنجانی را ناشی از دشمنی این یار وفادار حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری با دولت متنبوع خود قلمداد نموده و نوشتهاست: «سخن اخیر آقاى هاشمى رفسنجانى ، این بیت حافظ را تداعى مى کند: «آسایش دو گیتى تفسیر این دو حرف است / با دوستان مروّت با دشمنان مدارا». بر این پایه به نظر مىرسد آقاى هاشمى، اعترافى جالب نمودهاند و آن این که نگاهشان به دولت آقاى احمدى نژاد، نگاه به دشمن بوده است و به خاطر آسایش خود، «مدارا» پیشه کردهاند و اینک به سمت توبه از این مدارا، تمایل یافته اند»!
وی بر اساس پیشفرض خود در ادامه سؤالاتی را مطرح نموده و پرسیدهاست: «دشمنى با دولت آقاى احمدى نژاد بر چه پایه اعتقادى و سیاسى مبتنى است و بر محور کدام مصلحت نظام استوار است طبیعى است که امام جمعه موقت و رئیس مجلس مجتهدان (خبرگان) براى رفتار خود باید حجت شرعى داشته باشند». باید به این سؤال ایشان پاسخ داد که کدام حجت شرعی بالاتر از اصل شرعی امر به معروف و نهی از منکر؟ مگر نه این است که هر مسلمانی موظف است که آنجا که کژی و ناراستی میبیند تذکر دهد و دعوت به بازگشت به مسیر درست و عقلانی نماید؟
الهام در ادامه این سؤال را مطرح کرده که «یا این نگاه با جهت گیرى مقام معظم رهبرى یکى است گوینده پایان دهنده به روش مدارا، رئیس مجلس خبرگان رهبرى است و توجه به همگونى مبانى او با مبانى رهبرى، موضوع بسیار مهمى است که نمى توان از کنار آن گذشت! اگر مبانى یکى است، این همه تفاوت از چه روست اگر تا این حد متفاوت است، خبرگان را چه خواهد شد»؟ پاسخ این سؤال جناب الهام نیز با مقایسه ای که در صدر این گفتار، میان انتقادات مقام معظم رهبری و آیتالله هاشمی رفسنجانی صورت گرفت، به روشنی قابل درک خواهد بود. سؤالی که باید از جناب الهام پرسیده شود این است که واقعاً آیا میان انتقادات مقام معظم رهبری و آیتالله هاشمی رفسنجانی، تفاوتی هست؟ چرا آن زمان که انتقادات مقام معظم رهبری را میشنوید، سکوت میکنید و آن زمان که آیتالله هاشمی رفسنجانی لب به انتقاد میگشاید، بیداد میکنید؟ آیا این شرط مروت است؟
آیا انتقادات مقام معظم رهبری از دولت نیز ناشی از خدای ناخواسته دشمنی ایشان با دولت محترم است؟ آیا مقام معظم رهبری نیز رقیب انتخاباتی آقای احمدینژاد بودهاند؟
الهام در پایان یادداشت خود از آیتالله هاشمی رفسنجانی خواستهاست که به جای مدارا، با دولت مروت پیشه سازد. این خواسته ایشان این شعر حافظ را تداعی میکند:
«خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود///گر تو بیداد کنی شرط مروت نبود
ما جفا از تو ندیدیم و تو خود نپسندی///آنچه در مذهب اصحاب طریقت نبود
خیره آن دیده که آبش نبرد گریه عشق///تیره آن دل که در او شمع محبت نبود
دولت از مرغ همایون طلب و سایه او///زانکه با زاغ و زغن شهپر دولت نبود
گر مدد خواستم از پیر مغان عیب مکن///شیخ ما گفت که در صومعه همت نبود
چون طهارت نبود کعبه و بتخانه یکی ست///نبود خیر در آن خانه که عصمت نبود
حافظا علم وادب ورز که در مجلس خاص///هر که را نیست ادب لایق صحبت نبود»!
اگر عرصه انتقاد براي سياستمداري چون هاشمي اينقدر تنگ باشد كه هركسي براي بستن باب انتقاد از دولت اين همه حرمت شكني كند واي به حال ساير مردم !
واقعاْ اينها فكر ميكنند كه با چند بي حرمتي رفسنجاني و امثال او انقلاب را رها كرده و به عده اي نوكيسه مي سپارند؟
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
و آيا اين انصاف است كه مثل رويه دايمي اين دولت به جاي پاسخگويي به سوالات برحق به سوال كننده به او توهين و فحاشي كنيم!؟ گيرم كه همه تخريبها و فحاشيهاي شما به مخالفان و هاشمي و خاتمي و... صحيح! شما چه كردهايد براي اين مملكت؟ غير از اين است كه اين دولت در همين سياستهاي اقتصاديش بارها چرخشهاي 180 درجه در تصميماتش داشته و از سعي و خطاهايش روي اين مردم محروم تجربه اندوخته است؟ آيا واقعا جايگاه رياست جمهوري جايگاه سعي و خطاست؟! پس برنامهها را براي چه ريختهاند؟ آن همه وقت براي چه صرف كارشناسيها و برنامهريزيها شده؟ كه يك عده تازه به دوران رسيده بي تجربه و مغرور بگويند ما هيچ برنامهاي را قبول نداريم؟! همه تا به حال خيانت كردهاند و فقط ما ميخواهيم خدمت كنيم؟ برنامهها را هم همان خيانتكارها تنظيم كردهاند و ما قبول نداريم! يا اگر به زبان نگويند در دل به آن اعتقادي ندارند.
و ضمنا خدمت آن دوست عزيز كه انتخابات را به رخ ميكشيد عرض كنم كه اگر [...]قدرت و بسيج و سپاه و ... پشت سر احمدي نژاد نبودند او هيچ وقت راي نميآورد. چون بدنه اصلي جامعه كه به خاتمي راي داده بودند در اين دوره اصلا در انتخابات شركت نكردند. توصيه ميكنم كه زياد به راي احمدي نژاد غره نشويد چون به احتمال زياد در دوره بعد حمايت همان طيف سياست بازان و سپاهيان را هم نخواهد داشت. مردم كه از اول هم...
بهتر است به جاي تعصب چمها مون رو باز كنيم. تا خدا از ما راضي باشه.
نويسنده اين خبر بسيار انسان جالبي ميباشد
من كه نفهميدم چطوري انتقاد آقاي هاشمي و رهبرو يكي كرده
كاشكي لا اقل حرفاي آقارو كامل گوش ميداد بعد اين و مينوشت
در كل طنز جالبي بود
اي دوست بهتر بود ميگفتيد داغ خدمت را؟
1-اين نشان دهنده تنفر شما از راي مردم است
2- اگر خدا با احمدي نژاد است چرا در انتخابات تقلب كردند
3- روز به روز زندگي مردم با احمدي نژاد بدتر ميشود چرا ايشان طرح هاي 100 درصدي را افتتاح نميكند
4- بعد از اينهمه كدام مردم منظورتان است مردم داخل صف تخم مرغ و نان و كوپن يا مردمي كه 22ميليون راي به خاتمي دادند
5- احمدي نژاد چطور با راي بالا انتخاب ميشود وقتي كه من حقوقم از سال گذشته كمتر شده و اجاره مسكن هم 40 درصد افزايش يافته است
6- اينقدر حتمي و مطمپن صحبت و اظهار نظر نكن چون مثل آوردن نفت سر سفره ميشود و بعد بايد از گفته و طرز تفكرت خجالت بكشي
7- فرض را بگيريم در باره هاشمي هر چه شما ميگوييد درست است آيا ايشان مورد تاييد رهبري هستند يا نه ؟ لطفا يكبار هم به ذهن خودت فشار بياور و روزي كه رهبري در پاي صندوق راي خرداد76 گفتند براي من هيچكس هاشمي نميشود يادت هست يا نه ؟
8- هاشمي خيلي هم ارباب و رعيتي را از بين برده بود نشانه آن هم بهبودي وضع زندگي من وتو بود الان چي صبح از خواب بلند ميشوي و كشك 1275 توماني شده 1975 تومان اگر باور نداري برو تاريخ توليد و قيمتهاي يك ماه قبل همين كشك ..را با امروز مقايسه كن
9- بالاخره شما در اين مملكت زندگي ميكنيد آيا واقعا خانه دار شدن در زمان خاتمي و هاشمي تا به اين اندازه رويايي و دست نيافتني بود يا با يك وام 5 ميليوني و 5ميلون هم موجودي و كمي اينطرف و آنطرف كردن صاحب خانه ميشديم
10 -بد بخت بيچاره كه سرت را كردهاي زير برف و يا خاك آيا در زمان هاشمي و خاتمي حقوق فوق ليسانس و راننده يك سازمان با هم برابري ميكرد الان دكتر و فوق ليسانس و آشپز و راننده و نگهبان هم عين هم حقوق ميگيرن اگر باور نداري برو خيابان معراج ميدان آزادي و تمام سازمان هاي واقع در آن را ببين
اي دوست بهتر بود ميگفتيد داغ خدمت را؟
1-اين نشان دهنده تنفر شما از راي مردم است
2- اگر خدا با احمدي نژاد است چرا در انتخابات تقلب كردند
3- روز به روز زندگي مردم با احمدي نژاد بدتر ميشود چرا ايشان طرح هاي 100 درصدي را افتتاح نميكند
4- بعد از اينهمه كدام مردم منظورتان است مردم داخل صف تخم مرغ و نان و كوپن يا مردمي كه 22ميليون راي به خاتمي دادند
5- احمدي نژاد چطور با راي بالا انتخاب ميشود وقتي كه من حقوقم از سال گذشته كمتر شده و اجاره مسكن هم 40 درصد افزايش يافته است
6- اينقدر حتمي و مطمپن صحبت و اظهار نظر نكن چون مثل آوردن نفت سر سفره ميشود و بعد بايد از گفته و طرز تفكرت خجالت بكشي
7- فرض را بگيريم در باره هاشمي هر چه شما ميگوييد درست است آيا ايشان مورد تاييد رهبري هستند يا نه ؟ لطفا يكبار هم به ذهن خودت فشار بياور و روزي كه رهبري در پاي صندوق راي خرداد76 گفتند براي من هيچكس هاشمي نميشود يادت هست يا نه ؟
8- هاشمي خيلي هم ارباب و رعيتي را از بين برده بود نشانه آن هم بهبودي وضع زندگي من وتو بود الان چي صبح از خواب بلند ميشوي و كشك 1275 توماني شده 1975 تومان اگر باور نداري برو تاريخ توليد و قيمتهاي يك ماه قبل همين كشك ..را با امروز مقايسه كن
9- بالاخره شما در اين مملكت زندگي ميكنيد آيا واقعا خانه دار شدن در زمان خاتمي و هاشمي تا به اين اندازه رويايي و دست نيافتني بود يا با يك وام 5 ميليوني و 5ميلون هم موجودي و كمي اينطرف و آنطرف كردن صاحب خانه ميشديم
10 -بد بخت بيچاره كه سرت را كردهاي زير برف و يا خاك آيا در زمان هاشمي و خاتمي حقوق فوق ليسانس و راننده يك سازمان با هم برابري ميكرد الان دكتر و فوق ليسانس و آشپز و راننده و نگهبان هم عين هم حقوق ميگيرن اگر باور نداري برو خيابان معراج ميدان آزادي و تمام سازمان هاي واقع در آن را ببين
چراعاقل كند كاري كه باز آرد پشيماني
البته در عقل بعضي افراد بايد شك كرد
هاشمي كسي است كه اينهمه همسر شما به او توهين كرد و يكبار هم جواب نداد ولي شما انتقاد سازنده هاشمي در نماز جمعه را توان نداشتيد يك روز نگه داريد همين فرق بين شما و او را مشخص ميكند كه در روزگار سخت كي برنده است
در آخر اميدوار بتوانيد فرصتي پيدا كنيد تا كمي فكر كنيد به اينهمه شغلهاي متعدد
الهام يک [...]استفاده كن مي باشيدوفقط توانست چندين سال برمسندقدرت وثروت تكه كند
زمانی از یک روحانی که از اساتید دانشگاه امام جعفر صادق هستند شنیدم امام باعث مظلومیت شهید بهشتی شد من با تعجب گفت آخه چرا گفت بخاطر این که امام در آن موقعیت حساس جامعه نمی تونست به صراحت بین شهید بهشتی و بنی صدر قضاوت کنه اخه کار به جایی رسیده بود که مردم شعار می دادند که "طالقانی کی کشته بهشتی چشم درشته " یا "بهشتی بهشتی طالقانی و تو کشتی" و امثال این حرف های پوچ و بی محتوا بخاطر همین امام ساکت موندند و قضاوت را به تاریخ سپرد طولی نکشید بهشتی شهید شد امام گفت "بهشتی مظلوم زیست ومظلوم شهید شد" این وقت بود که همون مردم که هزاران حرف و شعار برعلیه این شهید می گفتند برای از دست دادنش زارزار گریه کردند افسوس که بهشتی دیگر نبود .
حالا هم مردم همون مردم کوتَه فکر هستن .
يكي بود يكي نبود غير از خدا هيچكس نبود
تابستون برق نبود زمستون گاز نبود
همه چي داريم شعار بود هرچه خواهيم داشت شعاربود
كارنبود بيكاري بود
گروني بيداد ميكرد دلها را آفتابي ميكرد
ميگفتند درست ميشه درست ميشه اما نشد و....نميشه
یکی نیست به این ها بگه بابا تو رو به هر چی که می پرستید بیان متوجه بشین که دورو ورتون چه اتفاقاتی داره رخ میده
چرا ؟ چرا به وجدان خود قيچي مي زنيد ؟ همه آن حرفها حرف وجدان شما هم هست . درست است كه دشمنان غير مسلمان ما هم در حق اين ملت ستمكارند اما اينجا فعلا حرف از ايرادات خودمان بود و هست . آيا بايد سانسور شود ؟ كه چه كسي از اين سانسور خوشش بيايد ؟ پيامبر اسلام قبل از اينكه مبعوث و رسما مسلمان بشود از نسل و ريشه حنيف بوده است . آدم نباشيم و حقيقت را نگوييم كه چه چيزي باقي بماند و چه چيزي از بين برود ؟! آيا بالا تر از حق و حقيقت به چيزي دلبسته ايد يا از چيزي حساب ميبريد ؟
دوستان و برادران چرا بر طبل جدايي مي كوبيم. بياييم خط امام و رهبري را كه در بيان صريح مقام معظم رهبري آمده است فصل الخطاب قراردهيم .
خدا نگه دارد شاگرد برحق امام را كه به درستي مرز نقد منصفانه و تخريب را بيان فرمودند. حضرت آيت الله خامنه اي در فرمايشات خود نقاط قوت دولت نهم را به تفصيل بيان كردند و به وجود برخي نقاط ضعف و نقاط قابل توجه بيشتر دولت هم اشاره كردند و وجه تمايز اين دولت را با دولتهاي قبل بيان كردند.
پس ما هم بياپيم هم نقاط قوت را ببينيم و هم نقاط ضعف را.
و کار بسیار نکوهیده امثال ایشان اینگونه است که یک پیش فرضی را انتخاب و آن را به عنوان یک استدلال منطقی اعتبار بخشیده تا افتراء به اشخاص ناشیانه می تازد. آنهم شخصیتی همچون آقای هاشمی که تاییدات علماء خبرگان و آراء دو میلیونی مردم مرکز نظام اسلامی را همراه خود دارد. آقای الهام در اینجا اجتهاد فرمودند که تشخیص علماء در رجحان عقلانیت و اعتقادات راسخ آقای هاشمی به امر ولایت فقیه که خود از بانیان چنین نظامی بعد هزاران سال هستند مخدوش است.
وبه قول مولانا:
بي ادب تنها نه خود را داشت بد بلكه آتش بر همه آفاق زد
چون در دلهاي مستضعفاني است كه انقلاب را به سر انجام رساندند و حالا بايد در صف ستگدان مرغ بايستنند و سنگ دان را چرخ كنند و بجاي گوشت قرمز بدهند به خانواده اشان
من عقيده دارم كه آقاي احمدي نژاد نمي خواست اين گونه شود ولي شد
حالا بايد آاقا ي رييس جمهور فكري كند و با اهل فن مشورت كند و امثال الهام و مشايي را بيندازد بيرون
و بجاي اين آقايون با امثال رفسنجاني و دانش جعقري و فرهاد رهبر و دكتر عارف و ............. در تعامل باشد
و به قول رهبر عزيز عمر مثل باد مي گذرد و دوره |آخرت از شما سوال ميشود كه دور بريهايتان چگونه افرادي بودند اسلامي يا غير اسلامي
اين مشايي والهام اسلام را رعايت نمكنند