آفتابنیوز :
آفتاب- سرویس بینالملل: بارها به سفر رفته، ملاقاتهایی داشته و حرفهایی زده اما همیشه خوب حرف نزده است. زمانی که «هیلاری کلینتون» به خانه باز میگردد، لازم است به وضعیت آشفته سیاستهای ما در قبال ایران سر و سامانی بدهد.
مایه تاسف فراوان است که سخنان کلینتون در تایلند این تردید را به وجود آورده است که آیا اصولاً ایالات متحده راهبرد خاصی در قبال ایران دارد؟ اگر چنین سیاستی نداریم، بهتر است دست به طراحی آن بزنیم.
اگر چنین راهبردی داریم، یک نفر باید به تبیین آن بپردازد. ممکن است چنین شخصی کلینتون باشد یا اینکه رئیسش «باراک اوباما» در مورد این راهبرد به اظهار نظر خواهد پرداخت.
سئوال اساسی این است: آیا همانگونه که کاخ سفید اصرار میکند، ما واقعاً به دنبال آن هستیم که حکومت ایران را از دستیابی به سلاح هستهای دور نگه داریم؟ و یا اینکه همانطور که هیلاری کلینتون در ابتدا عنوان کرد ولی بعداً تکذیب نمود، خود را برای مواجه با ایران مسلح به تسلیحات هستهای آماده کردهایم؟
ممکن است آینده جهان به پاسخ این پرسش بستگی داشته باشد. خواهش میکنم به سرعت به این سئوال جواب دهید. درهمین زمانی که ما در شک و دو دلی به سر میبریم، سانتریفیوژهای ایران برای غنیسازی اورانیوم به سرعت در حال چرخش هستند.
طبق آخرین گزارشها تعداد سانتریفیوزهای فعال به 7 هزار عدد رسیده است و تعدادی از دیپلماتها هفته گذشته خاطر نشان ساختهاند که ایران ظرف شش ماه قادر خواهد بود مواد لازم را برای آزمایش یک بمب هستهای تولید کند.
با آگاهی از این حقایق بود که کلینتون با هدف بالا بردن پشتیبانی از برنامه سیاست خارجی خود به هند و تایلند سفر کرد. اوباما اخیراً نقش کلینتون در سیاست خارجی را تقلیل داده است و کلینتون از این موضوع رضایت ندارد.
محدود کردن اختیارات کلینتون خصوصاً در قبال موضوع ایران اشتباه بوده است. نظرات کلینتون در مورد ایران در طول فعالیتهای انتخاباتی واقعگرایانهتر از دیدگاههای اوباما بود. اوباما از روی سادهانگاری وعده داده بود که بدون پیششرط با رهبران ایران مذاکره میکند. در آن زمان کلینتون و «جو بایدن» که از رقبای اوباما بود و حالا معاون اول رئیسجمهور است، هر دو اصرار داشتند که دیدگاه اوباما اشتباه است.
با این حال، رئیسجمهور تا زمان وقایع پس از انتخابات ایران بر نظر خود باقی مانده بود. تنها نتیجه این اتفاقات هم این بود که کلینتون دعوت از مقامات ایرانی برای حضور در جشن 4 ژوئیه را پس گرفت.
کلینتون در تایلند اعلام کرد آمریکا برای خنثیسازی خطر ایران «در صورت دستیابی آنها به سلاح هستهای» یک چتر امنیتی بر روی خاورمیانه خواهد گستراند. گاف کلینتون در همین جا بود.
این عبارات (در صورت دستیابی آنها به سلاح هستهای) در سراسر جهان شنیده شد. این واقعاً ترسناک است که آمریکا، کشوری که همواره از زمان جورج بوش تا باراک اوباما دستیابی ایران به سلاح هستهای را «غیر قابل پذیرش» خوانده بود اکنون آماده مواجهه با این خطر گریزناپذیر میشود.
اگر از ترس فراوان اسرائیل از این موضوع صرف نظر کنیم، کشورهای مسلمان از عربستان سعودی گرفته تا مصر مایل نیستند ایران بمب هستهای داشته باشد. بسیاری از این کشورها این زمزمه را سر دادهاند که در این صورت آنها هم به دنبال ساخت بمب هستهای خواهند بود. این به معنای به راه افتادن یک مسابقه تسلیحاتی در بیثباتترین منطقه جهان است.
کلینتون به سرعت به معنای سخنان خود پی برد و با طرح اینکه سیاست آمریکا کماکان جلوگیری از هستهای شدن ایران است، دست به عقبنشینی زد. اما ضربه وارد شده ترمیم نشده است.
از طرفی به نظر میرسد سخنان کلینتون نشاندهنده وجود اختلافات جدی است و نه یک راهبرد واحد. احتمالاً این اظهارات بدون فکر قبلی به زبان نیامدهاند.
از طرف دیگر، چتر امنیتی یادآور نظریه بازدارندگی متقابل دوران جنگ سرد است. ایده اصلی این است که در صورتی که ایران از سلاح هستهای استفاده کند از صفحه روزگار محو خواهد شد. یک بار کلینتون چنین لفظی را به کار برده بود.
چنین راهبردی در قبال اتحاد جماهیر شوروی موثر واقع شد زیرا آنها نیز همانند ما علاقهای به مردن نداشتند. اما مقامات ایرانی سخن از شهادت میگویند و هشدار دادهاند اگرچه ممکن است ایران در یک جنگ هستهای آسیب ببیند اما اسرائیل به کلی نابود خواهد شد.
جنگ در مقابل افرادی که از مرگ نمیترسند کار دشواری است. حملات انتحاری در عراق و سایر مناطق گواهی بر این ادعا است. تصور کنید که کل یک کشور به همین صورت عمل کند آن هم با سلاح هستهای.
نباید اجازه داد چنین اتفاقی بیفتد و در نهایت واشنگتن باید به روشنی و با قدرت بر این مضوع تاکید کند. سپس وقت آن فرا میرسد که فکر کنیم چگونه میتوان از حرکت به سمت دیوانگی جلوگیری کرد. هنوز دیر نشده است.