کد خبر: ۱۵۳۶۴۰
تاریخ انتشار : ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۰۹:۴۵

شاهزاده خانم‌ سعودی: عربستان باید تغییر کند

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: بسمه بنت سعود بن عبدالعزیز، دختر پادشاه پیشین عربستان سعودی به بی‌بی‌سی می‌گوید تغییرات زیادی هستند که دوست دارد شاهد رقم خوردن آنها در عربستان باشد اما در عین حال می گوید که هنوز زمان آن نرسیده که به زنان اجازه رانندگی داده شود. 

"من به عنوان دختر ملک سعود، پادشاه پیشین عربستان سعودی سخن می‌گویم. پدر من بنیانگذار نخستین دانشگاه زنان در کشور بود، برده‌داری را لغو کرد و کوشید با جدا کردن نقش‌های شاه و نخست‌وزیر از یکدیگر پادشاهی مشروطه‌ای بنا کند. اما متاسفانه باید بگویم که آن وعده هنوز در کشورم تحقق نیافته است.

فرهنگ کهن ما، که من بسیار بدان می‌بالم، به نجابت و سخاوت شهره است، اما آنچه کم داریم قوانین مدنی اساسی برای اداره کشور است. 

به عنوان یک دختر، خواهر، همسر(سابق)، مادر، بازرگان و روزنامه‌نگار این چیزی است که می‌خواهم تغییرش را در عربستان ببینم."

می‌خواهم شاهد قانون اساسی شایسته‌ای باشم که همه زنان و مردان به نحوی برابر در پیشگاه آن بایستند و راهنمایی برای قوانین مدنی و فرهنگ سیاسی‌مان باشد. 

برای نمونه امروزه در دادگاه‌های عربستان همه تصمیمات بنا به تفسیر شخصی قاضی از قرآن مجید گرفته می‌شوند. تصمیمی که به جای اصول عام و قانونی مکتوب به عنوان راهنما، تماما بر باورهای شخصی قاضی استوار است. 

من خواستار یک نظام غربی نیستم، بلکه خواهان اقتباس از چنان نظامی به فراخور فرهنگ و نیازهایمان هستم. به همین دلیل قانون اساسی ما باید ملهم از قرآن مجید باشد، با اصولی استوار که دیگر مانند اکنون به امیال قاضیان فضایی ندهند. 

قانون اساسی به ویژه باید فارغ از جنس، موقعیت و قومیت حافظ حقوق اولیه همه شهروندان باشد. همه باید در برابر قانون مساوی باشند. 

قویا بر این باورم که قوانین طلاق فعلی مناسب نیستند. 

امروزه در عربستان یک زن تنها می‌تواند در صورت تشکیل پرونده‌ای با عنوان "خالی و ضالی" تقاضای طلاق کند. یعنی یا باید مبلغ هنگفتی که سر به ده‌ها هزار دلار می‌زند بپردازد یا این که شاهدی برای آنچه علت درخواست طلاقش است بیاورد. 

کاری غیرممکن، چرا که چنان دلایلی غالبا در چهاردیواری خانه می‌مانند. 

راه دیگری که زنان به واسطه‌اش خلاف میل خود در خانه شوهر می‌مانند، سپردن حضانت همه کودکان شش سال به بالا به شوهر در صورت طلاق است. 

این وضع کاملا خلاف قرآنی است که باید قوانینمان بر آن استوار شوند. در آن این حق به زنان داده شده که در صورت پیشامد "اختلافات آشتی‌ناپذیر" طلاق بگیرند. 

شیوه رفتار کنونی با زنان در عربستان نتیجه مستقیم آموزشی است که به پسران و دخترانمان در مدارس می‌دهیم. 

محتوای درس‌ها به شدت خطرناکند. مثلا، کودکانمان می‌آموزند که زن جایگاه پستی دارد. نقش او موکدا به خدمت به خانواده و پرورش فرزندان محدود می‌شود. آنان می‌آموزند که اگر بنا است زن کسی را به جز خدا بپرستد، آن شخص شوهر او است؛ که "اگر به خواسته‌های شوهرش تمکین نکند فرشتگان بر او لعنت 
می‌فرستند". دختران نیز اکیدا از شرکت در درس‌های تربیت بدنی بازداشته می‌شوند. این نتیجه تفسیر کاملا غلطی از قرآن است. از نظرم این ایدئولوژی‌ها ماهیتا ضد زن هستند. 

به جای این که قوای ذهنی جوانانمان را در حفظ کردن نقل‌قول‌هایی که صحتشان قطعی نیست هدر دهیم، باید آنان را به آزادانه اندیشیدن، ابتکار و نوآوری برای بهبود جامعه‌مان تشویق کنیم. صدر اسلام دورانی برای خلاقیت‌های بزرگ بود. مذهب ما نباید سپری شود که پشت آن از چشم جهان پنهان شویم، بلکه باید قوه‌ای محرک و الهام‌بخش برای آنچه پیرامونمان می‌گذرد باشد. این روح حقیقی اسلام است.

وزارت امور اجتماعی به جای حمایت از قربانیان، با بدرفتاری با زنان کنار می‌آید. تنها خانه‌های امنی که زنان قربانی برای پناه بردن دارند، خانه‌های دولتی هستند. در این خانه‌ها مداوما به آنان گفته می‌شود که با اقامتشان در آنجا مایه ننگ خانواده خود هستند.

اگر آنان عضو خانواده‌هایی پرنفوذ باشند، از ترس خشم پدرسالار قدرتمند چنان خاندانی، مستقیما به خانه خود بازگردانده می‌شوند. در نتیجه شاهد موارد بسیاری از خودکشی زنان تحصیل‌کرده هستیم؛ دکترها و دانشمندانی که به نزد همان کسانی بازگردانده می‌شوند که با آنان بدرفتاری می‌کرده‌اند. 

ما به خانه‌های امن مستقل زنان احتیاج داریم که با قوانینی محکم از حقوق زنان حفاظت کنند، حامی آنان باشند و بر سنت‌های خانوادگی چیره شوند. 

وزارت امور اجتماعی نه فقط به حقوق زنان بی‌توجهی می‌کند، که از عوامل شیوع فقر در کشور است. نظامی فاسد با فقدان شفافیت به معنی فقر بیش از ۵۰ درصد جمعیت است، آن هم در حالی که ما یکی از ثروتمندترین کشورهای جهانیم.

زنان در عربستان نمی‌توانند بدون یکی از محارمشان جایی بروند یا سفر کنند.
در زمان پیامبر زنان با همراهی مردان به این سو و آن سو می‌رفتند، اما در آن دوران عربستان پر از راهزن بود. 

چنان قانونی در دوران کنونی به کار محدود ساختن آزادی حرکت زنان می‌آید و موجب می‌شود نه تنها زنان همچون کودکان بار بیایند، بلکه باری هم به دوش مردان باشند.
امروز زنان در عربستان اجازه رانندگی ندارند.

به نظر می‌رسد ناظران غربی بیش از هر چیز به این مساله توجه دارند. اما حقوق مقدماتی‌تری هستند که باید برای زنان استیفا شوند. 

مسلما من طرفدار رانندگی زنان هستم ولی فکر نمی‌کنم وقت خوبی برای تغییر قانون آن باشد. در فضای کنونی اگر زنی به رانندگی بپردازد ممکن است برای این که درسی به او بدهند متوقفش کنند، تحت آزار و اذیت قرارش دهند و حتی بدتر از این‌ها. 

برای همین است که با رانندگی زنان مخالفم، تا زمانی که به اندازه کافی آموزش ببینیم و قوانین لازم برای حمایت از خویش در برابر چنان جنونی داشته باشیم. در غیر این صورت تنها زمینه را برای سواستفاده افراط‌گرایان فراهم کرده‌ایم. اگر زن راننده‌ای آزار ببیند آنان به جهان اسلام چنین می‌گویند: "ببینید وقتی زنان رانندگی می‌کنند چه اتفاقی می‌افتد. اذیتشان می‌کنند و کتکشان می‌زنند" و بعد بر همین مبنا خواهان قوانینی حتی سخت‌تر برای کنترل زنان می‌شوند. ما از پس چنین امری برنمی‌آییم. پیش از برداشتن چنان قدمی ما محتاج تغییرات بنیادی در قانون و نگرش آن به زنان هستیم. 

در کل این تامین حقوق و آزادی همه شهروندان است که امری حیاتی است. حقوق زنان نیز از همین حقوق ناشی می‌شود.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین