کد خبر: ۳۰۳۷۷۱
تاریخ انتشار : ۳۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۶

واکاوی خاستگاه استیضاح وزیر آموزش وپرورش

آموزش وپرورش از مهم ترین نهادهای تاثیرگذاردرجامعه ی مدنی است که به سبب انگیزه های مسوولانه و تحول خواهانه کارکنانش درفرایند انتخابات وعرصه ی قدرت وسیاست ورزی در همه ی طبقات اجتماعی شهری وروستایی حضورداشته وجایگاه و منزلت تعیین کننده ی معلمان وفرهنگیان ، به عنوان مرجع رای در نزد مردم، بر کنشگران سیاسی - بالاخص نمایندگان محترم مجلس - پوشیده نیست.
آفتاب‌‌نیوز : کریم کشوردوست - آموزش وپرورش از مهم ترین نهادهای تاثیرگذاردرجامعه ی مدنی است که به سبب انگیزه های مسوولانه و تحول خواهانه کارکنانش درفرایند انتخابات وعرصه ی قدرت وسیاست ورزی در همه ی طبقات اجتماعی شهری وروستایی حضورداشته وجایگاه و منزلت تعیین کننده ی معلمان وفرهنگیان ، به عنوان مرجع رای در نزد مردم، بر کنشگران سیاسی - بالاخص نمایندگان محترم مجلس - پوشیده نیست.

به دیگر سخن،نمایندگان ارجمند از این اثر وتاثیر تعیین کننده و کارکردهای آن دربسط و توسعه ی گفتمان پیروزانتخابات غافل نیستند؛ به ویژه آن عده ازنمایندگانی که قبل از نمایندگی درسمتهای مدیریتی آموزش وپرورش حوزه ی انتخابیه ی شهر یا استان خود دارای منصبی بوده وتمهیدات لازم برای ایجاد پایگاه رای وسکوی ورود به عرصه ی انتخابات را فراهم کرده اند وقبل یا پس ازانتخاب شدن، به منظوراستمرارنمایندگی و حفظ قدرت به چینش مدیران درهمه ی سطوح - حتی دررده ی کارشناسان اداری - اقدام می کنند. پس از ورود به مجلس نیز، درصورت عضویت در کمسیون آموزش وتحقیقات ،به سبب پیشینه ی مدیریتی ویا انتساب به جریان غالب درمجلس ،به عنوان اعضای تصمیم گیرنده وجهت دهنده درکمسیون مذکور انتخاب می شوند.لذا ،حسب وظایف ذاتی این کمسیون ،در قالب یک رابطه ی قدرت مدارانه - که آن را تعامل می نامند- با وزارتخانه های آموزش وپرورش وعلوم وتحقیقات و...درارتباط مستمر خواهندبود.در این فرایند،گاهی همسونبودن نماینده ومدیران مستقر و منتسب به ایشان - با نقدهای غیرمنصفانه وتخریب دولت نوپا - از سویی، و واکنشهای هواداران دولت جدید ومطالبات به حق آنان در چینش هماهنگ وبه کارگیری افرادهمسوی دولت ازوزیر ومدیران استانی از سوی دیگر، منجر به عزل ونصبهایی می شود که  در همه ی ساخت های قدرت جهان امری متعارف است.به نظر می رسد که گاه این فرایند عادی، زمینه ی استیضاح وزیررا از ناحیه آن تعداد از نمایندگانی که بیشترین پایگاه رای خود را درآموزش وپرورش می بینند فراهم کرده و«تعامل» جای خود را با «تحمیل» عوض می کند واین چالش ،هرآن چه را که منافع ومصالح عمومی ویاتعالی بخشی نظام تعلیم و تربیت می نامیم تحت الشعاع قرار می دهد.

  با این پیش زمینه، استیضاح دکتر« فانی» - وزیرآموزش وپروش - و یا هر شخص دیگری که به جای وی در منصب وزارت مذکور در دولت تدبیر و امید باشد، دور از انتظار نبوده و مطلعان پشت پرده ی چالش موجود مدت ها پیش از این، منتظر استیضاح وزیرآموزش و پروش بوده اند.

    دورازانصاف وشرط عقل است که پیش داوری وتحلیل فوق رابه عنوان تنها انگیزه ی اصلی به همه ی طالبان استیضاح وزیر آموزش وپروش تعمیم دهیم وبدون تردید تعدادی از 64 نماینده ی محترم متقاضی استیضاح وزیر، دغدغه ی آموزش وپرورش را دارند. ولی با نگاهی به گرایش ومواضع اکثراستیضاح کنندگان درمخالفت بادولت یازدهم دردوسال گذشته، به نظر می رسد تعداد این دسته در فهرست استیضاح کنندگان بسیار اندک باشند.لذا، بانگاهی به دلایل به ظاهر مبتنی برواقعیت( که پوششی برای انگیزه ی جناحی-سیاسی استیضاح کنندگان است)می توان به قضاوت منصفانه تروتایید آن چه درآغاز گفته شد دست یافت.           
          
دلایل بیشتر، حول زمینه های کهنه وتکراری - ولی مطالبه به حق معلمان - رفاهی ورفع   تبعیض درپرداخت حقوق، ناتوانی وزیر در جذب اعتبارات ازدولت وکیفیت بخشی آموزشی مناطق محروم وعدم اجرای سند تحول بنیادی....وشاه بیت دلایل ( عزل ونصب مدیران با عنوان «حذف نیروهای توانمند وارزشی» ) است.

  برهمکاران فرهنگی وهرفردآگاه دیگری مخصوصا" استیضاح کنندگان محترم پوشیده نیست که رفع ودفع عوامل سلبی وایجاد بستر عوامل اثباتی برای محملهای استیضاح ،تنها با تامین منابع مالی ،افزایش اعتبار، تصویب بودجه وتخصیص به هنگام اعتبارمصوب ازمجرای دولت ومجلس صورت می پذیرد ودراختیار آموزش وپرورش قرار می گیرد.

  چنانچه اعتباری که درلایحه بودجه درسال93برای آموزش وپرورش توسط دولت به مجلس تقدیم وبا تایید شما نمایندگان محترم تصویب شد ،علی رغم عدم تحقق تامین منابع پیش بینی شده درکل بودجه عمومی ، با پی گیریهای مجدانه آقای فانی وعنایت ویژه دولت تدبیروامید ،از محدود وزارتخانه هایی بود که علاوه برتخصیص وجذب صددرصدی اعتبار مصوب، دولت با توجه به اختیارات قانونی خود ده درصدبیشتر ازاعتبار مصوب مجلس را هم به آموزش وپرورش اختصاص داد.

   استیضاح کنندگان عزیز! چرا به هنگام تصویب بودجه، اعتبارلازم و افزایش سهم آموزش وپرورش ازکل بودجه را جهت تامین منافع فرهنگیان وآموزش وپرورش ورفع اکثردلایل استیضاح - که ریشه درکسری اعتباردارد - ازدولت فعلی ودولتهای پیشین مطالبه نکرده ونمی کنید؟بدون  تردید عدم مطالبه به دلیل اطلاع نمایندگان محترم از وضعیت اقتصادی کشوروکمبود منابع مالی دولت است؛ولی دردلآیل استیضاح خود آقای فانی را متهم به ناتوانی درجذب افزایش اعتبار وافزایش سهم آموزش وپرورش از کل بودجه ی سالانه می کنند.

      دولت یازدهم به آن اندازه دارای ذکاوت ودوراندیشی هست که اصلی ترین پایگاه وخاستگاه اندیشه ومنش اعتدالی خود، یعنی آموزش وپرورش وفرهنگیان راحفظ کند و نیازارد وبا توجه به نقش موثر وبی بدیل جامعه فرهنگی در تثبیت قدرت وانتخاب مجدد خود ونیز برای تحقق یکی از اصلی ترین شعارهای سه گانه ی آقای روحانی درانتخابات یازدهم ریاست جمهوری (احیای اخلاق)درکنار تعامل با جهان ومعیشت مردم به منادیان اخلاق وتربیت ،یعنی معلمان نیازمبرم دارد. مع الوصف چه کند که دیگر از درآمدها وتامین منابع مالی سالانه بیش از 110میلیارددلاری دولت مطلوب اکثر استیضاح کنندگان محترم خبری نیست.

    فضای حاکم عاری از نقد درزمان دولت موسوم به پاک دستان ،که همواره با سکوت ودفاع نمایندگان همسو ازدولت مذکورهمراه بود، سبب شد تا فریاد وفغان همکاران فرهنگی ما از تبعیضها ونجوای صاحبنظران عرصه ی تعلیم وتربیت از تغییرات ساختاری غیرکارشناسی ومغایر ومتناقض با زیرساختها ی موجود واستخدام های بی ضابطه ولی «رای آور» و پرهزینه در دولتهای نهم ودهم ،بسان ضجه ای جانکاه درگلو محبوس ماند. اما دریغ ازیک اعتراض ازشما اکثر استیضاح کنندگان محترم امروزدرآن عصر طلایی درآمدهای نفتی بی سابقه پس از انقلاب - برای رفع آن چه امروز داعیه ی دفع آن را دارید.

     شاهد مثال :لایحه ی قانون مدیریت خدمات کشوری ،که اواخرسال 84توسط دولت اصلاحات به مجلس تقدیم شد ،پس از دوسال درمهرماه86 توسط مجلس وشورای محترم نگهبان تصویب ودرهمان ماه به منظوراجرا به دولت ابلاغ شد؛اما این پایان ماجرا نبود. این لایحه – دوسال واندی دردولت عدالت گستر مسکوت ماند و تنها اجرای موادی ازآن (ارتقای شغلی )ازتاریخ 2/10/88به وزارتخانه های مربوط ابلاغ شد.این تاخیر 4ساله عدم برخورداری افزایش حقوق ومزایای به هنگام بازنشستگی همه ی فرهنگیان ومعلمان وکارکنان کشوری مشمول ماده فوق را- که قبل ازتاریخ 2/10/88 بازنشسته شدند – در پی داشت و ابترماندن آن درسال 90 به علت عدم تامین اعتبارلازم، نه تنها افزایش کسری اعتبارجدیدی را برای آموزش وپرورش درسالهای بعد به ارمغان آورد، بلکه میراث کهنه زخم دیگری بود برپیکره ی درحال کمای آموزش وپرورش و واسپاری این بیمار به آقای فانی ودولت تدبیروامید. از بیان شواهدی دیگر که جزایجاد التهاب وپراکندن بذرناامیدی درجامعه ی فرهنگی ثمری نخواهدداشت اجتناب می شود؛اما این پرسش به قوت خود باقیست که: چرانمایندگان محترم نه تنها به دولت وقت اعتراضی نکردند، حتی وزیرش نیزاستیضاح نشد؟
    به استناد آنچه گفته شد،دلایل استیضاح آقای فانی وامثال ایشان ونیز جریانهایی با گرایشهای مختلف را ،که درادوارمجلس ازاکثریت برخوردار می شوند، باید درجای دیگری جست وجو کرد. به نظرمی رسد این کنشها ریشه درعدم پذیرش ورعایت قواعد بازی درجابجایی قدرت دارد که چرخش آن بصورت قانونی انجام پذیرفته است. هم چنین عدم تمکین واحترام به آرا ومطالبات اکثریت مردمی که درقالب انتخابات، راه ومشی دیگر وافراد دیگری رابرای اداره ی امورخود وکشور برگزیده اند، ونیزعدم باور به تفکیک اختیارات قانونی قوا واستفاده نابه هنگام این اختیارات  - که مغایرروح قانون  و وجدان عمومی است – از دیگر خاستگاه های این کنشها و چالشهاست.

      از سوی دیگر،عدم بلوغ رفتاروتمرین مشق سیاسی وتکیه ی ناگهانی برکرسی قدرت - که برای برخی به صورت جهشی حاصل می شود- منجر به ترجیح منافع فردی وگروهی وحفظ مسند قدرت با هروسیله وتمسکی بر مصالح نظام ومنافع ملی ومردم شده  وعلی رغم آن که شعارهای صیانت وحفظ ارزشهای اعتقادی ،انسانی ومردمسالارانه یا دمکراتیک ورد زبانشان است ،منجر به اتخاذچنین تصمیماتی خواهد شد.

   مصداق پر رنگ بودن انگیزه ی سیاسی این استیضاح  ومنحصر شدن بهانه هایش  به حوزه های انتخاباتی اکثر نمایندگان استیضاح کننده را می توان درگفته های متوالی آقای «جبار کوچکی نژاد»، یکی ازسیزده نماینده ی مردم گیلان و نایب رییس دوم کمیسون آموزش وتحقیقات مجلس ویکی از لیدرها وطراحان اصلی استیضاح دانست که در مصاحبه با پایگاه خبری «خزرآن لاین » می فرمایند:«...آموزش وپرورش گیلان از ضعف شدید مدیریتی رنج می برد ...»وی البته «حذف نیروهای توانمندوارزشی وعدم توجه به مطالبات فرهنگیان از مهم ترین دلایل ضعف عملکردی در مدیریت آموزش وپروش گیلان دانست». ایضا همین نظر را درمحتوا و با واژگانی دیگردلیل استیضاح وزیر برمی شمارد ؛اگرچه دلیل اصلی - به طور شفاف تر - در محافل غیررسانه ای فقط به عزل ونصبها اختصاص می یابد . ایراد واشکال نماینده ی محترم مذکور، اگرچه دربیان فوق ، به نیروهای ارزشی ومطالبات فرهنگیان مزین گشته ، ولی بهانه ی اصلی درعدم پذیرش چینش حداقلی و مدارانه گرایانه وزارتخانه وادارات کل آموزش وپرورش ازجمله استان گیلان است.
                                                                                                                    
از دیگر سو،حسب توصیه ی دولت و وزیر محترم به مدیران ادارات نواحی ، مناطق ومدیرکل مربوطه جهت تعامل بانمایندگان محترم و احترام متقابل فی مابین ، بدیهی است که مدیران اجرایی انتظارات معطوف به تحمیل، از جمله حفظ مدیران غیرهمسو وناهماهنگ با سیاستهای دولت ولی مورد نظر ویا حامی نماینده ی مذکور را برنتابند. مضافا" اینکه جلب رضایت همزمان وکامل شهرستانهایی که از چند نماینده برخوردارند نیز، برای مدیران اجرایی - به ویژه مدیران آموزش وپرورش - بسیار دشواراست.

    تردیدی نیست مدیرانی که به ویژه درحوزه های فرهنگی وآموزشی دردولتها منصوب می شوند ، اکثرا ازنیروهای ارزشی وتوانمند به شمار می آیند؛ لیکن مصادره ومنتسب کردن نیروها ومدیران ارزشی وتوانمند تنها به یک جریان سیاسی ،یک نحله ی فکری ویا یک دولت ویا یک نماینده ،خطایی است تنگ نظرانه ،متکبرانه ونابخشودنی وبه دوراز تدبیرو داعیه ی نظام دوستی .چنانچه شواهد بسیاری را می توان واگویه کرد که درزمان مدیریت آقای کوچکی نژاد در آموزش وپرورش گیلان (درسالهای 85و86 ) ، بودند نیروها ومدیرانی به مراتب ارزشی تر وتوانمندترکه به سبب ناهمسویی باایشان ویابادولت وقت ویا با حضوردرستاد دیگر کاندیدای ریاست جمهوری عذرشان خواسته شد. باتغییردولتها،گردش مدیران امریست ناگزیرو گریزناپذیر ...درآن زمان با عزل ونصبهای گسترده وبی سابقه ، نه گریبان کسی گرفته شد ونه وزیری استیضاح شد. درآن جوحاکم سال 85 وپس ازآن، صدای هیچ ارزشمداری نیز دراستان به اعتراض بلندنشد؛ مگر تنها یک امام جمعه در یک منطقه که معرف حضورایشان نیزهست .

   این کنشها وتنشهاست که نهایتا منجر به فراهم آمدن مقدمات استیضاح وزیری می شود که تمام زندگی اش  با آموزش وپرورش عجین است؛ شخصیتی علمی وارزشی ، با کوله باری از تجارب گرانسنگ مدیریتی در سطوح مختلف آموزشی وپرورشی، صاحبنظردر فلسفه ونظام تعلیم وتربیت و آرام ومعتدل. با رجوع دوباره به صفات بارز وتجارب وعملکرد مثبت آقای فانی دراین دوسال ومقایسه ای گذرا با وزرای محترم آموزش وپرورش دولت های نهم ودهم وقراردادن نتیجه درمقابل دلیل اصلی اکثر نمایندگان متقاضی استیضاح، جزآنکه به اختصاربگوییم«بسیار متاسفیم» چیز دیگری دراین «زمان» نتوان گفت.پایان سخن این که:استیضاح،گرچه حق قانونی نمایندگان مجلس محترم به شمار می رود،لیکن هر استیضاحی نیازمند اقناع و تایید وجدان ارزشمدار جامعه نیزهست .

والسلام
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین