او که با این نمایش بعد از سالها به فضای کارگردانی تئاتر بازگشته با تشریح ویژگیهای این اثر نمایشی به مقایسه تفاوتهای فضای تئاتر در گذشته و امروز پرداخت.
سلطان احمدی که در تئاتر بیشتر به واسطه فعالیتهاش در حوزه نمایش عروسکی شناخته میشود، درباره نمایش تازه خود گفت:
کار ما یک کار رئالیستی است. برعکس کارهای معمول کارنامهام که عمدتا کارهای پارودی یا کمدی بوده و میزانی از فانتزی داشته، این کار یک کار رئال است و البته کارهای عروسکی من در تئاتر برخلاف کارهای تلویزیونیام، برای مخاطب بزرگسال بوده است.
او اضافه کرد: این نمایش درامی عاشقانه است و داستان آن درباره خانمی با اعتقادات خاص مذهبی است که از یک خانواده سنتی برای ضبط قصههایش وارد یک استودیو میشود و در آنجا اتفاقاتی برایش رخ میدهد و ...
سلطان احمدی که ۲۰ سال پیش نمایشی را برای شرکت در جشنواره تئاتر فجر آماده کرده بود که هرگز هم به اجرا نرسید، درباره دوری خود از حوزه کارگردانی در سالهای گذشته نیز توضیح داد: سال ۸۳ نمایش «ژازن بکام، ژازن ناکام» را برای شرکت در جشنواره تئاتر فجر آماده کردم که در آن زمان کار نویی محسوب میشد. ما این نمایش را با محمد بحرانی، بهادر مالکی، سارا فرزادفر و مینا درودیان آماده کرده بودیم که یک پارودی درباره افسانه «پشم زرین» بود، اما به آن اجرا ندادند و گفتند هر نمایش دیگری به جز این، آن زمان ممیزیهای قبل از جشنواره فجر چنان ضربه سنگینی به گروه ما زد که حس کردم تئاتر آماده نکردهام بلکه گناهی مرتکب شدهام! خوب یادم هست داشتم سالن تمرین را تی میکشیدم، ـ، چون آن زمان ما این کارها را انجام میدادیم و هنوز هم همان رویه را داریم ـ و با خودم گفتم خداحافظ و دیگر برنگشتم.
او که در بازیگری و عروسکگردانی هم فعالیت دارد، با اشاره به فعالیتش در این زمینهها اضافه کرد: در این مدت هر سه چهار سال یک بار در نمایشی بازی میکردم مانند «رومئو ژولیت»، «بهمن کوچیک»، «افسانه آه» و ... و هم و غمی برای کارگردانی نداشتم تا اینکه تصمیم گرفتم برای دلم و به نوعی برای بازسازی خودم، دوباره وارد این حوزه بشوم و ذوق آن دوران در من زنده شد؛ حس خوبی که بعد از مدتی، کارهای تصویری که عمدتا هم به سفارش تهیهکننده و سرمایهگذار ساخته میشود، دوباره به کارگردانی تئاتر بازگردم.
سلطان احمدی در پاسخ به اینکه شرایط تئاتر برای فعالان این رشته در این ۲۰ ساله چه تفاوتهایی کرده است، گفت: برای پاسخ به این پرسش خاطره کوچکی از دوران دانشجویی تعریف میکنم. آن زمان گاهی نشریاتی منتشر میشد که این مطلب به طنز در آن منعکس میشد که اگر در آینده در رشته خودمان در زمینه کار موفق نشدیم، میتوانیم آن را تدریس کنیم. در تئاتر هم این مثال وجود داشت و متاسفانه کسانی که خوب کار میکردند، به اندازه کافی سکو برای دیده شدن نداشتند. من دنبال اسم شدن و چهره شدن نبودم. عاشق تئاتر بودم و رویایم این بود که مانند گروه محمد یعقوبی، گروهی جوان و خوشایده داشته باشیم و کارهایی تاثیرگذار اجرا کنیم. امثال من هم زیاد بودیم که در همان مقطع هم فرصت چندانی برای کار نیافتیم. هرچند ما در زمینه عروسکی، فعالیت میکردیم و به تدریج شناخته شدیم.
او با اشاره به رشد دانشآموختگان و علاقهمندان تئاتر در دو دهه گذشته افزود: در این سالها هم دانشگاههای هنری بیشتری فعال شدند و هم آموزشگاههای هنری وارد کار شدند؛ بنابراین تعداد فعالان تئاتر مدام افزایش پیدا کرد و از سوی دیگر، شبکههای اجتماعی و پلتفرمها هم وارد فضای فرهنگ و هنر شدند ولی با همه اینها فضای کار، چندان زیاد نبود و این شد که تئاترهای خصوصی راهاندازی شدند، اما حالا تعداد محصولات هنری آنچنان زیاد شده که تئاترها در این ازدحام گم میشوند.
سلطان احمدی یادآوری کرد: قبلا خود ما پیگیر بودیم که چه نمایشی در کدام سالن اجرا میشود ولی حالا برای دیده شدن کارتان یا باید سلبریتی بیاورید یا اگر کارتان خوب باشد و چهرهای نداشته باشد، باید هیاهو کنید، اما من مرد هیاهو نیستم. ما یاد گرفته بودیم که از پروپاگاندا دور باشیم و فکر میکردیم بهتر است کشف بشویم تا فریاد بزنیم آی آدمها! بیایید مرا ببینید! اما طبیعتا حالا میان این همه محصول نمایشی، دیده شدن نمایش ما کار دشواری است و به نظر میرسد خود دستاندرکاران تئاتر باید هوای یکدیگر را داشته باشند و از کارهای هم حمایت کنند.
او در پاسخ به اینکه چرا برای اجرای جدیدش، نمایش «ژازن..» را دست نگرفت، توضیح داد: ۶ سال پیش دوباره سراغ این نمایش رفتم و حتی بازیگرم که به خارج از کشور مهاجرت کرده بود، به ایران بازگشت، اما کسی به عنوان تهیهکننده کنار ما قرار گرفت که کلاهبردار از آب درآمد. ضمن اینکه یکی دو تن از بازیگران نمایش هم شرایط حضور در این کار را نداشتند. مجموعه اینها مرا نسبت به اجرای این نمایش دلسرد کرد. متاسفانه شکایت ما از آن تهیهکننده همچنان در جریان است. به همین دلیل ترجیح دادم فعلا پرونده آن نمایش را ببندم.
این بازیگر تئاتر افزود: کلاهبرداری آن تهیهکننده سبب شد که از منطقه امن خود بیرون نیایم و فکر همکاری با سرمایهگذاران دیگر را از خودم دور کنم. الان هم بدون سرمایهگذار کار میکنیم. البته که بسیار سخت است، چون کارگردان دوست دارد کار خود را با کیفیت قابل قبولی به مخاطب ارایه بدهد، اما رعایت این استانداردها نیازمند تامین بودجه است.
سلطان احمدی در پایان درباره اینکه آیا باز هم میان کارهایش فاصله خواهد افتاد، اضافه کرد: اگر بتوانم در حوزههای دیگر درآمد کسب کنم، دوست ندارم بین کارهای تئاتریام فاصله بیفتد. اما اگر بخواهم شخصا سرمایهگذاری کنم، شاید بین کارهایم دو سه سال فاصله بیفتد.
نمایش «مترونوم» با بازی نیما محبی، سولماز عسگری هر روز ساعت ۱۸ و به مدت ۵۰ دقیقه در تالار سایه مجموعه تئاتر شهر روی صحنه میرود.