کد خبر: ۱۰۰۱۷۷۶
تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۳
با اشاره به ماجرای شکدم

ظریف: باید ریشه‌های نفوذ را پیدا کنیم

فرماندهان نظامی را نصف‌شب در خانه‌هایشان و با همسر و فرزندانشان به شهادت رساندند. اینها جنایت جنگی است و نباید تردید کنیم که زدن فرمانده نظامی بیرون میدان جنگ، جنایت جنگی است.در دعوای استقلال و آزادی، آزادی را فدای استقلال کردیم، در حالی که آزادی مقوّم استقلال است و نباید فدای استقلال بشود. این اشتباهات را کرده‌ایم ولی بدانیم که بخاطر آن پیشینه تاریخی بوده که به این کشور بزرگ همیشه در قرون جدید و در تاریخ حمله شده است.بدانیم که اینترنت نبود که سرداران و اُمرای ما را کُشت. آنها که تلفن هوشمند همراهشان نبود، چرا می‌خواهیم از آنچه که در ذهنمان داریم یا در چیز‌هایی که بعضی‌ها در آن منافع دارند یک بستر درست کنیم و از آن بستر استفاده کنیم.استقلال و آزادی مکمل یکدیگر هستند و مردم هم این را ثابت کرده‌اند که اگر پای کار نباشند استقلال هم نداریم. مردم را هم چطوری می‌شود در صحنه نگه داشت؟
ظریف: باید ریشه‌های نفوذ را پیدا کنیم
آفتاب‌‌نیوز :

محمدجواد ظریف وزیر پیشین امور خارجه در برنامه «به وقت ایران» ایرنا به بررسی ابعاد مختلف جنگ ۱۲ روزه علیه ملت ایران می‌پردازد. محور‌های سخنان ظریف به شرح زیر است.
در طول تاریخ ایران همواره مهم‌ترین عامل قدرت ایران «مردم این سرزمین» بوده‌اند. اگر به هر برهه تاریخی نگاه کنیم، این مردم بوده‌اند که کشور را حفظ کرده‌اند و در این برهه اخیر نیز همان چیزی که خیال، آرزو و اوهام رژیم صهیونیستی و همراهان‌شان، و بعضی کسانی که به سختی می‌توان نام ایرانی بر آنها گذاشت، به آن امید بسته بودند، همین مردم بودند که آن را به هم زدند و اجازه ندادند این تصور و توهم به واقعیت بپیوندد؛ لذا این نکته را باید همیشه در نظر داشت.

باید بپذیریم که قدرت یک مفهوم یکپارچه نیست، بلکه مفهومی متکثّر است و در این مفهوم متکثر، با ابعاد متنوعی که دارد، باید یاد بگیریم که همه این ابعاد را با همدیگر استفاده کنیم. هیچ کدام را فدای دیگری نکنیم.

در کنار مردم و قدرت مردم، قدرت هویت مطرح است و این هویت نیازی ندارد که یک‌سویه باشد، بلکه می‌تواند ابعاد مختلف قدرت را در خود جای دهد و نیازی نیست یکی از این ابعاد را حذف کنیم. همان‌طور که منطقی نیست در ابعاد مختلف قدرت، مردم یا اقتصاد را کنار بگذاریم و فقط یک وجه قدرت مثلاً نظامی را در نظر بگیریم، از طرف دیگر هم معنا ندارد که قدرت نظامی را از دست دهیم و تنها به سایر وجوه بپردازیم. واقعا اینها مانع‌الجمع نیستند. یعنی شما می‌توانید همة این ابعاد قدرت را داشته باشید.

ما دولتی‌ها گُلی به سر این مردم نزدیم و خیلی خدمتی به آنها نکردیم، خیلی بهتر از اینها می‌شد خدمت کرد و خیلی این مردم ارزش‌شان بیشتر است و لایق خیلی بهتر از اینها هستند. با این حال، همین مردم آمدند و ایستادند.

ایران یک تمدن-کشور است و یک کشور ساختگی نیست. این بُعد تمدنی ماست که به ما قدرت داده است. فتح فرهنگی ما در دنیا بسیار مقدم بر فتوحات نظامی ما بوده است. باید اینها را ارج بنهیم و از اینها استفاده کنیم. این به معنای کنار گذاشتن بُعد مادی قدرت نیست، بلکه باید در کنار بُعد مادی قدرت، به بُعد معنایی قدرت نیز توجه کنیم.

نیازی نیست ما با این دوگانه‌سازی‌ها، چه اسلام و ایران و چه میدان و دیپلماسی، بیاییم و توانمندی‌های خودمان را تکه‌تکه کنیم. وقتی این توانمندی‌ها را تکه‌تکه کردیم، راه را برای تسلط دیگران باز می‌کنیم.

ما این را بپذیریم که همه چیز ما مردم هستند. امام بی‌خود شعار نمی‌داد وقتی می‌گفت مردم ولی‌نعمت ما هستند. جان کلام این است که مردم را به عنوان فرصت ببینیم. به عنوان بزرگترین فرصت ببینیم، این مردم تهدید نیستند.

در تمام این روزها، رئیس جمهور تمام جلسات هیئت دولت را تشکیل داد، دیروز تبریز بوده، امروز آستاراست، با اینکه در لیست ترور است ولی فرار نمی‌کند.

باید به مردم فرصت داد، باید به بخش خصوصی فرصت داد، باید به شرکت‌های دانش‌بنیان فرصت داد، باید به زنان این کشور فرصت داد، حجاب را به عنوان سنگر نبینیم، به عنوان یک موضوع اجتماعی ببینیم. زنان ما تهدید ما نیستند، جوان‌های ما تهدید ما نیستند، اگر هیچ چیز این را ثابت نکرده باشد، همین جنگ باید ثابت کرده باشد.

ما باید به این مردم ارج بنهیم و احترام بگذاریم. به مردم اهمیت بدهیم و مردم را به عنوان فرصت ببینیم، آن وقت همة اینها پشت ایران قرار می‌گیرند. چیزی که به نظر من تا لحظه آخر اسرائیل و آمریکا را ناامید کرد، این بود که توهم آنها درباره همراهی مردم ایران را از بین برد.

بحث حاکمیت نیست، بحث ایران است. درست است که ممکن است آمریکایی‌ها دنبال این باشند که سیاست‌های ایران را دوست ندارند،، اما اسرائیلی‌ها دنبال ایران هستند. ایران را بزرگتر از حدّ می‌دانند و برای آرزو‌ها و آمال منطقه‌ای‌شان ایران است که برای آنها مشکل دارد.دو عنصر «باور» و «مردم» هستند که می‌توانند ما را در برابر دشمن نگه دارد.ما آمده‌ایم به دلیل رفتار اشتباهمان، به دلیل اشتباهاتی که در عملکردمان داشتیم، یک دوگانه درست کردیم به نام مردم و دین. یک دوگانه بین خدا و خلق درست کرده‌ایم، در صورتی که دوگانه‌ای وجود ندارد.وقتی دنبال نفوذ می‌گردیم بی‌خودی نگاه نکنیم به کسانی که قیافه‌شان با ما فرق می‌کند، نگاه کنیم ببینیم چه کسی دارد حرف اسرائیل را می‌زند؟ چه کسی دارد آن سیاست را دنبال می‌کند و چه کسی می‌خواهد مردم را تقسیم بر دو کند، مردم را به خودی و بیخودی و نخودی تقسیم می‌کند؟ چه کسانی هستند که مانع کار اساتید برجستة ما در دانشگاه می‌شوند و آنها را به خارج می‌فرستند و می‌گویند اینجا کشور ماست و کشور شما نیست!باید سازمان نفوذ را ببندیم. نفوذ الان از یک نفوذی بیشتر شده و الان تبدیل به یک سازمان شده است. سازمانی است که آدم دارد، ولی فکر هم دارد و القائات هم دارد. همین دو دسته‌کردن مردم را هم دارد.ما باید بفهمیم نفوذ از کجا می‌آید. بفهمیم کاترین شکدم چطوری آمد در کشور ما؟! چرا اینها را فراموش می‌کنیم؟ ببینیم و بفهمیم چه چیزی باعث شده جای فرماندهان ما را به اسرائیلی‌ها لو می‌دهند و آنها دقیق می‌زنند و حتی با دو سه تا تحرک بعدی، باز هم می‌آیند و می‌زنند، بدانیم این نفوذ از کجا آمده؟ این از همان گسل‌هاست، از همین حذف‌ها و از همین فضا‌هایی که ایجاد شده که ما گروهی از مردم را بیگانه کرده‌ایم و گروهی را بیگانه خواندیم و اینگونه امکان همکاری و همبستگی را کم کردیم.

فرماندهان نظامی را نصف‌شب در خانه‌هایشان و با همسر و فرزندانشان به شهادت رساندند. اینها جنایت جنگی است و نباید تردید کنیم که زدن فرمانده نظامی بیرون میدان جنگ، جنایت جنگی است.در دعوای استقلال و آزادی، آزادی را فدای استقلال کردیم، در حالی که آزادی مقوّم استقلال است و نباید فدای استقلال بشود. این اشتباهات را کرده‌ایم ولی بدانیم که بخاطر آن پیشینه تاریخی بوده که به این کشور بزرگ همیشه در قرون جدید و در تاریخ حمله شده است.بدانیم که اینترنت نبود که سرداران و اُمرای ما را کُشت. آنها که تلفن هوشمند همراهشان نبود، چرا می‌خواهیم از آنچه که در ذهنمان داریم یا در چیز‌هایی که بعضی‌ها در آن منافع دارند یک بستر درست کنیم و از آن بستر استفاده کنیم.استقلال و آزادی مکمل یکدیگر هستند و مردم هم این را ثابت کرده‌اند که اگر پای کار نباشند استقلال هم نداریم. مردم را هم چطوری می‌شود در صحنه نگه داشت؟ احساس تعلق بکنند، احساس آزادی بکنند، احساس کنند که حاکمیت آنها را ارباب خودشان می‌داند و احساس شراکت بکنند، رعیت نیستند، ارباب هستند. به دیپلماسی به عنوان فرصت نگاه کنیم و نه به عنوان تهدید، نه به عنوان اکل میته. دیپلماسی مال زمانی نیست که ما هیچ چارة دیگری نداریم، اتفاقاً مربوط به زمان قدرت ماست.‌ نمی‌گویم چشم خودمان را بر ایراد‌ها ببندیم، نه. چشم ما بر روی ایراد‌ها باز باشد، ولی با چشم باز به دنبال فرصت‌ها برویم، اگر با چشم باز دنبال فرصت‌ها برویم، مذاکره تهدید نیست بلکه یک فرصت است. به خودمان اطمینان کنیم.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین