آیا در صنعت ساخت و ساز، فولاد، یا تجارت مصالح فعالیت میکنید؟ آیا از نوسانات ناگهانی قیمت ناودانی و سایر مقاطع فولادی، نگران هستید؟ اگر پاسخ شما مثبت است، تنها نیستید. در این متن میخواهیم، چراغ راه شما در درک عمیقتر تأثیرات جنگ و تنشهای ژئوپلیتیک بر بازار ناودانی است تا بتوانید با دیدی بازتر، تصمیمات هوشمندانه تری بگیرید.
وقوع درگیریهای نظامی، بهویژه در منطقهای استراتژیک مانند خاورمیانه، تأثیری دومینووار بر اقتصاد جهانی و به تبع آن، بر بازارهای داخلی کشورها میگذارد. بازار ناودانی نیز به عنوان یکی از مهمترین مقاطع فولادی در ساختوساز و صنایع، از این قاعده مستثنی نیست. اما این تأثیرات چگونه خود را نشان میدهند؟
یکی از اولین و بارزترین واکنشهای بازار به تنشهای ژئوپلیتیک، افزایش نرخ ارز، بهویژه دلار، است. در اقتصادی مانند ایران که بسیاری از مواد اولیه (مانند بیلت فولادی) و تجهیزات تولیدی صنایع فولاد وارداتی هستند، هرگونه افزایش نرخ ارز مستقیماً بر قیمت تمامشده محصولات تأثیر میگذارد. حتی مقاطع فولادی تولید داخل نیز از این قاعده مستثنی نیستند، چرا که قیمت آنها نیز به نوعی با نرخ ارز گره خورده است. افزایش دلار به معنای افزایش بهای مواد اولیه، قطعات یدکی، و حتی هزینههای انرژی و حملونقل است که در نهایت به افزایش قیمت ناودانی در بازار میانجامد.
هنگام بروز بحران، یک عامل روانی قوی بر بازار مسلط میشود: "وحشت". فعالان بازار، از پیمانکاران و سازندگان تا انبارداران، با پیشبینی افزایشهای آتی، اقدام به خریدهای هیجانی و انباشت کالا میکنند. این رفتار تودهوار، یک تقاضای کاذب ایجاد میکند که به سرعت عرضه را تحتالشعاع قرار داده و منجر به کمبود مقطعی و جهش ناگهانی قیمتها میشود. این پدیده، بهویژه در مورد محصولاتی مانند ناودانی که کاربرد گستردهای در پروژههای عمرانی دارند، بسیار مشهود است.
تنشها میان ایران و اسرائیل، چه در قالب درگیریهای مستقیم و چه درگیریهای نیابتی در منطقه، همواره یکی از عوامل اصلی نوسان در بازار فولاد ایران بوده است. این درگیریها، یک الگو از تأثیرات مشخص بر قیمت ناودانی را ایجاد کردهاند.
همانطور که در مقدمه اشاره شد، اولین واکنش بازار به خبر یک درگیری نظامی یا تشدید تنش، شوک و جهش قیمت است. در این دوره، حجم معاملات به دلیل هجوم خریداران برای حفظ سرمایه یا تأمین موجودی، به شدت بالا میرود. به عنوان مثال، در فروردین ۱۴۰۳ پس از حمله موشکی به کنسولگری ایران در سوریه، شاهد افزایش قابل توجه قیمت ناودانی در بازار آهن و فولاد بودیم. این افزایشها میتوانست در بازهای کوتاه به ۱۵ تا ۳۰ درصد هم برسد.
شوک اولیه معمولاً موقتی است. اگر تنشها پایدار بمانند یا به درازا بکشند، پیامدهای بلندمدتی ظاهر میشود. نا اطمینانی اقتصادی باعث تعویق یا توقف بسیاری از پروژههای عمرانی، چه دولتی و چه خصوصی، میشود. وقتی پروژه جدیدی تعریف نشود یا پیشرفت پروژههای موجود کند شود، تقاضای واقعی برای ناودانی و سایر مصالح ساختمانی به شدت کاهش مییابد. این کاهش تقاضا میتواند در بلندمدت، قیمتها را با وجود افزایش هزینهها، تحت فشار قرار دهد و به نوعی رکود در بازار منجر شود.
بازار فولاد جهانی یک اکوسیستم به هم پیوسته است. هرگونه تغییر در قیمت سنگ آهن، قراضه، یا فولاد خام در بازارهای بینالمللی، مستقیماً بر قیمت ناودانی در ایران نیز اثر میگذارد. جنگ در مناطق دیگر دنیا، مشکلات در معادن بزرگ، یا تغییرات در سیاستهای تجاری کشورهای بزرگ تولیدکننده فولاد (مانند چین)، همگی میتوانند قیمت جهانی فولاد را تحت تأثیر قرار داده و سپس به بازار داخلی منتقل شوند.
تصمیمات دولتها، چه در زمینه سیاستهای پولی و ارزی، چه در مورد تعرفههای وارداتی و صادراتی، و چه در بحث پروژههای عمرانی، تأثیر مستقیمی بر بازار ناودانی دارد. مثلاً، افزایش تحریمها میتواند دسترسی به مواد اولیه را سختتر و گرانتر کند. از سوی دیگر، تسهیل مقررات واردات یا تزریق نقدینگی به پروژههای عمرانی، میتواند به ثبات بازار کمک کند.
در میان مقاطع فولادی، ناودانی، نبشی و تیرآهن از پرکاربردترینها در ساختوساز هستند. اما آیا تأثیر بحران بر آنها یکسان است؟
ناودانی و نبشی معمولاً در سایزهای متنوع و برای کاربردهای جزئیتر و مکمل در سازهها (مانند خرپا، مهاربند، قاب پنجره و...) به کار میروند. تیرآهن اما، نقش اساسی در اسکلت اصلی سازه دارد. به همین دلیل، در شرایط بحران، تقاضا برای تیرآهن به دلیل ماهیت بلندمدت پروژههای اصلی، ممکن است کمی پایدارتر باشد، در حالی که ناودانی و نبشی میتوانند نوسانات بیشتری را تجربه کنند، زیرا نوسان در پروژههای کوچکتر یا در بخشهای فرعیتر ساختمان، سریعتر خود را نشان میدهد.
نه لزوماً. در کوتاهمدت، بله، به دلیل وحشت بازار و خریدهای هیجانی ممکن است جهش قیمتی داشته باشیم. اما اگر جنگ به درازا بکشد و پروژههای عمرانی متوقف شوند، کاهش تقاضای واقعی میتواند منجر به رکود و حتی کاهش قیمت در بلندمدت شود.
بازار ناودانی در ایران، جدای از عوامل داخلی، به شدت تحت تأثیر تحولات منطقهای و جهانی است. تنشهای ژئوپلیتیک، به ویژه درگیریهایی مانند جنگ ایران و اسرائیل، به عنوان یک کاتالیزور قوی عمل کرده و نوسانات را تشدید میکنند. برای فعالان این حوزه، کلید موفقیت در این است که به جای واکنشهای احساسی، با درک عمیق از مکانیزمهای بازار، از اطلاعات موثق و تحلیلهای کارشناسی استفاده کنند.
آینده بازار ناودانی در گرو پایداری منطقهای است. هرچه ثبات سیاسی و اقتصادی در خاورمیانه بیشتر باشد، شفافیت و پیشبینیپذیری در بازار فولاد نیز افزایش خواهد یافت. این امر به برنامهریزی بهتر برای پروژههای عمرانی، کاهش ریسکهای مالی، و در نهایت، رشد پایدارتر اقتصاد کمک میکند. بنابراین، درک پیچیدگیهای ژئوپلیتیک و اقتصادی، تنها یک انتخاب نیست، بلکه برای هر فعال در بازار فولاد و ناودانی، یک ضرورت حیاتی است.