کد خبر: ۱۰۲۴۸۳
تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱۳۸۹ - ۱۰:۲۲

حق با کیست؟ شاخص چیست؟ به چه و که استناد کنیم؟

جعفر سطوتی
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب - جعفر سطوتی: سال‏هاست که اختلافات در کشور ما وجود داشته و وجود دارد و قطعاً وجود خواهد داشت. اساساً انسان با استقلال فکر و تنوع و تکثر پدید آمده و فلسفه خلقت بر تکثر و بهتر بگوییم وحدت در عین کثرت پدید آمده است. در این زمینه متفکران دانشگاهی و علمای حوزوی نیز مطالعات گسترده‏ای داشته‏اند و مطالب بسیار نگاشته و گفته شده است. اما چرا اختلافات چند سال اخیر شدت یافته و در سال اخیر به منازعه تبدیل شده است؟

در پاسخ به این سؤال، ذهن و فکر قاصر من تلاش داشته و دارد تا به دنبال شاخص‏های درست و اصیل بپردازد. یادش به خیر زمانی که در دانشگاه امام صادق (ع) پای منبر آیت الله مهدوی کنی می‏نشستیم و به فراخور مسائل مورد بحث، آیات و احادیثی هم مطرح می‏شد و یا در کلاس‏های درس از اساتید فقه و متون اسلامی آنقدر احادیث محکم می‏شنیدیم که دیگر برای ما به اصول استنباط تبدیل شده است. یکی از احادیث معروف که منسوب به امام علی (ع) است امروزه خیلی دلنشین و مورد نیاز مردم است: انظر الی ماقال لاتنظر الی من قال. این حدیث را بارها از آیت الله شنیدیم و شنیدیم و شنیدیم! در کلاس درس اساتید دیگر هم بارها شنیدیم و تفسیر و توضیحات مبسوط این حدیث و احادیث مشابه و مرتبط. امام (ع) در زمان خود و درست در زمانی که قدرت و حکومت را در دست دارد از اینکه به قول و نظر خودش که امام معصوم بود استناد کند و راه شناخت را از طریق افراد توصیه کند ابا دارد و اشخاص را و حتی خودش را معیار و شاخص نمی‏داند. 

همچنین منقول است که در جریان جنگ صفین زمانی که فتنه اوج گرفت و کار بر امام و یارانش سخت شد حارث همدانی به امام یادآور شدند که به حدیث رسول اکرم (ص) استناد کند و بگوید که پیامبر درباره علی (ع) چه فرمود! دیگر یاران نیز وی را همراهی کردند که یا علی چرا نمی‏گویی که پیامبر فرمود الحقُّ مع علی و علی معَ الحق. این را به مردم یادآوری کن تا تردیدها و ابهام‏ها در همراهی با تو از بین برود. لکن امام با دوراندیشی و بر اساس مأمورین بزرگترشان که همانا درس زندگی جاودانه برای تمامی انسان‏های طول تاریخ بود این فرصت مقطعی و زودگذر را از دست می‏دهد و به آینده جهان اسلام و فرصت بزرگتر می‏اندیشد. امام علی (ع) در پاسخ حارث چنین فرمود: یا حارث انَّ دینَ الله لایعرفُ بالرِّجال بل بآیه الحق، فأعرف الحقّ تعرف اهله؛ یعنی دین خدا با افراد شناخته نمی شود بلکه با نشانه‏های حق، پس اگر حق را بشناسی آنگاه می‏توانی صاحب حق را نیز بشناسی. و یا در مجال دیگر، زمانی که امام از جنگ صفین باز می‏گشت و در راه خطبه‏ای را ایراد فرمودند که امروزه به خطبه حقوق معروف شده است.
 
در فرازی از این خطبه آمده است : . . . فَلاتَکفُّوا عن مقالهٍ بِحقٍّ أو مَشورهٍ بِعدلٍ، فَانّی لستُ فی نفسی بِفوقِ أن أُخطئَ و لا امنُ ذلک من فعلی، الّا أن یکفی اللهُ مِن نفسی ما هو املک بِهِ منّی. یعنی از اینکه سخن حقی را بگویید یا مشورت به عدل نمایید خودداری نکنید زیرا من خودم را برتر از این نمی‏دانم که خطا کنم (من هم بما هو انسان خطا می‏کنم) و از اشتباه در کارم ایمن نیستم مگر اینکه خداوند مرا در کار نفس حمایت کند که بیش از خود من مالک آن است.

بنابراین، همه ما انسان‏ها جایزالخطا هستیم و ممکن است اشتباه کنیم و ائمه معصومین (ع) علی رغم اینکه حدیث ثقلین بر تمسک به قرآن و اهل بیت (ع) تا روز قیامت توصیه می‏کند با این هدف که برای همیشه باب سوء استفاده خواص جامعه را بسته باشند حتی از این که خود را شاخص معرفی کنند خودداری می‏کردند. یعنی ائمه‏ای که برای آنها مقام عصمت قائل هستیم و خداوند در قرآن کریم اهل بیت پیامبر (ص) را از ناپاکی عاری دانسته‏اند، خود از اینکه مردم ایشان را شاخص حق قرار دهند اجتناب دارند.
 
فلذا در کنار این اجتناب همواره مردم را به تعقل و تفکر دعوت می‏کردند. موضوعی که در بسیاری از آیات قرآن پیوسته تکرار می شود. افلاتعقلون؟ افلاتتفکرون؟ بعدها نیز علمای راستین شیعه منابع فقه شیعه را کتاب (قرآن)، سنت اهل بین(ع)، عقل و اجماع (البته اجماع اعلم فقها) معرفی کردند و مسلمین رااز اینکه بخواهند در دوران غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کس و یا کسانی را علم کرده و معیار حق و حقیقت قرار دهند برحذر می داشتند.

اما چه شده است که امروزه عده ای خود را معیار و شاخص می‏دانند و توقع دارند هر آنچه آنها فکر می‏کنند و می‏پسندند تمامی مردم نیز همان کنند و همان بپسندند؟ کجای این روش با سنت پیامبر مطابقت دارد؟ این که برخی نظرات شخصی‏اشان را بیان می‏کنند و بعد می‏گویند مردم این را می‏گویند! مردم این را می‏خواهند! مردم چنین کردند! بر اساس کدام نظر سنجی از عقل جمعی توحیدی صورت گرفته است؟ به نظر می‏رسد اگر سازوکارهای مشخصی برای کسب و اعتنا به خرد و عقل جمعی جامعه صورت نگیرد فاصله ما از قرآن و سنت خیلی بیشتر خواهد شد و انتهای آن همان گمراهی است. پس اگر می‏خواهیم گمراهی نصیب مردممان نشود بیاییم و بپذیریم که عامل به اسلام محمد (ص) باشیم: انّی تارکٌ فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی (ع) فان تمسکتم بهما لن تظلّوا ابدا.


بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۹ - ۱۳۸۹/۰۴/۱۶
0
0
جالب است. شرايط كنوني كشور هم بي شباهت به دوران امام علي نيست. البته نمي خواهم مقايسه كرده باشم بلكه رقابت حق و باطل را مي گويم. اما راه نجات همان قران و اهل بيت است!
ناشناس
|
Japan
|
۱۲:۵۹ - ۱۳۸۹/۰۴/۱۶
1
0
ماهمان نسل جوانیم که ثابت کردیم
درره عشق جگردارترازصدمردیم
هرزمان بوی خمینی بسرافتدمارا
دورسیدعلی خامنه ای میگردیم
(یاعلی)
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۶ - ۱۳۸۹/۰۴/۱۹
1
0
به نظر نویسنده استحاله شده شما، حق با افرادی است تا دیروز یا انقلاب بوده‌اند و امروز علیه آن ولی فقط ظاهر را حفظ کرده‌اند! حال و شرایط افراد نشانگر خیانت‌ها است! واقعا منصفانه بیایم و 10سال گذشته افراد را بنگریم که چگونه حال با آن گذشته به جنگ برخواسته‌اند و در پاک کردن گذشته خود توبه نامه می‌نویسند و خواهند نوشت.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۵۶ - ۱۳۸۹/۰۴/۱۹
0
0
واقعا شما حق را شناخته اید واقعا
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۳۲ - ۱۳۸۹/۰۴/۲۰
1
0
سلام دیروز نظری در مورد این متن نوشته و خدمتتان ارسال نمودم ولی در قسمت نظرات چاپ نشده چرا ؟ خودم جواب میدهم چون شما اصلاح طلب های عزیز توان شنیدن جواب را ندارید!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۶ - ۱۳۸۹/۰۴/۲۶
1
1
فرمایشات حقی است اما عمل کردن به آن برای عده ای سخت است. مشکل جامعه ما هم دراین نکته گیراست. در مسائل روزمان هم همه فریاد پیروی از امام را دارنداما در شعار ولی عمل آنان هیچ انطباقی با توصیه های امام عزیز ندارد.
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین