کد خبر: ۱۰۲۷۹۹
تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱۳۸۹ - ۱۲:۵۳

باور کنید! همسایه‌ها می‌خواهند صاحبخانه شوند

آفتاب‌‌نیوز :

آفتاب: داستان توسعه میادین نفتی و اجرای پروژه‌ها در ایران به کلاف سر در‌گمی می‌ماند که رمزگشایی از آن بسیار دشوار است. عدم النفع ۲٫۵میلیون یورویی روزانه برای هر فاز پارس جنوبی، تاخیر در تزریق گاز به میادین نفتی که تولید غیرصیانتی بیش از ۴۰۰ هزار بشکه نفت‌خام در کشور و غیر قابل برداشت شدن بخشی از ذخائر نفت خام میادین مربوطه را موجب می‌شود، برداشت ۷۰ میلیارد تومانی قطر از سهم گاز ایران در روز، کاهش ۳۰ درصدی سهم ایران از میدان گازی سلمان و سایه سنگین عراق بر مخازن مشترک نفتی همه و همه نتیجه آزمون و خطاهای سال‌یان اخیر است.

این بی‌برنامه‌گی‌ها از یک سو و روند رو به رشد مشارکت شرکت‌های بزرگ خارجی در توسعه میادین مشترک در کشورهای همسایه و به کارگیری فن‌آوری‌های نوین از میزان سهم ایران به نفع این کشورها کاسته است. در حالی که سیاست‌مداران ایرانی آرزوهای خود را در توسعه میادین و به‌دست آوردن دلارهای بی‌حساب و کتاب نفتی جست‌وجو می‌کنند، کمی آن‌طرف‌تر همسایگان ما جیب‌های خود را از فروش منابع هیدروکربوری ملت ایران پر می‌کنند.

وقتی می‌گوییم منابع ملی ایران توسط همسایگان به تاراج می‌رود زیاد شگفت زده نشوید. دولت‌مردان و مخالفان این نظر حق دارند. آنها اعتقاد دارند توسعه صنعت نفت ایران با سقوط در گودال انزوا و کابوس فقر دانش و تکنولوژی روبرو نبوده است. بدون شک اما در چند سال‌ گذشته بسیاری از شرکت‌ها و سرمایه گذاران بزرگ جای خود را به شرکت‌های متوسط‌ داخلی و کوتاه قد آسیایی داده‌اند. اینها حقایق غیر قابل انکار است. اما استدلال‌های مخالفان زمانی قطعیت دارد که ما به صورت یک بعدی به قضیه نگاه کنیم. اما این موضوع نیاز به جدانگری و همه سونگری دارد. ما نباید راه‌اندازی‌های تبلیغاتی و تاخیر در افتتاح با تاخیر پروژه‌ها را به عنوان یک موفقیت ببینیم. این واقعیت تلخ دارای ابعاد مختلف به ویژه زیان‌های چند ده میلیارد دلاری است.

واقعیت‌ها زمانی کام همه را تلخ می‌کند که وضعیت میادین مشترک نفت و گاز مورد بررسی قرار گیرد.

پارس جنوبی یا همان شاهرگ اقتصادی ایران سال‌هاست که به حیات خلوت قطر تبدیل شده و این کشور توانسته ۱۱سال زودتر از ایران استخراج گازرا شروع کند و تاکنون افزون بر ۵۰میلیارد دلار بیشتر از ایران از این میدان مشترک گاز برداشت کند.

بر اساس این گزارش میدان سلمان یکی از میادین مشترک ایران با کشور امارات است. بر اساس موقعیت جغرافیایی میدان۷۰درصد مالکیت آن در اختیار ایران است و امارات تنها از ۳۰ درصد حق برداشت برخوردار است. اما تاخیر در برداشت از این میدان و برداشت‌های هشت سال گذشته امارات سهم ایران را تا ۴۰درصد کاهش داده است و با ادامه این روند سهم ایران از این میزان هم کمتر خواهد شد.

در بخش میادین مشترک نفتی نیز جایی همین نزدیکی‌ها کشوری تشنه دلارهای نفتی و آگاه از مشکلات ایران در توسعه میادین مشترک، پاشنه کفش‌های خود را کشیده و می‌خواهد با پرواز بلند خود بر مخازن نفتی مشترک با ایران سایه افکند.

آری امروز دیگر نمی‌توان از برخی میادین انرژی به عنوان میدانی مشترک یاد کرد چرا که برنامه‌های قطر به گونه‌ای بوده که اکنون به صراحت می‌توان گفت برداشت قطر از منابع ایران شتاب بیشتری گرفته است.

درمیدان گازی سلمان نیز قرارداد کرسنت به یک معضل تبدیل شده و اولین برآوردهای حقوقی نشان می‌دهد احتمال دارد ایران ۱۰میلیارد دلار خسارت بابت لغو احتمالی قرارداد بپردازد، پولی که بی‌شک، از کیسه «ملت ایران» هزینه خواهد شد.

اینها گوشه‌ای از واقعیت‌های تلخ قابل انعکاس است که امیدواریم به چوب سیاست و به نام سیاه‌نمایی رانده نشود. برنامه‌ریزان و کارگزاران اقتصادی باید بدانند که در این راه موفق نبوده و اشتباه بسیار داشته‌اند. از نگاه برخی اقتصاددانان منتقد روند افت صنعت نفت ایران از خیلی پیش آغاز شده و بنابراین در برنامه‌های اقتصادی باید جایگاه قابل تاملی برای آن در نظر گرفت. اما این واقعیتی است که دولت با علم به مهلت ۳۵ ماهه خود و حساسیت‌های موجود در این صنعت، وعده توسعه ۳۵ ماهه فازهای باقیمانده پارس جنوبی را می‌دهد. باید منتظر ماند و دید که آیا ۳۵ ماه دیگر فاز جدیدی در پارس جنوبی راه‌اندازی خواهد شد یا انبوهی از پروژه‌های نیمه تمام معضلی برای دولت آینده خواهد بود.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین