آفتابنیوز : آفتاب: عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس معتقد است: امروز مسائل داخلی هر کشوری در سیاست خارجی آن کشور تأثیرگذار است و برعکس. بنابراین سیاست خارجی با اقتصاد داخلی در ارتباط مستقیم است لذا هر موضعگیری در سیاست خارجی ما بر زندگی و معیشت مردم تأثیرگذار خواهد بود.
محمدمهدی شهریاری، نماینده مردم بجنورد، مانه و سملقان در مجلس شورای اسلامی که حوزه انتخابیهاش به تازگی به مرکز استان تبدیل شده و از عمر استان شدن خراسان شمالی چندسالی بیشتر نمیگذرد مواضع سیاست خارجی کشور را در کاهش سرمایهگذاریها مؤثر میداند و میگوید: ما طبق برنامه چهارم توسعه کشور باید سالانه 800هزار شغل ایجاد میکردیم اما چنین اتفاقی نیفتاد زیرا باید به رشد اقتصادی 8درصدی میرسیدیم ولی آمار بانک مرکزی حکایت از رشد اقتصادی کمتر از 2درصد دارد. این مقوله به شدت ناشی از مواضع ما در عرصه بینالمللی است. نتیجهاش بیکاریهایی است که در عسلویه شاهد هستیم.
متن گفتو گوی وی با روزنامه خراسان شمالی چنین است:
یکی از کمیسیونهای تخصصی مجلس شورای اسلامی، کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی است. شاید نخستین پرسشی که درباره فعالیت این کمیسیون مطرح باشد این است که نقش سیاست خارجی در زندگی مردم چیست؟ به عبارت دیگر تصمیماتی که در سیاست خارجی اتخاذ میشود چه تأثیری بر زندگی مردم خواهد داشت؟ بگذارید اول توضیحی بدهم. تصمیمگیرندگان در سیاست خارجی در قانون اساسی تصریح شدهاند. بر این اساس به جز مقام معظم رهبری، شورای امنیت ملی و وزارت امورخارجه تصمیمگیرندگان اصلی این حوزه به شمار میآیند و وظایف اجرایی در این زمینه را به عهده دارند اما مجلس که دو وظیفه عمده قانونگذاری و نظارت بر حُسن اجرای قانون را دارد کمتر میتواند به طور مستقیم در این زمینه ورود پیدا کند.
کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی میتواند همگام با دولت در این سیاستگذاری همراه شده و با ارائه راهکارهای خوب قانونی در این عرصه گام بردارد. به عبارت دیگر مجلس به طور مستقیم نمیتواند نقشی در سیاست خارجی کشور ایفا کند اما در این راستا با روابط صمیمانه و نزدیک میان دولت و مجلس شورای اسلامی و به ویژه میان مجلس و وزارت امورخارجه میتوان شاهد وقوع رویدادهای خوبی در سیاست خارجی بود.
با این تفکیک، دوباره باید این پرسش را مطرح کنم که نقش سیاست خارجی در زندگی عادی مردم چیست؟ امروزه مسائل داخلی هر کشوری در سیاست خارجی آن کشور هم تأثیرگذار است و برعکس. این دو اینک ارتباط مستقیمی پیدا کردهاند. به نظر من در دولتهای نهم و دهم در بحث سیاست خارجی با چالشهایی مواجه بودهایم که برخلاف آنکه خیلی از اقتدار و عزت و سربلندی صحبت شده است اما مواضع برحق نظام جمهوری اسلامی ایران را با زبان دیگری بیان کردهایم و نتیجهاش برداشتهای غلط علیه کشورمان نزد افکار عمومی جهان شده است.
در این میان برخی کشورها نیز با سوءنیت از این بیان دیگر، سود جستهاند و بهانههایی برای بسیج افکار عمومی منفی علیه ایران به دست آوردهاند. در این مدت 4 قطعنامه علیه ایران صادر شده است. بحث تحریمها و کاهش همکاریهای بینالمللی هم مطرح است. این موارد همه ناشی از سیاست خارجی ماست و در زندگی مردم تأثیرگذار است.
ولی بسیاری معتقدند که روابط بینالمللی ما افزایش پیدا کرده است.
بله درست است. خیلیها معتقدند روابط بینالمللی ما افزایش پیدا کرده اما نمیدانم مبنای محاسبه آنان چه بوده است. به هر حال صدور قطعنامههای مختلف به حیثیت کشورمان در مبادلات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تأثیر گذاشته است، کمااینکه دیدهایم بسیاری کشورها ملاحظههایی در رفتارشان بروز دادهاند. از جمله در رفتار دو کشور سوریه و عراق شاهد اتفاقاتی هستیم که دو سال قبل نبوده است. گرچه ممکن است عدهای قطعنامهها را ورقپارههایی بیش تلقی نکنند اما همین ورقپارهها ضررهای زیادی را متوجه کشور کرده است.
با وجود آنکه تحریمها عموماً به شکوفایی استعدادهای جوانان ما منجر خواهد شد اما این تئوری بیشتر متوجه زمانه جنگ سرد بوده است. در حالحاضر پیشرفت کشورها در سایه همکاریهای اقتصادی و فرهنگی بینالمللی شکل میگیرد. کافی است نگاهی گذرا به 5 سال گذشته کشورها با هم داشته باشیم. اصلاً نگاه کنید ببینید کشورهایی چون مالزی، کرهجنوبی و تایلند 20 سال قبل کجا بودهاند و اینک در چه شرایطی هستند. رشد این کشورها در سایه مراودات بینالمللی آینده با سایر کشورها سبب شده به نقطهای برسند که در آن بتوانند 200، 300 میلیارد دلار صادرات داشته باشند. حال آنکه وقتی ما مورد تحریم واقع میشویم خواه ناخواه رشد توسعه اقتصادی کُند خواهد شد.
پس میتوانیم چنین نتیجه بگیریم که نمود سیاست خارجی در زندگی مردم در امور اقتصادی و معیشتی آنان اتفاق میافتد؟ بله کاملاً درست است. ما طبق برنامه چهارم توسعه کشور باید به رشد اقتصادی 8درصدی میرسیدیم و سالانه میتوانستیم 800هزار شغل ایجاد کنیم. بانک مرکزی در آمارهایش تصریح میکند که این رشد اقتصادی کمتر از 2درصد بوده است. حال باید دید چگونه ادعا میشود که اوضاع خوب پیش میرود و اشتغال افزایش پیدا کرده است.
حالی که دغدغه اصلی مردم و نمایندگانشان در مجلس شورای اسلامی حل همین معضل بیکاری و نبود اشتغال است. اکثر مراجعههای مردم از نقاط دور کشور به مجلس برای حل معضل بیکاری آنان است. عملاً همه از نمایندگان انتظار دارند که با توصیهنامههایی شرایط اشتغال را برایشان فراهم کنند در حالی که اگر توفیقی در امور اقتصادی پیدا کرده بودیم دیگر نیازی نبود که مردم از نمایندگان شغل جستوجو کنند.
با این وصف یکی دیگر از نمودهای سیاست خارجی در بحث اقتصاد کلان زمانی پدیدار میشود که مردم در زندگی روزمره خود در اموری عادی با مشکل مواجه شوند نظیر بیکاری و کاهش رونق اقتصادی در بازار.
بله، ببینید وقتی میشنویم که در عسلویه در 6، 7 سال قبل 60 تا 70هزار نفر شاغل بودهاند و اینک این رقم به 10، 15هزار نفر رسیده است یعنی حدود 50هزار نفر بیکار شدهاند. این بیکاری ناشی از پایین آمدن سطح همکاریهای بینالمللی در توسعه نفتی این منطقه بوده است. علاوه بر آن در تجارت و مراودات اقتصادی نیز کاهش روابط بینالمللی منجر به کاهش رونق و پایین آمدن سطح درآمدها در کشور شده است.
اما بسیاری از این کشورهای خارجی معتقدند که تحریمها و قطعنامهها ضرری را متوجه مردم نمیکند و هدف آنان دولت ایران است. بگذارید صریح و روشن بگویم؛ تمام کشورهایی که با نظام جمهوری اسلامی ایران مشکل دارند دنبال این نیستند که مشکلات مردم ما را حل کنند. آنان به دنبال منافع خود هستند و به این منافع رنگ و لعاب خاص بشردوستانه میدهند. نکته اینجاست که ما میتوانستیم در پرتو گفتوگو و روابط منطقی، جوسازیها علیه کشورمان را به حداقل برسانیم و مانع کاهش سرمایهگذاری در کشورمان بشویم. وقتی سخن از اعتماد بینالمللی میشود این اعتماد در پی اظهارنظرهای سیاسی ما به وجود میآید. حال وقتی اعتماد بینالمللی مخدوش میشود سرمایهگذاری هم کاهش مییابد. در این شرایط ورود ارز به کشور نیز کاهش مییابد.
چنین شرایطی فقدان سرمایهگذاری منجر به کُند شدن ایجاد اشتغال میشود. بیکاری عملاً امنیت جامعه را هدف قرار میدهد. وقتی ورود ارز به کشور کاهش یافت نرخ تورم بالا میرود. رشد اقتصادی هم که کم میشود. در چنین شرایطی دیگر نمیتوان حرف از اقتدار زد. ما زمانی کشوری مقتدر هستیم که بیکاری در کشورمان به حداقل برسد. دنیای امروز با 3 دهه قبل یا 4 دهه قبل تفاوتهای اساسی پیدا کرده است. دیگر یک کشور نمیتواند در اقتصاد بدون همکاری سایر کشورها به شکوفایی و رونق دست پیدا کند.
کشورها در اقتصاد به همدیگر وابسته شدهاند و ما باید شرایطی ایجاد کنیم که ضمن پایبندی به مواضع اصولی 30 سال گذشته به رشد و توسعه و انتقال تکنولوژی بپردازیم و این هم در پرتوی همکاریهای بینالمللی میسر است و همکاری بینالمللی نیز در پرتوی سیاست خارجی مؤثر و منطقی اتفاق میافتد.
یکی از شاخصهای توسعه در حال حاضر بحث گردشگر و ورود توریست به کشورهاست. اینکه میگویند با ورود هر گردشگر خارجی بیش از 6 شغل ایجاد میشود. تجربه کشور ترکیه نیز در این زمینه گواه رشد چشمگیر اقتصاد آن ظرف چندین سال اخیر از طریق جذب گردشگر خارجی است. حال آنکه گردشگر به مقصدی نمیرود که درباره آن تبلیغ مثبتی نباشد. این موضوع به سیاست خارجی دولت مرتبط است. یعنی به نظر میرسد اگر در سیاست خارجی به شکلی تصمیم گرفته میشد که همکاریهای بینالمللی در آن افزایش مییافت ما نیز شاهد ورود گردشگر و جذب درآمد از طریق آن بودیم.
ببینید بحث سیاست خارجی فقط با اقتصاد گره نخورده است. در موضوع توریست این ارتباط بیشتر میان رونق گردشگری و سیاست خارجی ملموس میشود. وقتی از کشور ناامنی جلوه دهند و تبلیغات زیادی تدارک ببینند ناخودآگاه در ذهن افکارعمومی بینالمللی دیدگاه منفی پدید میآید و نتیجهاش به طور مستقیم به وضعیت گردشگری برمیگردد. تقریباً ما اینک شاهد تعطیلی تورهای ورودی به کشور هستیم در حالیکه در سند چشمانداز باید به رقم 20 میلیون گردشگر دست پیدا کنیم این در حالی است که متأسفانه سالانه شاهد خروج 4، 5 میلیون گردشگر از کشور هستیم که به کشورهای خارجی مسافرت میکنند. این یعنی خروج 5 تا 10 میلیارد دلار ارز از کشور.
رقم تورهای ورودی در مقایسه با این میزان تور خروجی از کشور بسیار ناچیز است. بعضاً شاهد آن هستیم که آنهایی که برای مسافرت به ایران وارد کشور میشوند برای شرکت در سمینارها و همایشها آمدهاند که پول بلیت و هتل آنها را هم خود ما متقبل شدهایم.
در بحث گردشگری یک پرسش دیگر هم هست. در جهان قریب به 300 میلیون نفر شیعه زندگی میکنند، در کشور ما نیز که شیعهمذهب هستیم مقاصد قابلتوجهی برای این دسته از مسلمانان برای گردشگری وجود دارد. مشهد و حرم امام رضا(ع) یا قم و حرم حضرت معصومه(س) فرصتهایی برای توسعه و رونق گردشگری مذهبی ما به شمار میآیند. اگر تنها یک درصد از این جامعه آماری را ما در بحث گردشگری مذهبی جذب میکردیم شاهد ورود 3 میلیون گردشگر خارجی بودیم که هم ارزآور بود و هم موجب رونق اقتصادی میشد اما گویا ما در مراوده با کشورهای اسلامی نیز موفق نبودهایم تا چنین بازار هدفی را تحت تأثیر قرار دهیم.
ما با معضل دیگری در این زمینه مواجه هستیم. بعضی کشورهای اسلامی تمایل به ارتباط مردمشان با ایرانیان ندارند و در این زمینه حساسیت به خرج میدهند. آنها بیم آن را دارند که ذهنیت مردمشان در مواجهه با کشور ما و عملکرد نظام جمهوری اسلامی تغییر کرده و دید مثبتی پیدا کنند. بسیاری از کشورهای غیراسلامی هم همین نگرانی را دارند که پس از ورود مردمشان به ایران نگرش و دید آنها نسبت به جمهوری اسلامی تغییر کرده و مثبت شود و آنها دیگر نتوانند مقاصد خود را به خوبی دنبال کنند.
عنوان کمیسیونی که شما در آن عضو هستید دو بخش دارد. یکی «سیاست خارجی» و دیگری «امنیت ملی»؛ حال آنکه بحثی چون بیکاری که در استان حوزه انتخابیه شما نیز نرخ آن بالاست و اخیراً در جلسه معارفه استاندار جدید مهمترین تقاضا از آقای شفقت همین حل معضل بیکاری بوده؛ موضوعی که جنبههای مختلف تأثیرگذاری دارد. به عبارت دیگر بیکاری میتواند مخل امنیت ملی باشد. آیا شما از این منظر در کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی به این موضوع پرداختهاید؟
این موضوع یعنی معضل بیکاری خیلی در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مطرح نشده است. متأسفانه در سالهای اخیر شاهد افزایش نرخ بیکاری به ویژه در میان تحصیلکردگان هستیم تا آنجا که بیکاری قشر تحصیلکرده در برخی استانها بین 20 تا 30 درصد متغیر است اما هنوز این واقعیت تلخ به خوبی بررسی نشده و برای آن راهکاری ارائه نشده است.
از آنجایی که همه نابهنجاریهای داخلی با امنیت سروکار دارد به نوعی این موضوع نیز با کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در ارتباط است اما با توجه به اینکه این موضوع در کمیسیونهای اقتصاد، اجتماعی و برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی مدنظر قرار میگیرد نمایندگان در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی کمتر به آن میپردازند.
به هر حال باید توجه داشته باشیم که ایجاد شغل، کار بسیار سختی است. عملاً برای ایجاد هر شغل باید 20 میلیون تومان سرمایهگذاری انجام گیرد. بنابراین هر چه پول از کشور خارج شود یا رغبت ورود سرمایه کشور کاهش یابد هزینه کردن برای ایجاد شغل نیز سختتر خواهد شد.