کد خبر: ۱۰۴۶۸۶
تاریخ انتشار : ۱۳ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۲:۴۸
در نشست تخصصی "علوم انسانی، وضعیت امروز، چشم‌انداز فردا" مركز تحقيقات استراتژيک مطرح شد

دكتر خرمشاد: در ايران هم با ماركس و هم با وبر می‌خواستند انقلاب كنند

علوم انسانی در ايران اپوزيسيون است تا پوزيسيون
آفتاب‌‌نیوز :

آفتاب- فروزان آصف نخعی: در ایران هم با مارکس می خواستند انقلاب کنند وهم تلاش کردند با وبر انقلاب کنند. در هیچ جای دنیا این مقوله وجود نداشته است.

دکتر خرمشاد معاون پژوهشی وزارت امورخارجه در نشست تخصصی "علوم انسانی، وضعیت امروز، چشم انداز فردا" در مرکز تحقیقات استراتژیک با اعلام مطلب بالا گفت: باید کاری کنیم که علوم انسانی به گونه ای از سیاست فاصله بگیرد . به نظر می رسد که علوم انسانی فروکاسته شده به سیاست و نه از جانب حکومت که بیشتر از غیر جانب حکومت. به همین جهت علوم انسانی بیشتر حالت اپوزیسیونی در جامعه ایران همیشه داشته است تا پوزیسیون. موضع اپوزیسیونی همیشه حال می دهد و دل را خنک می کند. و انسان را در موضع برتر قرار می دهد. این نوع نگاه ما را به پیش نخواهد برد.

وی در ادامه با اشاره به این که چرا آنقدر اضطراب از طرح نظریه ای وجود دارد که سخن ازممکن بودن علم بومی وعلم دینی می کند گفت: اضطراب نداشته باشید. در شرایطی که 100 سال حاکمیت با علوم انسانی غیردینی و غیر بومی بوده است، مجال و توان طرح این ایده را حداقل داشته باشیم ولو این که به گزافه برود ولو آن که پرت و پلا می‌گوید ولی این اجازه را بدهیم.

وی در ادامه با اشاره به این که دین را حداقل در علوم انسانی شریک کنیم و آن را به عنوان منبع معرفت بگیریم گفت: این گونه استفاده ، نه به این مفهوم که الزاما گزاره ها را به آزمون بگذاریم. نه، درحالت خوشبینانه اش این می شود. چنانچه در آموزه دینی آمده که ربا فقر می دهد، این را می شود به عنوان یک پارامتر در کنار عوامل فقر مطرح کنیم به این معنا که اگر در جامعه ما عوامل فقر 16 مورد است ، یکی از این عوامل نیز می تواند ربا باشد. حالا آزمون می کنیم اگر جواب داد که جواب داده است واگر جواب نداد خواب جواب نداده است. یا تاثیر زکات برفقرزدایی و امثالهم نیز از این منظر قابل بررسی است.

خرمشاد در ادامه بحث کوبیدن علوم انسانی را منتفی و دگراندیشی را پارادایم حاکم بر علوم انسانی امروزین بحث بومی و دینی علوم انسانی ذکر کرد و گفت : علوم انسانی هژمون و درواقع در فضای فعلی ما ایدئولوزیک فکر می کند و آن چه دارد را به شدت می خواهد به صورت محافظه کارانه حفظ کند و بگوید این است و لاغیر. من می گویم باید این فرصت را بدهیم تا این نظریه هم خودش را مطرح کند . این دگر اندیشی را پاس بداریم و به آن اجازه عرضه شدن و اتفاقا بهانه ازش گرفتن و فرصت ارائه خودش را بهش بدهیم که در این تضارب است که می تواند وضعیت علوم انسانی برخی ضعف ها و خلاهای خودش را بشناسد و تنفس بکند.

وی افزود: بحث علم بومی و یا علم دینی به معنی نفی علم غرب یا یافته های بشری نیست. اثبات یک مسئله است و آن این که در علوم انسانی به طور خاص مسئله اندیشمند غربی مسئله انسان عربی است. انسان غربی، انسان مدرن است، اندیشمند علوم انسانی غربی هم به مسئله‌های مدرن انسان مدرن می‌پردازد، علوم انسانی تلاش نکند که در فضای چالش سنت و تجدد دین را بگذارد در قوطی سنت و شوت بکند برود توی دریا. شوت می کند ولی توی دریا نمی رود. ما درقطعه روشنفکران دائما روشنفکر دفن می کنیم و باز می بینیم که دین در سر جای خودش هست از این رو با وجود دین باید به حل مسأله ایران بپردازیم.

خرمشاد بحث علوم انسانی بومی و دینی را تلاشی برای مفید، موثر و سودمند کردن علوم انسانی در ایران می ‌داند به نحوی که واقعیت این است براساس تصور موجود در جامعه ایران، علوم انسانی به آن مفهوم که به درد کاری بخورد، زندگی را تغییر بدهد، ثمره عینی و عملی اش دیده نمی شود علم محسوب نمی شود.

وی می افزاید: براین اساس باید گفته شود که وضعیت علوم انسانی در ایران نسبت به شرایط علوم انسانی درغرب وضعیت مطلوبی ندارد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین