کد خبر: ۱۰۵۷۸۰
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۸:۲۹

افروغ: وای به روزی که بسیجی با یک گروه یا جناح همسو شود

آرامش سیاسی بدون نشاط سیاسی امکان‌پذیر نیست
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: یک نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، فعالیت احزاب مختلف، عدالت اجتماعی، توجه به فرآیند تفکیک در کنار فرآیند انسجام و به‌ویژه وجود اعتماد عمومی را از لوازم نشاط سیاسی در یک جامعه دانست و آرامش سیاسی بدون وجود نشاط سیاسی را به آرامشی گورستانی تشبیه کرد. 

عماد افروغ با اشاره به تعریف نشاط سیاسی اظهار کرد: نشاط سیاسی با اعتماد، ارزش‌ها و هنجارهای تعریف شده و مشترک بین مردم، گروه‌های سیاسی و اصحاب قدرت و سیاست‌گذاری مرتبط است.

وی خاطرنشان کرد: نشاط سیاسی در صورتی اتفاق می‌افتد که ما با رفتارهای قاعده‌مند، منضبط، قابل پیش‌بینی و مشترک روبرو باشیم. یعنی اگر این قاعده‌ها مشترک نباشند و از سوی دیگر، متغیر و متلون باشند و هر روز از سوی صاحبان قدرت و سیاست‌گذاری رفتارهایی غیرمترقبه، غیرقابل پیش‌بینی و فاقد انضباط کافی مشاهده کنیم، مسلم است که اعتماد به دست نمی‌آید و اعتماد هم مقدمه نشاط سیاسی است.

این پژوهشگر مسایل سیاسی و اجتماعی با بیان این‌که «بین اعتماد سیاسی و نشاط سیاسی ارتباط وجود دارد» تصریح کرد: اعتماد در صورتی به دست می‌آید که هنجارها و ارزش‌های مشترکی به صورت قاعده و انضباط بین مردم و صاحبان قدرت تجلی پیدا کند و به ویژه رفتار صاحبان قدرت باید از روی این ارزش‌ها و هنجارهای مشترک و قواعد و اصول تعریف شده باشد.

وی افزود: البته یک‌سری ظرایف و پیچیدگی‌هایی در این‌جا ممکن است رخ دهد؛ مثلا ممکن است در شرایط امروز ایران نگاهی صوری و ظاهری به این ارزش‌های مشترک را شاهد باشیم یا باور کاذبی را نسبت به این قواعد منضبط ببینیم که مسلما این نوع نگاه اثر سویی روی اعتماد می‌گذارد.

وی با بیان این‌که «ریا، تملق و عوام فریبی بر روی اعتماد بلندمدت افراد یک جامعه اثر می‌گذارد» افزود: این اعتماد نداشتن، هم موجب سست شدن باورهای گروه‌های خاص و مربوط به مولفه تفکیک در جامعه می‌شود و هم در درازمدت می‌تواند اثری روی سست شدن باورهای مردم داشته باشد و بدین ترتیب باید دقت کرد که در عمل شاهد تجلی این قواعد تعریف شده باشیم نه در صورت.

این استاد دانشگاه تاکید کرد: در صورتی که تبلور این قواعد و تعاریف تنها در صورت و ظاهر باشد، بالاخره دیر یا زود روشن می‌شود که این یک صورت‌گرایی و شکل‌گرایی بیش نیست و نیت‌های دیگری در پس این رفتارهای صوری و ظاهری وجود دارد. مردم کم‌کم خود آگاه می‌شوند و بینش لازم را پیدا می‌کنند و این نوع نگاه کم‌کم اثر سویی بر روی اعتقاد آن‌ها می‌گذارد.

وی همچنین به ضرورت فعالیت احزاب و گروه‌ها از سلایق مختلف برای ایجاد نشاط سیاسی اشاره کرد و گفت: بی‌اعتمادی می‌تواند هم سراغ گرو‌ه‌های اجتماعی و هم سراغ عامه مردم بیاید و سخن من درباره مخدوش شدن فرآیند تفکیک در صورت بی‌اعتمادی، مربوط به گروه‌های اجتماعی تفکیک شده در جامعه است. ما در فرآیند تفکیک می‌گوییم که یک جامعه بیش از آن‌که از آحاد بی‌شکل، شکل گرفته باشد، از تجمع‌ها و گروه‌بندی‌های مختلف شکل گرفته است.

وی ادامه داد: در این فرآیند، دو گروه‌بندی را در نظر می‌گیریم، یکی گروه‌بندی‌های افقی و دیگری، گروه‌بندی‌های عمودی. گروه‌بندی‌های افقی مانند گروه‌بندی‌های جنسی، نژادی و مذهبی است که فراوان هستند و گروه‌بندی‌های عمودی ناظر به گروه‌های منزلت، طبقات اجتماعی و گروه‌های سیاسی یا احزاب است. فرآیند تفکیک و تخصصی شدن یک شبه شکل نمی‌گیرد یا یک شبه نابود نمی‌شود و مسلم است که کشوری که بخواهد حیات مستمری داشته باشد و توجه دیرینه‌ای به ارزش‌ها و حقوق مشترک شود، باید به این روند مستمر شکل‌گیری گروه‌ها توجه داشته باشد.

افروغ با اشاره به این‌که « در عرصه سیاست، از گروه‌های سیاسی به عنوان عرصه عقلانیت سیاسی و از احزاب به عنوان تجارب متراکم سیاسی یاد می‌کنیم» تاکید کرد: کشوری که فاقد حزب است، فاقد عقلانیت سیاسی است و کشوری که فاقد عقلانیت سیاسی باشد، فاقد تجربه متراکم سیاسی است و هر لحظه گروه‌های سیاسی برای رسیدن به قدرت، موضع خود را عوض و هر روز یک ایدئولوژی را اختیار خواهند کرد و بدین ترتیب دیگران نمی‌دانند که با چه گروهی روبه‌رو هستند.

این استاد دانشگاه ادامه داد: مسلم است که اگر زمینه شکل‌گیری گروه‌بندی‌های اجتماعی اعم از افقی و عمودی و به ویژه احزاب سیاسی تعریف شده و قاعده‌مند کور شود، خواه‌ناخواه رفتارها غیرقابل پیش‌بینی می‌شود و وقتی رفتارها غیرقابل پیش‌بینی شود، روی اعتماد اثر می‌گذارد و اعتماد هم مهمترین مولفه نشاط سیاسی است.

وی با بیان این‌که «در جامعه کنونی ما آن‌چنان که باید و شاید، تفکر حزبی یا شکل‌گیری احزاب جا نیفتاده است» افزود: از یک سو، برخی باورها نسبت به احزاب وجود دارد که آن‌ها را صرفا منادیان قدرت و قدرت‌طلبی تعریف می‌کنند و نسبت به جایگاه آن‌ها در اداره سالم جامعه بیمناک هستند و حتی از قدرت‌طلبی‌هایی که به نام حزب صورت نمی‌گیرد، غفلت می‌کنند. بسیاری از گروه‌ها هستند که با تفکر حزبی مخالفت می‌کنند، ولی خودشان کارکرد حزبی دارند، فهرست انتخاباتی می‌دهند و کاندیدا معرفی و سعی می‌کنند با نامی غیر از حزب بر نتایج انتخابات اثر بگذارند و این نقض غرض است و باید جلوی این تفکر ایستاد.

وی تصریح کرد: خود گروه‌ها هم باید از تبدیل خود به احزاب تعریف شده بیشتر استقبال کنند. وقتی مردم با حزب روبرو هستند یعنی با یک ایدئولوژی تعریف شده، مسلک مشخص و عضوگیری، منبع مالی و رهبری تعریف شده روبرو خواهند بود و باید از هر گروهی که اقدام به تشکیل حزب می‌کند استقبال کرد؛ چراکه معلوم است که با چه مرام و مسلکی روبرو خواهیم بود و عملا هرکس که حزب تشکیل می‌دهد خود را به گوشه‌ای هدایت می‌کند به طوری‌که همه می‌توانند آن‌ها را پیدا و مواضع آن‌ها را معلوم کنند.

این نماینده پیشین مجلس با بیان این‌که «وقتی شاهد گروه‌های تعریف شده نباشیم، گروه‌های دیگر به راحتی می‌توانند موضع عوض کنند» گفت: اگر نگاهی به شرایط گروه‌های کشور بیندازیم، می‌بینیم که بسیاری از گروه‌ها هستند که زمانی طرفدار عدالت اقتصادی بودند ولی آن را کنار گذاشتند و طرفدار آزادی شدند و خیلی‌ها هم طرفدار آزادی اقتصادی و قاعده بازار بودند ولی آن را کنار گذاشتند و طرفدار محرومین و مستضعفین شدند. این تغییرات نشان می‌دهد که موضع‌گیری آن‌ها عطف به مرامنامه و مسلک تعریف شده آن‌ها نیست، بلکه به حسب شرایط، تغییر جهت می‌دهند.

وی افزود: بدین ترتیب بسیاری از افرادی که زمانی سبقه راست داشتند، عدالت‌خواه می‌شوند و بسیاری از افرادی که سبقه عدالت‌خواهی داشتند بعضا طرفدار توسعه سیاسی و دوم خرداد می‌شوند. چنین مساله‌ای حکایت از این دارد که ما واقعا باید روی منش و رفتار سیاسی خود تجدید نظر کنیم و یک منش تعریف شده‌تر، مشخص‌تر و قاعده‌مند‌تر پیش بگیریم. این گروه‌ها ممکن است در کوتاه مدت منافع خود را پیش ببرند، ولی نسبت به پیشبرد سالم و عقلانی و درازمدت جامعه آسیب وارد می‌کنند.

وی با تاکید بر این‌که «واقعا باید به سمت حزب رفت» تصریح کرد: البته باید به این مساله هم توجه داشت که همان‌طور که به اهمیت فرآیند تفکیک اشاره می‌کنیم، نباید از ضرورت فرآیند انسجام غافل شویم. هیچ کشوری با تفکیک صرف نمی‌تواند اداره شود و در کنار این تفکیک‌ها باید شاهد پیوستگی، وحدت و انسجام بین گروه‌های مختلف، مردم و صاحبان قدرت باشیم. یکی دیگر از مسایلی که می‌تواند نشاط سیاسی جامعه ما را دستخوش آسیب کند، این است که فرآیند انسجام جای خود را با فرآیند تفکیک خلط کند و نهادهایی که کارکرد وحدت‌بخش دارند، کارکرد خاص پیدا کنند.

افروغ با بیان این‌که «نهادهایی مانند رهبری، قضات، نظامیان اعم از بسیج، سپاه و ارتش و نیز متولیان اصلی حقوق شهروندی بویژه حقوق طبیعی و اجتماعی در جامعه نهادهایی با کارکردهای وحدت‌بخش هستند» گفت: یکی از بخش‌هایی که کارکرد عام و انسجام بخش دارند، مراجع تقلید هستند. مراجع تقلید نقش حزبی و گروهی ندارند و ما هیچ‌گاه توقع نداریم که یک مرجع تقلید فتوای جناحی صادر کند؛ چراکه در این صورت، کارکرد انسجام‌بخش او مخدوش خواهد شد. به همین ترتیب اگر جایگاه‌ها و مقام‌هایی که کارکرد انسجام‌بخش دارند تقلیل پیدا کنند و مثلا با یک جناح همسو شوند، این امر روی فضای سیاسی اثر منفی می‌گذارد.

این پژوهشگر مسایل سیاسی و اجتماعی خاطرنشان کرد: من همواره گفته‌ام که وای به روزی که بسیجی ما که باید کارکرد وحدت‌بخش و انسجام‌بخش داشته باشد، با یک گروه یا جناح همسو شود؛ چراکه این مساله موجب می‌شود که مردم اعتمادشان را از دست بدهند. اگر آن بخش‌هایی که کارکرد انسجام‌بخش دارند، مثل گروه‌های سیاسی وارد مبارزات سیاسی شوند، مسلما اثر انسجام‌بخشی خود را از دست می‌دهند و اعتماد مردم نسبت به آن‌ها کم می‌شود. شاید در چنین شرایطی منافع کوتاه مدتی به دست بیاید، ولی در درازمدت آسیب جدی به کشور وارد می‌شود و در شرایط بحرانی، آن جایگاه فاخر و متعالی که باید داشته باشند را از دست می‌دهند و این می‌تواند نسبت به مسایل ملی ما آسیب‌رسان باشد. بحث امام (ره) هم همین بود؛ چراکه نهادهایی که درگیر مسایل نظامی هستند بیشتر با کارکرد انسجام‌بخشی تعریف می‌شوند و اهداف و وظایف آن‌ها بیش از آن‌که گروهی باشد، ملی است.

وی با اشاره به این‌که «اهداف گروه‌های سیاسی هم باید ملی باشد، ولی آن‌ها برای رسیدن به قدرت می‌توانند در یکسری درگیری‌های سیاسی وارد شوند» تاکید کرد: وقتی عده‌ای وارد درگیری سیاسی می‌شوند عده دیگری با منش متفاوتی نگاه منفی به آن‌ها خواهند کرد و این طبیعی است ولی کسانی که کارکرد عام دارند، همه گروه‌های سیاسی به آن‌ها نگاه مثبت دارند و احساس می‌کنند که این‌ها برای منافع سیاسی زودگذر نقش‌آفرینی نمی‌کنند.

افروغ ادامه داد: دو حزب ممکن است یکدیگر را تحمل کنند ولی مسلما رقیب یکدیگر خواهند بود و نشاطی که افراد هم‌حزبی با هم دارند با رقیب نخواهند داشت. ولی وقتی مثلا سپاه و بسیج نقش وحدت بخش خود را ایفا کنند موجب می‌شود که اعتماد همه گروه‌ها و پیروان آن‌ها را به دست بیاورند و این ضرورت اداره سالم جامعه است.

این نماینده سابق مجلس تاکید کرد: جامعه در کنار فرآیند تفکیک، نیاز به وحدت دارد که یا وحدت نمادین است که به ارزش‌های مشترک فرهنگی، امنیت ملی و ثبات سیاسی برمی‌گردد یا به هماهنگی ساختاری بین دستگاه‌های مختلف مربوط می‌شود.

وی با بیان این‌که «مقوله عدالت اجتماعی می‌تواند یکی از عناصر وحدت‌بخش باشد» افزود: وقتی بحث عدالت را مطرح می‌کنیم باید نگاه‌های تبعیض‌آمیز را کنار بگذاریم. به هر حال از جمله کارکردهای مربوط به انسجام می‌توان از وحدت نمادین، ثبات سیاسی و هماهنگی ساختاری بین نهادها اسم برد و عده‌ای هم متولی این کارکردهای وحدت‌بخش هستند. البته جامعه نمی‌تواند صرفا از کارکردهای این نهادها تشکیل شود؛ چراکه نیازی به تخصصی شدن و فرآیند تفکیک هم دارد که شکل‌گیری گروه‌های مختلف از جمله این مولفه‌هاست.

افروغ در ادامه گفت‌وگوی خود با ایسنا، درباره نسبت میان نشاط سیاسی و آرامش سیاسی اظهارکرد: این دو مقوله به هم مرتبط هستند، یعنی آرامش بدون نشاط و نشاط بدون آرامش سیاسی معنا ندارد و اگر این دو مقوله یکی نباشند، لااقل مرتبط با هم و به شدت در هم تنیده هستند.

این استاد دانشگاه با بیان این‌که «نسبت کاملا دیالکتیکی بین نشاط و آرامش برقرار است» گفت: این‌طور نیست که این‌ها دو عنصر در هم مجزا باشند؛ بلکه یک در هم تنیدگی بین آرامش سیاسی و نشاط سیاسی وجود دارد. به عبارت دیگر می‌توان گفت همان‌طور که ضروری است یک جامعه دو فرآیند تفکیک و انسجام را داشته باشد، نشاط سیاسی، هم در گرو فعالیت‌های تعریف شده گروه‌های سیاسی است و هم در گرو فرآیندی که انسجام جامعه را تعریف می‌کند و آرامش سیاسی نیز چنین حالتی دارد.

وی با بیان این‌که «آرامش سیاسی بدون نشاط سیاسی امکان‌پذیر نیست و خود آرامش سیاسی هم در گرو دو مولفه تفکیک و انسجام است» تصریح کرد: آرامش منهای نشاط شبیه به گورستانی است که در آن هیچ حرکت، حیات، رقابت و پرسش و پاسخی مشاهده نمی‌شود و آرامشی که مثل گورستان می‌ماند مقبول نیست.

وی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر، ما به یک فضای آرام برای فعالیت‌های رقابت‌آمیز سیاسی نیاز داریم که آن آرامش رقابت سیاسی به قواعد رقابت برمی‌گردد که بیشتر در ذیل فرآیند انسجام قابل تعریف است؛ بنابراین اگر بگوییم آرامش با قواعد مشترک به دست می‌آید و نشاط با رقابت بین گروه‌ها در ذیل این قواعد مشترک حاصل می‌شود، مسلما آرامشی مطلوب خواهد بود که در کنار آن رقابت باشد و رقابتی مطلوب خواهد بود که با توجه به قواعد مشترک صورت بگیرد.

این پژوهشگر مسایل سیاسی و اجتماعی در پایان اظهار کرد: این‌که آرامشی منهای نشاط یا انسجامی منهای رقابت و تفکیک یا نشاطی منهای آرامش و به عبارتی تفکیکی منهای انسجام را بتوانیم تصور و مجسم کنیم، این مساله مخل یک حیات سیاسی مستمر و بادوام است؛ چراکه اگر آرامشی منهای نشاط یا انسجامی منهای رقابت بخواهیم، این یا شبیه به یک گورستان آرام است و یا به نظام‌های توتالیتر فاشیستی و بعضا سوسیالیستی شبیه خواهد بود.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین