آفتاب- فروزان آصفنخعی: مطبوعات در یک سال گذشته فضای کاملا جدیدی را دارند تجربه میکنند که کاملا متمایز از فضای ابتدای انقلاب تا پیش از انتخابات 22 خرداد 1388 است.
در این فضا به دلیل برداشت سلیقهای از قانون مطبوعات از سوی هیأت نظارت برمطبوعات خودسانسوری و توقیف مطبوعات به اوج خود میرسد.
برخورد سلیقهای تا آن جا است که حتی خبر برخی سایتهای داخلی و فیلتر نشده هم جزو محدودیتهای مطبوعاتی قرار میگیرد.
نظام پیشگیرانه مطبوعاتی بهویژه در مراحلی خاص به اجرا گذاشته می شود و نظام صدور مجوز و امتیاز به دایره محدودتری از خودیها اختصای مییابد.
شاید این موضوع ناشی از آن است که از مطبوعات بهویژه مستقل توسط مسئولان تعابیر بسیار منفی تری مطرح میشود و با این رویکرد بسیاری به وادی تعطیلی میروند.
ازاین جمله است روزنامههای بهار، سرمایه، و اعتماد و اعتماد ملی و نشریه هفتگی ایراندخت. این عملکرد شاید ناشی از نظریه لاسول باشد که مردم به عنوان مخاطب رسانهها، بهراحتی تحت تاثیر رسانه قرار گرفته و با آن همدلی نشان میدهند.
موافقان تعطیلی نشریات، از این قدرت رسانهای، با عنوان ایجاد توهم رسانهای که میتواند منجر به آمدن اجتماعات به کف خیابان شود یاد میکنند.
برخی چون دکتر کاشی مخالف وجود چنین قدرتی در رسانهها هستند. اما کسانی که مطبوعات مستقل را منفی ارزیابی میکنند با این رویکرد آنان را قابل حذف میدانند.
اما باید گفت پیشفرضهای نظری لاسول که با دنیای رادیوی مارکنی و تلویزیون برای خطاب قرار دادن مخاطب دارای اعتبار نسبی ولی نه چندان قدرتمندی است، با جهان شبکهای امروز که متشکل از شاهراهای اطلاعاتی و اینترنتی است چندان موافقت ندارد.
به عبارت دیگر این دیگر رسانهها نیستند که توهم قدرت میآفرینند، بلکه این مخاطبان هستند که با درک قدرت انتخاب، زمینه تطابق را به روزنامهها تحمیل میکنند.
اگر روزنامه بخواهد بماند باید به این مزه و سلیقه احترام بگذارد و الا با رانتها و سوبسیدهای دولتی به حیات خود ادامه میدهد درغیر این صورت به دلیل عدم اقبال عمومی تعطیل خواهند شد.
در فضای شبکهای هر شهروندی مزیتهای فکری خود را برروی بلاگ ها قرار داده و برنامه خود را از جمله برنامه پژوهشی و یا اجتماعی خود را اعلام میکند.
در جهان شبکهای این شهروندان هستند که به همه رسانهها خط میدهند و نه رسانهها به شهروندان. به عبارتی نظرسنجی برای تولید روزنامه، در حوزه بلاگها و جهان شبکهای یکی از ضروری ترین عملیات برای موفقیت روزنامه محسوب میشود.
این موضوع شامل روزنامههای مستقل در ایران نیز هست. نظام رای فردی که در انتخابات خرداد 76 سراز چراغ جادوی تمدن ایرانی و اسلامی بیرون آورد، سعی کرد که نظام رسانهای را مطابق با نیازهایش سازمان بدهد.
البته روزنامهها نیز به این نیاز پاسخ دادند. تا آن جا که اهمیت اطلاع رسانی به عنوان رکن چهارم دمکراسی به خوبی در تحولات دهه گذشته نهادینه شد.
با برجستگی جهان وب و دیجیتال این شخصیت و روحیه در قالب شهروند-خبرنگار برجسته شد به نحوی که جستجوی کلمه ایران در صفحه اول یوتیوب 274 هزار فیلم ویدیویی را به شما معرفی میکند.
با کلمه ایرانیان 84 هزارفیلم و با کلمه ایرانی 102 هزارفیلم معرفی میکند. در مجموع میتوان تخمین زد که حدود 500 هزار قطعه فیلم ویدیویی حداکثر 10 دقیقهای توسط کاربران ایرانی روی یوتیوب بارگذاری شده است.
اکنون مخاطبان مطبوعات مستقل به تفکیک ساختی دست یازیدهاند که چه نوع مطلب و مقالهای را از چه منبعی باید دریافت کنند.
این بدان معنی است هرچند فضای بعد از 22 خرداد 1388، یک فضای ویژه در تاریخ سیاسی بعد از انقلاب در حوزه مطبوعات به ویژه برای خبرنگاران مستقل به شمار میرود اما این فضا در چشم انداز خود دارای گشایشهایی نیز هست.
زیرا در زیرساختهای حوزه اطلاعرسانی بهویژه حوزه مخاطبان انقلاب دیجیتالی ثمرات خود را به همراه آورده است، هرچند کماکان حوزه خبر و اطلاعرسانی در مطبوعات کماکان با مشکلات جدی روبهروست.
به همین دلیل مطبوعات برخی از مهمترین وظیفه اطلاع رسانی را که میتواند به تعطیلی رسانه ها منتهی شود به سایتهای اینترنتی واگذار کردهاند و سعی دارند در حوزه تحلیل به عمق بروند.
این تقسیم کار و تفکیک ساخت دورکیمی به لحاظ فرهنگی دارای نهادهای شبکهای است که در میان مدت و درازمدت شکوفایی خود را به بار خواهد نشست. نباید فراموش کرد که اکنون روزنامهنگاران پروتکل روزنامهنگاری در فضای ویژه و بسته را تا اندازهای دارند میآموزند.