آفتابنیوز : آفتاب: کارجویان به جای تلاش در افزایش توانمندی خود برای تصدی مشاغل، بیشتر به مدارک دانشگاهی خود اکتفا دارند و این موضوع باعث شده تا علاوه بر افزایش تعداد آنها، گروه زیادی نیز یافتن کار را مربوط به "شانس" و"اقبال" فرد بدانند.
اعتماد به نفس، خستگی، از دست دادن روحیه، سردرگمی، بدشانسی، دیده نشدن و واژه های مترادف دیگر با این موضوعات از مسائلی است که بسیاری از جوانان متقاضی کار مطرح می کنند و جملگی معتقدند که هرچه از زمان انتظار آنها برای ورود به بازار کار میگذرد، شانس جذب آنها توسط بنگاهها کم میشود.
بر اساس این گزارش، مقولههایی نیز درست نقطه مقابل مشکلات جوانان جویای کار وجود دارد که توسط متولیان بازار کار، کارفرمایان و صاحبان بنگاهها مطرح میشود و آنها هم چیزی نیستند جز مهارت، تجربه عملی، علمی، انگیزه تصدی شغل، توان به دست گرفتن حرفههای مختلف، آشنایی به زبان خارجی، کار با کامپیوتر و ...
البته نباید از نقش و وظیفه دولتها در توانمندسازی و حمایت از جوانان جویای کار که بخش مهمی از مراحلی است که جوان برای شاغل شدن طی میکند غافل شد، چون اینکه دولت موظف به پیدا کردن کار برای متقاضیان شغل است در قانون اساسی به روشنی اعلام شده است.
جدا از اینکه ممکن است افرادی نیز بتوانند با استفاده از رانت و پارتی و مسائلی از این دست به بازار کار، شرکتها، سازمانها و ارگانها راه پیدا کنند؛ اما بقیه شاغلینی که هم اکنون مشغول به کار هستند از روشهایی مانند آزمونهای عملی و تخصصی، آزمونهای علمی، گزینش و روشهای دیگر جذب شدهاند.
در واقع هدف این است که افراد کارجو باید بدانند امروز برای ورود به بازار کار و یافتن شغلی با ثبات و به قولی آتیه دار باید بجنگند و تمام تلاش خود را به کار گیرند. در این بخش است که جوانان باید از توانمندیها، مهارتها، داشتهها و تخصص خود استفاده کنند تا بتوانند به خوبی از بین نیروهای بیشماری که متقاضی مشاغل مختلف میشوند تمیز داده شوند.
باید از جوانان متقاضی کار پرسید که چگونه است برای ورود به دانشگاه و در زمان کنکور خود را موظف میدانند که درسهای مختلفی را از بر کنند و در اوج آمادگی در جلسه امتحان حاضر شوند چون می دانند که احتمالا رقبای سرسختی خواهند داشت ولی در مقوله مهم اشتغال که می تواند آینده آنها را تغییر دهد و میتوان گفت حتی از تحصیل نیز مهمتر است خود را موظف به تجهیز نمیدانند؟
اساسا اینکه جوانان باید بدانند که برای شاغل شدن نیاز به توانمند شدن دارند و باید مهارتهای مختلفی را بیاموزند وظیفه کیست؟ آیا دولتها باید به کارجویان آموزش دهند، آیا خود کارجویان هستند که باید به آمادگی برای تصدی مشاغل برسند و یا اینکه بنگاهها باید افراد را جذب و به آنها آموزش دهند؟
اخیرا به موضوعاتی مانند مهارت نداشتن کارجویان از دلایل اصلی بیکاری میلیونی افراد توجهات ویژهای میشود و از آن به عنوان یک ضعف کارجو یاد میشود. حال ممکن است کارجویان بسیار زیادی باشند که از مهارتها و توانمندیهای خوبی نیز برای ورود به بازار کار برخوردار باشند و به اصطلاح آمادگی شاغل شدن را نیز دارند ولی جایی نیست که آنها را جذب کند که البته این مسأله نیز یک بخش دیگر کار است.
به نظر میرسد به دلیل سخت شدن ورود به بازار کار، عدم تعادل بین عرضه و تقاضای نیروی کار و هجوم سیل کارجویان برای مشاغل مختلف، لازم است تا افراد علاوه بر کسب مدارک دانشگاهی، از مهارتهای فنیو حرفهای، دانستن حداقل یک زبان و عموما انگلیسی، آشنایی و کار با کامپیوتر برخوردار باشند تا بتوانند به شاغل شدن خود امیدوار باشد.
امروز دیگر سه دهه پیش نیست که کارجویان بتوانند با مدارک پایین تحصیلی، بدون مهارت، بدون دانستن زبان خارجی، بدون مهارت فنیو حرفهای و بدون دانستن بسیاری از مهارتهای دیگر به راحتی جذب بازار کار شود. در واقع افزایش جمعیت به ویژه در دهه 60، رشد تکنولوژی، بالا رفتن انتظارات و نیازهای بنگاهها از نیروی کار باعث شده تا افرادی موفق به تصدی مشاغل مختلف شوند که از آمادگی انجام کارها برخوردار باشند.
یا "شانس" یا "اقبال"؟ متاسفانه دولتها نتوانستند در انجام وظایف حاکمیتی خود در مقوله اشتغال که همانا ایجاد فرصتهای شغلی منطبق بر نیازها باشد موفق باشند هرچند تلاشهای زیادی انجام شده و میشود. از سویی نیز افراد متقاضی کار نتوانستهاند نیازها و توانمندیهای واقعی خود را شناسایی کنند تا بتوانند بر اساس آن مسیر کسب یک فرصت شغلی را بپیمایند و بیشتر وابسته به شانس و اقبال حرکت میکنند.
در واقع تاکید قانون اساسی در وظیفه حاکمیت برای تامین اشتغال افراد به معنی کار دادن به تک تک افراد نیست، بلکه بیشتر تامین شرایط زندگی افراد مدنظر است که البته به دلیل وجود ضعفهای فراوان در این بخش، تعداد کارجویان به اعداد چند میلیون نفری رسیده است.
هرچند این سوال نیز همچنان از سوی کارجویان مطرح است که آیا عرضه مشاغل بر اساس نیازهای آنان وجود دارد و یا خیر؟ دولت موظف است تا برای هدایت افراد متقاضی کار به توانمندشدن آنان برای کسب مهارتهای مختلف شغلی و آماده شدن برای ورود به بازار کار برنامهریزی عملی داشته باشد.
ابهام در شفافیت بازار کار کارجویان نیز موظف هستند تا سطح توانایی ها و آمادگی خود برای تصدی مشاغل مختلف بر اساس نیازهای روز بنگاهها تغییر دهند و آن را بالا ببرند چون اگر اینگونه نشود آنها از غافله بازار کار عقب می مانند و این موضوع برای آنها خوشایند نیست.
نکته آخر اینکه متاسفانه هنوز رقابت به معنی واقعی نیز در بازار کار شکل نگرفته و این بازار از شفافیت لازم برای پذیرش کارجویان بر اساس تواناییها برخوردار نیست. بنابراین عدهای هم میتوانند با استفاده از موقعیتهای مختلف و رانت به مشاغلی برسند که توان انجام آن را ندارند، در واقع دولتها موظفند تا تلاش خود را بر هدایت بازار کار به سمت جذب افراد کاردان و توانمند قرار دهند.