آفتابنیوز : آفتاب: نگاهی گذرا به صفحه حوادث روزنامهها، افزایش قتل در خانواده را نشان میدهد. باید پذیرفت که قتلهای خانوادگی، نمادی از افزایش بحران در خانوادههاست. امروزه این قبیل قتلها به عنوان یک معضل اجتماعی شناخته میشوند و آنچه این پدیده را در کانون توجه قرار میدهد، عبارت پارادوکسیکال قتل خانوادگی است؛ با این توضیح که در این نوع قتل، ماهیت و کارکرد خانواده در جامعه با قتل که شدیدترین نوع خشونت است آمیخته شده و ترکیب قتل خانوادگی را بوجود آورده است.
افزایش تعداد قتلهای خانوادگی در سالهای اخیر، دستمایهای برای واکاوی این پدیده خشونتبار است.
همواره در ذهن انسان، خانه مکانی امن برای حفظ و برآوردن نیازهای مادی و معنوی بشمار میآید اما هنگامی که تبدیل به صحنه قتل و خشونت میشود، ذهن را به این سمت میکشاند که خانواده جدید، در تحقق کارکردهای خود، دچار ضعف شده است؛ به نحوی که دیگر قادر نیست نیازهای اعضا را به شکلی مطلوب تامین کند. این تامین نشدن نیازهای حیاتی برای اعضای خانواده، منجر به تنش و در نهایت قتل میشود.
در جدیدترین پرونده قتل خانوادگی در گلسار گیلان که در22 آبان ماه امسال کشف شد، پسر 16 سالهای به همراه دو تن از دوستانش خانواده عمویش را به طرز فجیعی به قتل رساند و در یک وان حمام رها کرد.
اما آنچه که مهم است شناسایی علل وقوع اینگونه قتلهاست؛ اینکه چه میشود فردی در کانون خانواده به خود اجازه میدهد، دستان خود را به خون خواهر، برادر، همسر، فرزند، والدین و ... آغشته کند. موضوعی که شاید بتواند از وقوع این پدیده مجرمانه به نحوی پیشگیری کند. در این راستا با تعدادی از جامعهشناسان، مسوولان انتظامی و رفتارشناسان به گفتوگو نشستیم تا ریشههای اصلی قتلهای خانوادگی را مورد بررسی قرار دهند که مشروح آنها در ذیل میآید.
حدود 30 درصد قتلهای کشور خانوادگی است
قتل زن توسط شوهر بیشترین قتلهای خانوادگی امسال سرهنگ مصطفایی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی ناجا با بیان اینکه حدود 30 درصد از قتلهای شش ماهه نخست سالجاری، خانوادگی است، گفت: سهم وقوع قتلها خانوادگی بوسیله سلاح سرد در ششماهه امسال حدود 47 درصد بوده است.
وی با بیان اینکه بیشترین قتلهای خانوادگی به وقوع پیوسته در ششماهه امسال مربوط به قتل زن توسط شوهر است، افزود: در این مدت حدود 18 درصد از قتلهای خانواگی مربوط به قتل زن توسط شوهر بوده است.
مصطفایی اضافه کرد: علل حدود 36 درصد از قتلهای خانوادگی ناشی از اختلافهای خانوادگی و حدود 21 درصد دیگر ناشی از مسایل اخلاقی است.
24 درصد از قتلهای استان تهران در ششماهه امسال خانوادگی بود سرهنگ عباس علیپور، رییس پلیس آگاهی استان تهران گفت: 24 درصد از کل قتلهای رخ داده در ششماهه نخست سال جاری خانوادگی بوده است.
وی افزود: رفتارهای غیراخلاقی مهمترین علت بروز قتلهای خانوادگی است.
رییس پلیس آگاهی استان تهران با بیان اینکه اختلافات مالی و اختلافات جزئی از دیگر عوامل مهم در بروز قتلهای خانوادگی بوده است، افزود: این مسایل نشان دهنده پایین بودن سطح فرهنگ خانوادهها است.
وی با اشاره به نقش مواد مخدر در بروز قتل در خانوادهها، تصریح کرد: استفاده از مواد مخدر و روانگردانها نقش زیادی در تکرویهای اجتماعی و بروز خشونت در خانواده دارد.
علیپور به خانوادهها توصیه کرد: به مسایل و مشکلات روحی و روانی اعضای خانواده توجه زیادی کنند، چرا که بسیاری از جنایات ناشی از اختلالات روحی و روانی ناشناخته در افراد است.
وی با اشاره به بروز قتلهای خانوادگی به دلیل مسایل ناموسی، تصریح کرد: اعضای خانواده باید شئونات اخلاقی و اسلامی را در درون خانواده رعایت کنند، چرا که رعایت حد و مرزهای افراد سبب میشود که روابط درون خانواده مستحکمتر شود.
رییس پلیس آگاهی استان تهران بر ارتقای سطح آگاهیهای والدین در مواجهه با ناهنجاریها تاکید و در بررسی عوامل موثر در کاهش جرایم و قتلهای خانواده عنوان کرد که ترویج مسایل دینی و اخلاقی میتواند نقش بهسزایی در کاهش اینگونه جرایم داشته باشد.
زنگ خطر به صدا درآمده است دکتر مجید ابهری، مشاور اجتماعی کمیسیون اجتماعی مجلس با تاکید براینکه براساس تحقیقاتی که درگروه آسیبشناسی اجتماعی مرکز مطالعات استراتژیک آریا درمورد «قتل خانوادگی» انجام شده است، گفت: 80 درصد قتلهای خانوادگی بدون برنامهریزی رخ میدهد درحالی که قتلهای خانوادگی بهشدت خشن شده و این زنگ هشداری برای مسئولان است تا پیش از همگیرشدن این مسأله فکری برای آن بیاندیشند.
وی با بیان اینکه بیشترین «قتلهای خانوادگی» بهدلیل مسایل مالی و اختلافات قبلی رقم میخورد، با اشاره به قتلهای مربوط به زوجین به حضور شخص ثالثی در این ماجرا اشاره کرد و گفت: در 98 درصد از جنایات شخص ثالثی به عنوان شریک جرم و علت اصلی جنایت وجود دارد.
به گفته وی علت اکثر قتل مردها به رابطه غیراخلاقی زن با فرد سوم بر میگردد که با خیانت به شوهر و مشارکت مرد دیگر، نقشه قتل شوهر طراحی و اجرا میشود.
ابهری با بیان اینکه اعتیاد و مصرف مواد روانگردان صنعتی عامل90 درصد از قتل والدین توسط فرزندان است. افزود: اعتراض والدین به شیوه زندگی و اعتیاد فرزندان و مسایل مالی برای تامین پول موادمخدر علت اصلی اینگونه جنایات است.
وی با بیان اینکه پژوهشگران مرکز مطالعات استراتژیک آریا با مروری بر پرونده قتلهای سال 88 و 89 دریافتهاند که در اکثر قتلها مسأله قصاوت و سنگدلی بهوفور یافت میشود، خاطرنشان کرد: این فرایند رفتاری ناشی از بالا رفتن خشونت در جامعه است.
وی افزود: مثله کردن، آتشزدن جنازه که در بسیاری از جنایات مشاهده میشود، نشاندهنده از بین رفتن قبح گناهان و جرایم در جامعه است.
ابهری تاکید کرد: تجزیه و تحلیل هر یک از انواع قتلهای خانوادگی میتواند از جنایات مشابه پیشگیری کند.
وی در مورد چرایی خشن شدن قتلها، افزود: بالا رفتن خشونت، افزایش انزجار و تنفر از والدین موجب رقم خوردن این جنایات فجیع میشود.
بهانههای نخ نمای توجیه قتل در خانواده دکتر مصطفی تبریزی، روانشناس نیز با بیان اینکه «غیرتی بودن» و «دفاع از آبروی خانواده» دو بهانه پوسیده برای توجیه قتلهای خانوادگی است از وضعیت سلامت روان افراد جامعه گله کرد و به ایسنا گفت: عوامل زیادی همچون فقر و مشکلات خانوادگی سبب ایجاد مشکلات روانی در فرد میشود که در این میان عدم سلامت روان خود نقش مهمی در بروز قتل دارد.
وی با بیان اینکه عدم سلامت روان، تحمل فرد در حل مشکلات و درک محیط را کاهش میدهد، تصریح کرد: هنگامی که فرد از سلامت روان برخوردار نباشد، دست به هر اقدامی میزند.
به گفته تبریزی، فقر اقتصادی و فرهنگی، ضعف قانونی، مسائل ناموسی مهمترین علل وقوع قتل در محیط خانواده است.
زمانی که جوانان خود را با هم نوعانشان مقایسه میکنند، با فشارهای روانی روبرو میشوند که آنان را در مقابل والدینشان قرار میدهد
سعید معیدفر، جامعهشناس نیز دراین خصوص گفت: جامعهشناسان معتقدند در ایران به دلیل تاثیری که نهادهای اجتماعی در تنظیم روابط افراد دارند، بیشترین بار مسئولیت در زمینههای شخصی، اقتصادی و فرهنگی بر دوش خانوادههاست.
این دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران، با بیان اینکه ریشه بیشتر آسیبها در فقر است، اظهار کرد: زمانی که جوانان خود را با هم نوعانشان مقایسه میکنند، با فشارهای روانی روبرو میشوند که این موضوع آنان را در مقابل والدینشان قرار میدهد.
ضعف قانونی، فضا را برای بروز خشونت در خانواده فراهم میکند دکتر امانالله قرائیمقدم، آسیبشناس نیز با استناد به اخبار مندرج در صفحات روزنامه و رسانههای مختلف، گفت: خشونتهای جسمی به ویژه خشونت در خانواده و بروز قتل افزایش یافته است.
این آسیبشناس مسایل اجتماعی با اعلام اینکه ضعف قانونی، فضا را برای بروز خشونت در خانواده فراهم میکند، گفت: نبود فرهنگ مناسب و قوانین و مقررات مشخص، عدم حمایتهای قضایی و وجود زمینه بروز خشونت در جامعه سبب شده است که بسیاری از خشونتها درخانوادهها به قتل تبدیل شود.
وی با بیان اینکه فقر، بیکاری و ناتوانی والدین در برآورده کردن نیازهای خانواده، توقعات نامعقول اعضای خانواده و مشکلات روحی و روانی میتواند خشونت در خانواده را افزایش دهد، گفت: ضعف و مشکلات قانونی سبب شده است، اعضای خانواده به ویژه مرد و پسران فضا را برای اعمال خشونت در خانواده باز ببینند.
قرائیمقدم با تاکید بر اینکه مسایل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در بروز خشونت در خانواده نقش دارد، اظهار کرد: فرد در بیرون از خانواده مورد خشونت اعضای جامعه قرار میگیرد و این خشونت را به داخل خانواده سوق میدهد و سعی میکند انتقامش را از یکی از اعضای خانواده بگیرد.
این آسیبشناس مسایل اجتماعی با تاکید بر اینکه مسایل ناموسی یکی از دلایل عمده در بروز قتلهای خانوادگی است، گفت: افراد به دلیل توهمات، تعصبات و گاها تصورات خود این اجازه را میدهند که به بهانه دفاع از آبرو، شرف و حیثیت دست به قتل یکی از اعضای خانواده بزنند.
وی با اشاره به اینکه اعتیاد نقش تاثیرگذاری در بروز قتل در خانواده ندارد، افزود: مصرف مواد مخدر به ویژه مواد روانگردان باعث ایجاد توهم در فرد میشود و میتواند خشونت در هنگام قتل را افزایش دهد.
مشکلات روحی و روانی افراد مهمترین علت بروز قتل در خانواده است دکتر غلامرضا علیزاده، آسیبشناسی مسایل اجتماعی نیز با بیان اینکه بروز قتل در خانواده زنگ خطری برای اجتماع است، پیشنهاد کرد که مسئولان هزینههای خشونت در خانواده را بالا ببرند تا افراد به دلیل ترس از عقوبت خود، به راحتی دست به این جنایت نزنند.
وی مشکلات روحی و روانی افراد را مهمترین علت بروز قتل در خانواده عنوان کرد و به ایسنا گفت: متاسفانه برخی اقوام به دلیل نبود کنترلهای اجتماعی به خود اجازه میدهند دست به جنایت علیه خانواده خود بزنند و در صورتی که مراجع قضایی و کیفری برای پایان دادن به این رسم وارد میدان نشوند این چرخه همچنان ادامه مییابد.
علیزاده با تاکید بر اینکه باید قبل از درمان به فکر پیشگیری باشیم، به فرهنگسازی اشاره کرد و گفت: متاسفانه به این دلیل که فرهنگسازی سخت و زمانبراست، مسئولان چندان به این امر مهم و حیاتی توجه نمیکنند، در حالی که فرهنگسازی از طریق رسانهها و آموزش و پرورش میتواند در کاهش خشونت نقش بسزایی داشته باشند.
ناراحتیهای عصبی و پایین آمدن آستانه تحمل دلیل اصلی بسیاری از قتلهاست دکتر حسین باهر، رفتارشناس با بیان اینکه بررسی جرمشناسانه اینگونه قتلها نیازمند مطالعه موردی پروندههاست به ایسنا گفت: هر جرمی انگیزه متفاوتی دارد، اما به طور کلی میتوان گفت که ناراحتیهای عصبی و پایین آمدن آستانه تحمل دلیل اصلی بسیاری از قتلها است.
وی افزود: مشکلات اجتماعی و اقتصادی سبب شده است که آستانه تحمل افراد کاهش یابد و افراد در اولین عکسالعمل به آخرین راه فکر کند.
این رفتار شناس با تاکید بر اینکه افرادی دست به قتل اعضای خانواده خود میزنند که از جان گذشته هستند یادآور شد: این افراد به دلیل ناامیدی و عدم توکل به خدا، امیدی به آینده ندارند و سعی میکنند افرادی را که مانع از فعالیت آنان شدهاند را از بین ببرند.
وی با بیان اینکه درباره روابط اجتماعی استانداردی میان اعضای خانواده وجود ندارد، توضیح داد: فاصله فرهنگی میان نسلها سبب شده است که والدین و فرزندان یکدیگر را درک نکرده و عدم این رابطه صحیح سبب شده است که والدین یا فرزندان برای رسیدن به خواستههای خود دست به چنین خشونتی بزنند.
وی با بیان اینکه مسایل ناموسی از دیر باز مورد توجه مردم جامعه بوده است، افزود: غیرت و تعصب دو مساله قدیمی هستند که از دیرباز در خانوادهها و مردم ایرانی وجود داشته است به طوری که آنان با شعار «غیرتی بودن» به خود اجازه میدهند، دست به چنین خشونتهایی بزنند.
با وجود، تمام هشدارهای کارشناسان و انتشار آمار افرادی که در خانواده کشته میشوند، شاید خلاهای قانونی درحمایت از خانواده، زمینه را برای بروز خشونت و قتل در خانواده فراهم کرده است پس جای سوال است که آیا زمان آن نرسیده است که دستگاه و سازمانهای متولی دست بکار شود و بیش از پیش برای این مشکل درحال رشد چارهای بیندیشند؟
در قالب نظر آقاي x و y نظرات خود را به خورد جامعه ميدهيد و به هر روش و ترفندي مردم را وادار ميكنيد كه از غيرت خود بكاهند و آزاد انديش و روشنفكر باشند و اين قبيل مسائل را به فقر و فشارهاي اقتصادي نسبت ميدهيد( كه البته بي ربط به روي كار بودن دولت فعلي نيست)
البته كه اين قبيل رفتار به هيچ عنوان پسنديده نيست و با عوامل آن بايد با شديدترين وجه برخورد كرد اما اينكه از كجا سرچشمه گرفته بسيار جاي بحث دارد.