آفتابنیوز : آفتاب- حجت الاسلام علی عسگری: در این واقعیت تاریخی شکی نیست که رهایی ملتها از زوایای تاریک زندگی مدهون هدایت و رهبری مردان باعزت و دارای هویت ملی و اعتقادی است. انسانهای با تدبیر، فداکار، آیندهنگر و خودساختهای که تحول در جامعه را منظور نظر داشته و برای آزادی مردم و همنوعان خود، از قید ظلم و استبداد از جان و آبروی خویش مایه گذاشتهاند. ازجمله این مردان بزرگ و اثرگذار در تاریخ معاصر ایران شهید آیتالله سید حسن قمشهای معروف به مدرس است. او در مقطع بعد از واقعه جنبش تنباکو در ایران به منظور تکمیل دانش و معلومات خود، راهی نجف اشرف شد و در محضر درس بزرگان دینی بهویژه رهبران دینی انقلاب مشروطه افتخار شاگردی یافت و با کسب درجه اجتهاد به ایران بازگشت.
دوران اقامت مجدد او در ایران که با کولهباری از علم و تجربه همراه بود، مصادف با انقلاب مشروطه میباشد. در چنین زمانی شهید مدرس با تدریس در حوزه علمیه و حضور فعال در سیاست، افتخار روحانیت محسوب میشد و نمونهای از مقاومت روحانیت در برابر مظاهر قدرت و فساد بود.
مطلب بسیار روشن و غیرقابل انکار این است که شهید مدرس با مطالعه اوضاع سیاسی ایران، تنها کسی بود که مخالفت خود را با هر گونه خودکامگی، استبداد و قانونشکنی ابزار داشته و با فراست و سیاست کارآمد و بینظیر خویش ماهیت ضدمردمی و ضداسلامی رضا خان را شناخته و نقاب تزویر و ریاکاری او را کنار زده است.
رویارویی آن شهید والامقام با استبداد رضاخانی از برگهای زرین زندگی و مبارزاتی اوست. کسی که شعار «سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست» را مهمترین راهبرد مبارزاتی و سیاسی خود قرار داد و بدان تا پای جان ملتزم بود و سرانجام در این راه شربت شهادت نوشید.
در واقع او چهرهای اصلاحطلب و اصولگرایی واقعبین بود. وی دلیل و فلسفه مقابله خودش با رضاخان را این گونه بیان کرده است که: «مخالفت من با رضا خان بر سر مسائل جزئی نیست. من در حقیقت با سیاست انگلستان که رضا خان را عاملِ اجرای مقاصد استعماری خود در ایران قرار داده، مخالفم. من با سیاستهایی که آزادی و استقلال ملت ایران و جهان اسلام را تهدید کند مبارزه میکنم.»
در اخلاص او همین بس که سیره و مشی مبارزاتیاش را در عدم اتکاء بر قدرت و مظاهر مادی آشکار کرده و گفته است: «خداوند دو چیز را به من نداده است یکی ترس و دیگری طمع»؛ دو عنوان مهم و عزتآفرینی که هر انسان آزاده به ویژه نمایندگان ملت در مجلس لازم است آن را نصبالعین خود قرار دهند و دوام عزت، شجاعت و آزادگی خود را تضمین نمایند. یکی از معاصران آن شهید که استاد مبرّز حوزه کهن خراسان بود در موردش میگفت: «همیشه زبان تیز و قلم قاطع و بیپرده او در جهت افشای عوامل استبداد و بیقانونی به کار گرفته میشد و به جز خدا از احدی نمیترسید». نطقهای آتشین وی در مجلس لرزه بر اندام قدرتهای استعماری و مستبدان داخلی میانداخت به طوری که شاهد عینی مبارزات جهادیاش، امام خمینی (ره) فرمود: «رضا خان از مدرس میترسید، انگلستان از مدرس میترسید، استعمار از مدرس میترسید» و نیز فرمودند: «تا تاریخ زنده است مدرس زنده است.»
مشهور است رضا خان روزی یقه شهید مدرس را گرفت، محکم فشرد و با عصبانیت گفت: «سید از جان من چه میخواهی؟» او در پاسخ به طاغوت نوظهور زمان خود فرمود: «من میخواهم که تو نباشی». بزرگان میگویند: «او در اوج قدرت رضاخان به شعار «زنده باد خودم و مرده باد رضا خان» مبادرت میورزید.»
فعالیت فراموش نشدنی دیگر او، تلاش در جهت استقلال قاضی و دستگاه عدلیه کشور بود، به طوری که در کمیسیون عدلیه مجلس، ضمن ابراز اعتقاد به دخالت دو عنصر زمان و مکان در اجرای احکام فقهی با تأکید بر استقلال قاضی و دفاع از شرایط احراز آن از راه علم و عمل قاضی، چنین گفته است: «قاضی باید عالم بر حقوق مملکت و مجتهد باشد. قانون اداری را هم بداند، آشنایی به وضع دین داشته باشد و اول عامل به دین باشد. جاهل و غیرعامل به دین که نمیتواند قضاوت بکند.»
وی عزت و اقتدار مجلس را عامل نجات ملت معرفی کرده و فرموده است: «قوه ملت، مجلس است که میتواند با هر تهاجمی مقابله کند. مجلس شورای ملی اگر همه وکلایش صاحب عقیده محکم، اسلامی، سیاسی و وطنخواه باشند، میتواند مقاومت در مقابل دنیا بکند.»
در رابطه با جایگاه و نقش نمایندگی ملت توسط شهید مدرس در مجلس، امام خمینی (ره) فرمودهاند: «آن روزی که رضا شاه آمد و آن همه کارها را کرد، یک آخوند بود توی مجلس به اسم مدرس که در مقابل رضا خان میایستاد و میگفت که نه». آن یار سفر کرده هم چنین در مورد انحراف و شکست مشروطه میگوید: «اگر در هر شهر و استانی چند نفر مؤثر افکار مثل مرحوم مدرس شهید را داشتند، مشروطه به طور مشروع و صحیح پیش میرفت. . .»
در هر حال تا تاریخ زنده است مدرس زنده است و به قول مقام معظم رهبری: «پرچم مبارزهای که شهید مدرس برافراشت هیچ گاه بر زمین نیفتاده، مبارزه بیامان مدرس علیه هر آنچه غیرخدایی است هنوز در جامعه ما ادامه دارد.» هر چند که شرط ماندگاری و استمرار آن را باید در قدرت و اقتدار خانه واقعی ملت، مجلس شورای اسلامی دانست. مجلسی که قدرت استیضاح و عزل رئیسجمهور را در قانون داراست و یک بار هم آن را تجربه کرده و موفق بوده، با وجود نمایندگی مدرسگونه و شجاع نباید منفعل باشد.
مجلس نیرومندی که احدی نمیتواند درصدد انحلال آن برآید و به قول امام خمینی (ره): «در رأس امور» و تنها ملجا یک ملت شجاع و فداکار است. مرکز همه قانونها و قدرتها است، نمایندگانی هم چون مدرس را طلب میکند که وکیلالدوله نباشند و از راه قانونگذاری و نظارت، به عنوان عصاره فضایل ملت شناخته شوند.
امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری فرمودهاند: «مجلس اگر رأی داد و شورای نگهبان هم آن را تأیید کرد، همه باید به آن در عمل ملتزم باشند.»
تعبیر امام خمینی (ره) این است که: «هیچ کس حق ندارد یک کلمه راجع به این بگوید. . .»، معنی و مفهوم این مطلب این است که مجلس برای این تشکیل شده که قانونشکنی و استبداد در کار نباشد و این محقق نمیشود مگر با استمداد از پرچم مبارزاتی شهید مدرس.