آفتابنیوز : آفتاب: “در سال ۸۸ تعداد مددجویان کانون اصلاح و تربیت تهران ۲۰۰ نفر بود که این آمار در سال جاری افزایش دو برابری داشته و به عدد ۴۰۰ رسیده است.” این گفته علی رستمی رئیس کانون اصلاح و تربیت تهران نشان دهنده این است که آسیبهای اجتماعی طی سالهای اخیر روند شتابندهای به خود گرفته است.
به گزارش دادنا، بنا به سخنان رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران، این افزایش آمار یک ساله اتفاق نیفتاده و با توجه به روند روبهرشد بحران ها، اوج انفجار آسیبهای اجتماعی را بیان میکند از سویی دیگر نشانه این است که کانون اصلاح و تربیت نتوانسته است در این راستا به وظیفه خود به خوبی عمل کند.
مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران و عضو شورای راهبردی آسیبهای اجتماعی شهر تهران در این باره می گوید: اگر نگاهی به تاریخچه کانون اصلاح و تربیت بیندازیم، این کانون طبق ماده ۱۹ آئین نامه سازمان زندانها، مرکزی است جهت نگهداری، اصلاح، تربیت و تهذیب اطفال غیر بالغ و بزهکار یا بزهکارانی که کمتر از ۱۸ سال تمام سن داشته باشند.
افزایش ۲ برابری زندانیان کانون اصلاح و تربیت تهران، موضوعی کاملا طبیعی است و اصلا جای تعجب ندارد زیرا در جامعه ما بروز فقر و بیکاری افزایش یافته و به طبع این روند تاثیر چشمگیری در این زمینه دارد. باید اشاره کنم با گسترش آسیبهای اجتماعی کنونی و مشکلات موجودی که گریبانگیر زندگی مردم شده این آمار هیچوقت پایین نمیآید. از طرفی علاوه بر افزایش فقر و تورم و عدیده شدن مشکلات اقتصادی، اعتیاد، فحشا و طلاق در جامعه روز به روزبیشتر میشود. تمام این مشکلات باعث از هم پاشیدن خانوادهها شده و آمار بزهکاران و بچههای خیابانی را بالا برده است.
وی میافزاید: اصلا آمار واقعی را نشان نمیدهد. اگر دو برابر شده قطعا بیشتر از این آمار است. همیشه آمار لایههای پنهان جامعه ناگفته میماند و این موضوع روندی طبیعی دارد.
اقلیما همچنین درباره وظیفه کانون اصلاح و تربیت خاطر نشان می کند: مرکز مراقبتها در سال ۱۳۷۲ در کانون یاد شده ایجاد شد. در این مرکز بچههایی که آزاد میشدند و فاقد سرپناه و خانوادهای بودند برای جلوگیری از ارتکاب مجدد جرم مثلاً به لحاظ ایجاد شغل و جلوگیری از فرار آنها مورد مراقبت ویژه قرار میگرفتند. پس از مدتی به دلایلی این مرکز بسته شد زیرا چنین استدلال می کردند که وقتی طبق قانون دوران محکومیت مجرمین به پایان رسید دیگر دلایلی برای نگهداری آنها وجود ندارد؛ هر چند ضرورت ایجاد چنین مراکزی به سادگی قابل درک است به خصوص در مورد اطفال محکوم به ولگردی و تکدی، زیرا این نوع متهمان پس از گذراندن مدت محکومیت خود که مدت آن چندان هم طولانی نیست دوباره به همان محیط برگشته و مجددا مرتکب جرم میشوند.
رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران تاکید میکند: آموزش مهارت کاری که به آنها داده میشود بعد از بازگشت از جامعه با بیکاری که وجود دارد فایده ای ندارد از طرفی آنها همیشه مجرم و دارای پرونده هستند و کسی به آنها کار نمیدهد. نکته دیگری که باید بگویم این است که دولت هم باید پاسخگوی این معضلات باشد چرا که در مقابل تمام این معضلات مسئول است. اگر بچهها خانواده ای نداشته باشند وظیفه حمایت و نگهداری آنها بر عهده دولت است و این رویهای معقول در تمام دنیا است در حالی که در کشور ما اینگونه نیست و اگر مجرم از زندان آزاد شوند معلوم نیست چه بلایی بهسر آنها میآید.
عضو شورای راهبردی آسیبهای اجتماعی شهر تهران در ارتباط با راهکارهایی برای کاهش این معضلات اظهار داشت: وقتی یک پدیده به اوج خود و انفجار میرسد منجر به فاجعه میشود و اگر راهکاری برای کنترل آن پیدا نشود باید منتظر بدتر از این هم باشیم. به اعتقاد بنده، این افزایش یک ساله اتفاق نیفتاده و با توجه به شرایط موجود انفجار آن را میشد پیشبینی کرد.
متاسفانه مسئولان هیچوقت به علل و ریشه این آمار توجه نمیکنند و هرچند وقت یکبار موضوع را مطرح میکنند و هیچ ارگانی جوابگوی آن نیست. مقام معظم رهبری همواره بحث پاسخگویی و شایسته سالاری را مطرح می کنند؛ اگر واقعا مدیران در دستگاههای مربوطه با توجه به تواناییهای خود به کار گمارده شوند و درست عمل کنند، علل مشکلات را ریشهیابی کنند و این مشکلات کمتر بروز می کند. از سویی دیگر مسئولان باید پاسخگو باشند که چرا چنین وضعیتی پیش آمده و آن را واکاوی کنند در غیر این صورت ما روزبهروز به سمت بروز فجایع و آسیبهای اجتماعی بیشتری پیش میرویم.