در گوشه و کنار شمال کشور، جایی که زمینهای حاصلخیز و سرسبز، سالهاست شکوفایی و پویایی کشاورزی را رقم زدهاند، اما امروز زنگ خطری جدی به صدا درآمده است: تغییر کاربری اراضی کشاورزی. مازندران و سایر استانهای شمالی، که همواره بهعنوان قطب اصلی تولید مواد غذایی کشور شناخته میشوند، در معرض تهدیدی بزرگ هستند؛ تهدیدی که نه تنها اقتصاد کشاورزی را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه امنیت غذایی جامعه را نیز به چالش میکشد.
کشاورزان این دیار از نسلهای گذشته، زمینهای خود را با امید و تلاش فراوان به ارث بردهاند و این زمینها تنها منبع درآمد آنها نیست، بلکه بخشی از هویت و میراث خانوادگیشان است. پس از فوت پدر، این اراضی میان فرزندان تقسیم میشود و چه کشاورز باشند و چه غیر کشاورز، هر قطعه از این زمینها یادگار نسلی است که با تلاش و صبر، میوهها و محصولاتی با کیفیت برای جامعه فراهم کردهاند. اما امروزه این میراث در معرض تغییر کاربری و ساختوسازهای غیرمجاز قرار گرفته است.
این روند، که در ظاهر شاید به توسعه شهری و اقتصادی منجر شود، در واقع یک تهدید مستقیم برای تولید پایدار و منابع طبیعی است. زمینهای کشاورزی، منابع حیاتی تأمین غذای مردم به شمار میروند و کوچکترین تغییر یا سوءاستفاده از آنها میتواند تعادل زیست محیطی و تولید مواد غذایی را به خطر اندازد. کارشناسان تأکید میکنند که حفظ این اراضی و جلوگیری از ساخت و سازهای غیرقانونی، نه تنها یک وظیفه قانونی است، بلکه اقدامی ضروری برای تضمین امنیت غذایی کشور محسوب میشود.
در این میان، نقش دولت و نهادهای نظارتی پررنگتر میشود. برخورد با تغییرات غیرمجاز و حفاظت از اراضی کشاورزی، گامی اساسی در جهت توسعه پایدار است. هرگونه کوتاهی یا غفلت، میتواند باعث از بین رفتن زمینهای حاصلخیز و کاهش ظرفیت تولید غذا در سالهای آینده شود. حفظ زمین کشاورزی، به معنای حفظ زندگی و امنیت مردم است و تنها از طریق قانونمندی، فرهنگسازی و حمایت از کشاورزان قابل تحقق خواهد بود.
مازندران، با جنگلها، رودخانهها و زمینهای زراعی گسترده، همچنان قلب تپنده کشاورزی ایران است. اما این قلب برای تپیدن نیازمند حفاظت است؛ حفاظت از میراثی که نسلهای گذشته با زحمت به ما سپردهاند و آینده کشور بر آن استوار است. هر زمین کشاورزی، نه تنها سرمایهای اقتصادی، بلکه سرمایهای فرهنگی و امنیتی است که باید با تدابیر درست و همت همگانی حفظ شود.
در نهایت، روشن است که تغییر کاربری زمینهای کشاورزی تنها یک مسئله محلی یا اقتصادی نیست؛ بلکه مسئلهای ملی و حیاتی است که با آینده غذایی و توسعه پایدار کشور گره خورده است. هر قدم در مسیر حفاظت از این اراضی، گامی در جهت تضمین غذای مردم، حفظ میراث خانوادگی و ثبات اقتصادی است و مسئولان و کشاورزان باید در این مسیر متحد و هوشیار باشند.
درد سنگین مازندرانیها از تغییر کاربری اراضی
در روستاهای سبز و پرآب شمال، جایی میان بوی شالیزارها و مه دلانگیز صبحگاهی، هنوز صدای قدمهای کشاورزان روی خاک نرم شنیده میشود. مردانی که نسل در نسل، با دستان پینهبستهشان زمین را شخم زدهاند تا نان مردم ایران تأمین شود. اما این روزها، در میان زمزمه باد و آواز پرندگان، حرف از دغدغهای تازه است؛ دغدغهای که از عمق دل روستاییان برمیخیزد: زمینها دارد از دست میرود.
در دل مازندران، جایی که هر وجب خاک بوی برنج و تلاش میدهد، حالا زمینهای کشاورزی آرامآرام به ساختمان و ویلا تبدیل میشوند. روستاییان میگویند: قدیما پدرمون میگفت زمین مثل ناموسه؛ باید ازش مراقبت کنی. حالا، اما بعضیا میفروشنش برای پول، برای ساخت سوله یا ویلا. دیگه کسی به فکر خاک نیست، به فکر ریشهها نیست.
این درد مشترک مردم شمال است؛ از آمل تا بابل، از بهشهر تا چالوس. زمینهایی که روزی مزرعه برنج و گندم بود، حالا با دیوارکشی و فونداسیونهای بتنی از چهره روستا میافتد. آنها میگویند: زمین پدری که پدرمون با عرق جبین خرید، حالا شده پاتوق ماشینآلات ساختوساز. یه روز سوله میزنن، یه روز خونه ویلایی، یه روزم مرکز تفریحی. انگار نه انگار این خاک باید نون بچههای ما رو بده.
کشاورزان کهنهکار مازندرانی مثل «عمو رحمان» یا «کربلایی یوسف» با اندوه از تغییر چهره روستاها حرف میزنند: یه زمانی همه اهل روستا صبح با صدای آب بیدار میشدن. الان صدای بتونریز و کامیون بیدارت میکنه. ما زمین داشتیم برای کاشت، حالا باید اجاره کنیم برای برداشت!
حسین حسینی، یکی از کارشناسان کشاورزی با تأیید این نگرانی مردم میگوید: تغییر کاربری زمینهای کشاورزی در شمال به تهدیدی ملی تبدیل شده است. وقتی در قلب شالیزار سوله یا ویلا ساخته میشود، در واقع قلب تولید غذا را زخمی میکنند. اگر امروز جلوی این روند گرفته نشود، فردا باید غذایمان را از کشورهای دیگر وارد کنیم.
او ادامه میدهد: بخش زیادی از این مشکلات از تقسیم بیرویه زمینها در فرآیند ارث شروع میشود. زمین بین چند وارث تقسیم میشود و هر تکه کوچکتر از آن است که کشاورزی در آن صرفه داشته باشد. همین میشود که زمین فروخته میشود، بعد هم تغییر کاربری. این یعنی مرگ تدریجی کشاورزی شمال. مردم شمال این حرف را خوب میفهمند. برای آنها زمین فقط منبع درآمد نیست، هویت است. در هر وجب خاک، خاطرهای از نسل قبل نهفته است. اما وقتی زمین فروخته میشود، انگار تکهای از هویت روستا هم فروخته میشود.
در همین زمینه، رحیم شهیدیپور، مدیر جهاد کشاورزی شهرستان بابل، هم از عزم جدی دولت برای مقابله با این روند خبر داده است: با همکاری دادستان، نیروی انتظامی و گشتهای جهاد کشاورزی، با هرگونه ساختوساز غیرمجاز برخورد میکنیم. حفظ کاربری زمین کشاورزی خط قرمز ماست و در برابر هیچ متخلفی کوتاه نمیآییم. بناهای غیرقانونی تخریب میشوند و زمین باید به وضع اولیه برگردد.
اما مردم میگویند تنها برخورد کافی نیست. آنها خواستار حمایت واقعیاند. ما اگر پشتوانه داشته باشیم، چرا زمین رو بفروشیم؟ وقتی کشاورز نمیتونه هزینه کود و بذر رو بده، مجبوره بفروشه. تا کشاورزی سود نداشته باشه، زمین هم در امان نیست.
کارشناسان و مردم میگویند: باید زمینها یکپارچه شوند، باید حمایت مالی و آموزشی از کشاورزان صورت گیرد، باید قانون قاطعتر اجرا شود.»، زیرا اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، در آیندهای نهچندان دور، شالیزارهای سبز جای خود را به سیمان و سنگ خواهند داد و صدای داس و آبیاری جای خود را به صدای مته و جرثقیل میدهد و این یعنی، شمال دیگر شمال نخواهد بود.
در پایان، یکی از کشاورزان کهنسال بابلی میگوید: زمین هنوز زندهست، فقط باید نذاری زخمی بشه. اگه ازش مراقبت کنیم، باز برکت میده. ولی اگه رهاش کنیم، دیگه چیزی ازش نمیمونه... نه برای ما، نه برای بچههامون. خاکی که روزی بوی برنج میداد، حالا بوی بتون گرفته. اما هنوز امید هست؛ تا زمانی که صدای کشاورز در دل شالیزار شنیده میشود، هنوز میتوان برای نجات زمینهای شمال کاری کرد.
چالش تغییر کاربری اراضی در استانهای شمالی
در سالهای اخیر، تغییر کاربری اراضی کشاورزی در استانهای شمالی به ویژه مازندران، به یک چالش جدی و نگرانکننده تبدیل شده است. حسین حسینی، کارشناس کشاورزی، با نگرانی از روند موجود میگوید: فروش زمینهای کشاورزی و ساخت و ساز سولهها و ساختمانهای صنعتی در قلب شالیزارها و زمینهای حاصلخیز مازندران، نه تنها بافت کشاورزی استان را تخریب کرده، بلکه تهدیدی مستقیم برای امنیت غذایی کشور محسوب میشود. این روند باید هرچه سریعتر متوقف شود.
به گفته حسینی، یکی از مهمترین تهدیدات موجود، خرد شدن و تقسیم بیرویه زمینهای کشاورزی در فرآیند تقسیم ارث است. این اراضی باید به دست کشاورزان واقعی و کسانی برسد که تجربه و دانش کشاورزی دارند و میتوانند از زمین به بهترین شکل بهرهبرداری کنند. زمین کشاورزی در حقیقت یک واحد تولیدی است که به امانت در اختیار کشاورز قرار گرفته و حفظ آن مسئولیتی ملی و اخلاقی است. بهرهبرداری نادرست یا واگذاری به کسانی که توانایی کشاورزی ندارند، آینده تولید و امنیت غذایی کشور را به خطر میاندازد.
حسینی همچنین بر اهمیت یکپارچگی اراضی تأکید میکند. وی میگوید: زمینهای کشاورزی باید یکپارچه و منسجم باقی بمانند. زمانی که زمینها تجمیع شده و یکپارچه شوند، استفاده از فناوریهای نوین کشاورزی و ماشینآلات پیشرفته به آسانی ممکن میشود. این یکپارچگی نه تنها موجب افزایش بهرهوری میشود، بلکه هزینههای تولید و مراحل مختلف کشاورزی را به شکل چشمگیری کاهش میدهد.
این کارشناس کشاورزی هشدار میدهد که ادامه روند فعلی، با تقسیم و خرد شدن زمینها و تغییر کاربری غیرقانونی، میتواند علاوه بر کاهش تولید، زمینه نابودی سرمایههای ملی و منابع طبیعی استانهای شمالی را فراهم کند. از نظر او، زمینهای کشاورزی نه تنها سرمایه اقتصادی بلکه میراثی ملی و اجتماعی هستند که حفظ و صیانت از آنها نیازمند همکاری کشاورزان، مردم، مسئولان و نهادهای نظارتی است.
حسینی میگوید: اگر میخواهیم امنیت غذایی کشور حفظ شود و تولید پایدار کشاورزی تداوم یابد، باید سیاستگذاریها و نظارتهای جدی صورت گیرد تا زمین کشاورزی به افرادی که شایستگی و تجربه واقعی در این حوزه دارند برسد. بدون این اقدام، هر گونه تلاش برای توسعه پایدار و افزایش بهرهوری در کشاورزی با مشکلات اساسی مواجه خواهد شد.
آثار جبرانناپذیری تغییر کاربری غیرمجاز اراضی شمال
رحیم شهیدیپور، مدیر جهاد کشاورزی شهرستان بابل، در گفتوگویی با تأکید بر لزوم صیانت از اراضی کشاورزی و حفظ امنیت غذایی کشور، اظهار داشت: یکی از اصول بنیادین در سیاستهای بخش کشاورزی، جلوگیری از هرگونه تغییر کاربری غیرمجاز و ساختوسازهای بیضابطه در زمینهای زراعی و باغی است. امنیت غذایی کشور وابسته به پایداری تولید در زمینهای حاصلخیز است و کوچکترین بیتوجهی در این زمینه میتواند آثار جبرانناپذیری بهدنبال داشته باشد.
وی با بیان اینکه برخورد با متخلفان در چارچوب قانون و با جدیت دنبال میشود، افزود: در شهرستان بابل، با همکاری دادستان محترم، ضابطین قضایی، فرماندهی نیروی انتظامی و اکیپ صیانت از بستر تولید جهاد کشاورزی، چندین مورد از ساختوسازهای غیرمجاز شناسایی و تخریب شده است. در آخرین اقدام، این عملیات در بخش گتاب شهرستان بابل به اجرا درآمد و بناهایی که بدون مجوز قانونی در اراضی کشاورزی احداث شده بود، قلع و قمع شدند.
شهیدیپور با تأکید بر اینکه حفظ کاربری اراضی کشاورزی «خط قرمز» جهاد کشاورزی است، تصریح کرد: قانون بهصراحت اعلام کرده که هرگونه تغییر کاربری در اراضی زراعی و باغی جرم محسوب میشود. وظیفه ما اجرای قانون است و در برابر هیچ متخلفی کوتاه نخواهیم آمد. در تمامی موارد تخلف، علاوه بر برخورد قانونی با متخلف، حکم قلع و قمع بنا و اعاده زمین به حالت اولیه اجرا میشود تا بستر تولید حفظ گردد.
مدیر جهاد کشاورزی بابل در ادامه با اشاره به فعالیت مداوم گشتهای نظارتی گفت: اکیپهای گشت امور اراضی شهرستان بهصورت شبانهروزی در حال رصد و پایش مناطق روستایی و زمینهای کشاورزی هستند. هدف از این گشتها، پیشگیری از وقوع تخلف پیش از آن است که زمین کشاورزی به مرحله ساختوساز برسد. ما معتقدیم برخورد بازدارنده و نظارت مستمر، مؤثرترین راه برای جلوگیری از تغییر کاربری غیرمجاز است.
شهیدیپور در پایان از مردم، بهویژه روستاییان، دهیاران و شوراهای محلی خواست تا در این مسیر همراه و همکار دستگاههای نظارتی باشند و گفت: «زمین کشاورزی سرمایهای ملی و متعلق به نسلهای آینده است. از تمامی مردم درخواست میشود در صورت مشاهده هرگونه اقدام غیرقانونی در زمینهای زراعی و باغی از جمله تفکیک، دیوارکشی، خاکبرداری، خاکریزی یا احداث بنا مراتب را فوراً به محاکم قضایی، نیروی انتظامی، مأموران جهاد کشاورزی و یا از طریق سامانه ۱۳۱ اطلاع دهند تا اقدامات قانونی لازم انجام گیرد.
به گفته او، صیانت از بستر تولید و مقابله با تخریب اراضی کشاورزی تنها یک وظیفه اداری نیست، بلکه رسالتی ملی و اخلاقی است که همه آحاد جامعه باید در تحقق آن سهیم باشند. شهیدیپور تأکید کرد: اگر زمینهای کشاورزی از بین بروند، بازسازی آنها سالها زمان میبرد و هزینهای سنگین بر دوش جامعه خواهد گذاشت. از این رو، مقابله با تغییر کاربری غیرمجاز، در واقع دفاع از امنیت غذایی، محیط زیست و آینده فرزندان این سرزمین است.
راهکار چیست و برای این چالش چه باید کرد؟
پدیده تغییر کاربری اراضی کشاورزی در شمال کشور، بهویژه در استان مازندران، امروز نهفقط یک مسئله محلی یا عمرانی، بلکه یک بحران ملی با ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و فرهنگی است. سرزمینی که سالها بهعنوان قطب تولید غذا و امنیت غذایی ایران شناخته میشد، اکنون در معرض تهدیدی است که ریشه در بیتوجهی به قانون، فشارهای اقتصادی، و نگاه کوتاهمدت به زمین دارد.
در دهههای گذشته، زمین برای مردم شمال نهفقط منبع درآمد، بلکه بخشی از هویت و اصالت خانوادگی بوده است؛ میراثی از نسلهای سختکوشی که با عرق جبین خود خاک را زنده نگه داشتند و سفره مردم ایران را رنگین کردند. اما امروزه این میراث گرانسنگ، آرامآرام زیر چرخ بولدوزرها و میلگردهای آهنین تغییر چهره میدهد. شالیزارهایی که روزی انعکاس آسمان را در خود داشتند، حالا زیر سایه ویلاها، سولهها و مراکز تجاری دفن میشوند.
تغییر کاربری، برخلاف ظاهر فریبندهاش، نوعی از دست رفتن تدریجی حیات اقتصادی و زیستی منطقه است. هر وجب زمین که از چرخه تولید خارج شود، به معنای کاهش امنیت غذایی کشور و افزایش وابستگی به واردات است. کارشناسانی، چون حسین حسینی هشدار دادهاند که اگر روند تقسیم و خرد شدن زمینها و ساختوساز در شالیزارها ادامه یابد، در آیندهای نزدیک، مازندران دیگر «سفره سبز ایران» نخواهد بود، بلکه به منطقهای تبدیل میشود که غذای خود را باید از بیرون تهیه کند.
از سوی دیگر، نهادهای مسئول همچون جهاد کشاورزی در تلاشاند تا با ابزار قانون، جلوی این روند را بگیرند. سخنان رحیم شهیدیپور، مدیر جهاد کشاورزی بابل، نشان میدهد که ارادهای جدی برای برخورد با ساختوسازهای غیرمجاز وجود دارد. تخریب بناهای غیرقانونی در اراضی گتاب بابل، نشانهای از اجرای قانون و بازگرداندن زمین به وضعیت تولیدی خود است. اما با همه این تلاشها، واقعیت آن است که برخورد قهری بهتنهایی کافی نیست؛ باید ریشههای اقتصادی و اجتماعی این بحران نیز درمان شود.
کشاورزان میگویند وقتی کشاورزی صرفه اقتصادی ندارد و هزینههای تولید بالا رفته، فروش زمین برای ساختوساز به تنها راه بقا تبدیل میشود. در چنین شرایطی، بدون حمایت واقعی دولت از کشاورزان، بدون تسهیلات بانکی مناسب، بیمه محصولات و تضمین خرید، نمیتوان انتظار داشت زمینها حفظ شوند.
از منظر فرهنگی نیز، زمین در شمال تنها خاک نیست، بلکه بخشی از «هویت جمعی» مردم است. با فروش و تخریب این اراضی، در واقع بخشی از ریشههای فرهنگی و تاریخی منطقه از بین میرود. نسل جدید، که دیگر ارتباطی با خاک ندارد، ممکن است در آینده نه به کشاورزی بازگردد و نه ارزش آن را درک کند.
بنابراین، حفاظت از زمینهای کشاورزی نیازمند رویکردی چندوجهی است:
۱. اجرای قاطع قانون و برخورد با متخلفان تغییر کاربری.
۲. فرهنگسازی عمومی برای آگاهسازی مردم درباره پیامدهای فروش زمین.
۳. حمایت مالی و فنی از کشاورزان برای افزایش بهرهوری و درآمد.
۴. یکپارچهسازی اراضی خردشده برای استفاده از فناوریهای نوین کشاورزی.
۵. پایش هوشمند اراضی از طریق فناوریهای ماهوارهای و سامانههای نظارتی.