آفتابنیوز : آفتاب: مناظره بین علی شکوریراد و عبدالرضا داوری، سرپرست سابق ایرنا در چارچوب کرسیهای موسوم به آزاداندیشی و با موضوع بصیرت دانشجویی به همت کانون بررسی و تحلیل دانشگاه لرستان برگزار شد.
داوری از حامیان سرسخت دولت، سال گذشته در خرمآباد درباره حوادث پس از انتخابات دهم ریاستجمهوری با علی مزروعی مناظره کرده بود و شکوریراد نیز در یک سال اخیر چند بار در دانشگاهها با افراد مختلفی از جناح حامی احمدینژاد مناظره کرده است.
علی شکوریراد در مناظرهای با موضوع «بصیرت دانشجویی» که توسط بسیج دانشجویی دانشگاه لرستان برگزار شد، در ابتدای سخنان خود با درود بر روان شهدای انقلاب اسلامی و شهید دکتر شهریاری، اظهار کرد: بسیج دانشجویی وارث راه شهیدان است که به تعبیر امام، ره صد ساله را یک شبه طی کردند و امروز هم هرکس نمیتواند این راه را ادامه بدهد زیرا بسیج محل ایثار و از خود گذشتگی و مدرسه عشق است.
وی افزود: باید بسیج را بهعنوان مدرسه که آگاهی بخش است و نماد عشق و ایثار است حفظ کرد، نه اینکه کسانی از آن برای اهداف سیاسی خود بهرهبرداری کنند و فقط بخشی از ملت را پوشش دهد. زیرا بسیج متعلق به همه ملت است و شعبهشعبه کردن آنها برای اهداف سیاسی بزرگترین خطر این تشکل الهی است.
وی در ادامه با تبیین معنای بصیرت آن را توانایی ذهن برای دیدن باطن اشیاء و قدرتی درونی برای شناخت حق از باطل دانست و گفت: کسی نمیتواند بصیرت را در اختیار انسان بگذارد زیرا امری درونزا است. جوهره بصیرت در دو آیه قرآن آمده است؛ یکی این آیه که« ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا » یعنی اگر تقوای الهی پیشه کنید، خداوند فرقان (به معنای توانایی تمییز حق از باطل) را به شما عطا میکند و دیگر این آیه« من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب»، که یعنی هر کس تقوای خدا را پیشه کرد خدا راه خروج از گرفتاریها را به او نشان میدهد و از جایی روزی میدهد که به حساب نمیآید.
شکوریراد تصریح کرد: در تقوای الهی دوری از گناه و حقکشی وجود دارد و کمفروشی به خدا، خود و مردم هم گناه محسوب میشود که اگر کسی مرتکب آن شود تقوا و در نتیجه بصیرت خود را از دست داده است. لذا بصیرت تلاش انسان برای دوری از گناه و بهرهبرداری از چیزی است که خدا در اختیار ما گذاشته است و یک دوره آموزشی یا طرح عملیاتی نیست. بزرگترین اشتباه نیز این که بصیرت را از یک فرآیند تبدیل به یک دستورالعمل کنیم یعنی بهجای طی کردن یک فرآیند بگوئیم که بهکلاس، اردو یا نزد کسی برویم تا بصیرت را القا کنند.
وی با بیان اینکه بصیرت اجتماعی پاسداری از حق مردم و قانون است، گفت: اگر میخواهیم کسی بصیرت بیابد باید یک چیز به او بگوئیم و آن اینکه گناه نکن و حق خود، خدا و مردم را نیز تباه نکن! در این صورت فرد به بصیرت دست مییابد. بر همین اساس نیز بصیرت ربطی به دانش، مدرک، لباس و عنوان افراد ندارد. زیرا هر کسی ممکن است گناه کند و اینگونه نیست که کسی براساس ظاهر، مقام و موقعیت بصیرت داشته باشد و بر همان اساس عدهای هم بصیرت نداشته باشند.
این فعال سیاسی در ادامه اظهار کرد: بصیرت یک هدف نیست بلکه رخداد است و کسی که خصلتهای ذکر شده را داشته باشد میتواند از آن برخوردار شود؛ در عین حال این امر بهمعنای تعطیلی عقل نیست بلکه دنبالکننده آن است. برخی فکر میکنند اگر سخنی مخالف عقل بیان کنند میتوانند ادعا کنند که آن را براساس بصیرت زدهاند. همچنین بصیرت بهمعنای نفی دانش و تجربه بشری نیست بلکه کاملکننده آن است و نیز بهمعنای نادیده گرفتن حقایق پیش چشم نیست. نمیتوان گفت ما با چشم عقل چیزی را میبینیم که چشم ظاهر نمیبیند و رنج و دردهای مردم و نابسامانیها را ندید و ادعای بصیرت کرد.
عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی جامعه پزشکان ایران افزود: بصیرت به معنای تقلید و تبعیت محض و حمایت از دیگران نیست، بلکه مرحله بالایی است که افراد متقی و دارای نیت و عمل صالح میتوانند میتوانند به آن دست یابند.
در ادامه این مناظره عبدالرضا داوری با اشاره به افراد نامبرده شده از سوی شکوریراد گفت: تاریخ مملو از چنین افرادی بوده که علیرغم سوابق طولانی در امتحانات تاریخی سقوط کردهاند و مردود شدهاند مانند طلحه و زبیرها که در صدر اسلام در کنار پیامبر بودند و با وجود القابی مانند سیفالاسلام علیه جانشین ایشان شمشیر کشیدند. افرادی هم که شکوریراد نام برد اینگونه بودند و در فتنه سال گذشته که جبههای از گوگوش تا سروش و پهلوی و قجری را دیدیم نتوانستند از گذشته خود بهره بگیرند. البته امام(ره) ملاک حال فعلی افراد میدانست.
رئیس صندوق بازنشستگی شرکت مس ایران در ادامه با اشاره به این سخن امام خمینی(ره) که دانشگاه را مبدأ همه تحولات میدانستند، ۴۰ برابر شدن تعداد صدهزار نفری دانشجویان نسبت به ابتدای انقلاب را باعث کم شدن تاثیر این قشر در جامعه و تودهای شدن آموزش عالی در کشور دانست و سیر طبیعی نهادهای سنتی علمی در ایران را متناسب با نیازهای جامعه ندانست و ادامه داد: در دوره سیاستهای چکمهپوشی رضاخان دانشگاهها تاسیس شدند و به همین دلیل نیز این نهاد با نهادهای دیگر جامعه هیچگونه ارتباطی ندارد و همواره با آنها در تعارض بوده است مانند عرصه صنعت که هیچگونه ارتباط متقابلی میان آن و دانشگاه نبوده است.
داوری همچنین با بیان اینکه تعریف فعالیت سیاسی دانشجویان در ایران میراث حزب توده است که دانشجو همیشه باید در حال اعتصاب و شیشه شکستن باشد، تصریح کرد: رسالت دانشجو علمآموزی است و در عین حال در محیط دانشگاه میتواند اجتماعپذیر هم شود اما تصور چریک بودن این قشر، که از سوی مارکسیستها بیان میشد بعد از انقلاب هم ادامه یافت.
این فعال سیاسی و رسانهای اصولگرا همچنین تعریف قرآنی شکوریراد از موضوع بصیرت را مورد قبول دانست و در عین حال گفت: این نکته نیز آموزه مهمی است که کنشهای ما بر درون افراد نیز اثر میگذارد و لذا نمیتوان گفت کسی زندگی ظالمانه داشته باشد اما به فکر مردم هم باشد.
وی افزود: ما بصیرت را از ادبیات رهبری به وام گرفتهایم که برای اولین بار در سال ۷۵ و در آستانه انتخابات مجلس پنجم آن را بهکار بردند. تلقی ما از این عبارت این است که باید تابلوهای راهنمایی در جامعه باشد تا مسیر را از طریق آنها تشخیص دهیم و منافع ملی را بدانیم.
سپس شکوریراد در پاسخ به این سخنان با تاکید بر اینکه گاهی طرح تمثیلات تاریخی بصیرت افراد را کور میکند و هیچ دو رویداد تاریخی با هم مساوی نیستند، یادآور شد: بهطور مثال بعد از رحلت پیامبر(ص) همه، بهجز چند نفر (از جمله حضرت علی)، با خلیفه بعدی بیعت کردند که اگر بخواهیم بنا را بر مقایسه تاریخی بگیریم پس باید بگوئیم ایشان مصالح اسلام را در نظر نگرفتهاند و در جامعه انشقاق ایجاد کردهاند که اتفاقا این همان چیزی است که اهل سنت تبلیغ میکنند. همچنین امام حسین نیز در زمان یزید به عنوان یک خارجی شناخته شد و بههمین عنوان سر او را بریدند و لذا اگر بخواهیم تمثیل تاریخی بگیریم باید بگوئیم اکنون چه کسی بهجای چه کسی نشسته است که این امر صحیحی نیست.
عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی جامعه پزشکان ایران همچنین با بیان اینکه آمار دقیق دانشجویان در ابتدای انقلاب ۱۸۰ هزار نفر بود و اکنون حدود ۴ میلیون است گفت: البته آماری که در کشور بیان میشود معمولا واقعی نیست مگر آنکه خلاف آن ثابت شود. ضمن آنکه سخن آقای داوری مبنیبر نخبه نبودن دانشجویان فعلی صحیح نیست بلکه میتوان گفت درجه نخبه بودن مانند ابتدای انقلاب نیست زیرا در آن زمان دانشجویان به دلیل کمیاب بودن ارج و قرب بیشتری داشتند.
شکوریراد همچنین با اشاره به سخنان داوری در مورد حزب توده یادآور شد: این حزب هیچگاه مشی چریکی نداشت و دانشجو را چریک فرض نمیکرد. این حزب در میان دانشجویان هم پایگاه چندانی نداشت و در میان نظامیان بیشترین نفوذ را داشت. همانطور که میدانیم فرمانده نیروی دریایی ارتش در دوران دفاع مقدس یک فرد تودهای بود و بعدا اعدام شد.
وی در مورد ارتباط دانشگاه با سایر نهادها نیز گفت: در غرب صنعت و دانشگاه ارتباط زیادی با یکدیگر دارند که بخش زیادی از درآمد دانشگاهها نیز ناشی از کارهای تحقیقاتی برای بخشهایی مانند صنعت است اما در ایران اینگونه نیست زیرا دانشگاه بودجه خود را از دولت میگیرد و به همین خاطر تحقیقات کاربردی زیادی نیز در آن انجام نمیشود.
عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت در ادامه با بیان اینکه سکولارها هیچگاه از تضاد درون و بیرون سخن نمیگویند، تصریح کرد: ممکن است آنها بگویند دیانت از عملکرد اجتماعی جدا ست اما نمیگویند که دورغ گفتن در درون جایز نیست اما در ظاهر مجاز است. اتفاقا در برخی موارد سیاستمداران آمریکایی که آن را شیطان بزرگ میدانیم، بیشتر از ما دروغ را قبیح میدانند و لذا وعده و آمار دروغ نمیدهد.
همچنین داوری در پاسخ به شکوریراد در مورد تاریخ صدر اسلام گفت: جریان سقیفه پس از رحلت پیامبر میخواست یا رهبری را بهدست گیرد یا رهبر منتخب مطابق میل آنها عمل کند که در گام اول موفق شدند ولی علی(ع) بر اساس مصالح اسلام با خلیفه منتخب آنان همکاری کرد و در عاشورای حسینی هم امام حسین(ع) برای دوری از ذلت و گزیدن عزت، شهادت را انتخاب کرد.
وی در مورد حزب توده نیز یادآور شد: این حزب تا پیش از کودتای ۲۸ مرداد فضای دانشجویی را در دست داشت و پس از آن انشعابهای مختلفی که در آن رخ داد، روح کلی آن بود که در تشکلهای مختلف وجود داشت دانشگاه را به عنوان فضای سیاسی و دانشگاه را کنشگر سیاسی میدانست. همچنین قبول دارم که در غرب صنعت و دانشگاه در دل هم هستند. در مورد سکولارها نیز باید گفت که مهمترین ویژگی آنها «دو انگاری کردن» همه پدیدهها است که با رویکرد قرآنی سازگاری ندارد.
این فعال سیاسی اصولگرا همچنین در مورد غلط بودن آمارها در کشور که از سوی شکوریراد بیان شد گفت: بیانصافی است که یک مورد را جزو آمار دروغ بدانیم، بلکه اکنون باید دولت را در طرح بزرگ هدفمند کردن یارانهها که خاتمی گفت آرزوی اجرای آن را داشتم کمک کنیم زیرا طرحی متعلق به نظام است البته ذخایر ارزی بنا به اعلام بانک مرکزی آنقدر زیاد است که دولت تا دو سه سال دیگر هم میتواند آن را اجرا نکند و به عهده دولت بعدی بگذارد.
وی بصیرت را شناخت راه صحیح و آگاهی از این دانست که در جامعه کجا بایستیم افزود: رهبر معظم انقلاب سال ۷۳ در دیداری با مسئولان خبرگزاری جمهوری اسلامی که خبر آن منتشر نشد فرمودند: مارکسیستها یک حرف خوب داشتند و آن اینکه «مبارزه، علم است»؛ یعنی باید تضادهای اصلی در جامعه را تشخیص داد و بهفمیم دعوای واقعی کجاست که خیلیها سعی کردند در کشور ما این تضاد را تعریف کنند. مثلاً بعضیها از تضاد اقتدارگرایی و مردمسالاری و عدهای هم از تضاد اسلام و مدرنیته سخن گفتند که بصیرت یعنی اینکه بدانیم در این میان کجا بایستیم.
درادامه شکوریراد با بیان اینکه دانشجو در کشور ما موقعیت ممتازی یافته است گفت: متاسفانه در کشور ما یک حزب وجود داشت که آن جبهه مشارکت بود و تعطیل شد. لذا اکنون بعد از ۳۰ سال حزبی فراگیر که مردم فعالیت سیاسیشان را در آن انجام دهند وجود ندارد و متاسفانه از ابتدای انقلاب تا الان دانشجو مجبور بوده است این نقش بر زمین افتاده را به عهده گیرد و در برخی مواقع هم از آن ضربه خورده است.
شکوری یادآور شد: در سال ۷۳ و هنگام اختلاف نظرات رهبر انقلاب و آقای هاشمی در مورد برخی سیاستها مجمع روحانیون مبارز و سازمان مجاهدین انقلاب فعالیت چندانی نداشتهاند و لذا فقط یک روزنامه سلام بار نقادی سیاسی را در جامعه بهدوش میکشید که رهبری برای پرشدن این خلاء طی یک سخنرانی گفتند: خدا لعنت کند کسانی را که دانشگاه را غیرسیاسی کرده و بعد از آن سخنان بود که گشایشی در کشور ایجاد شد. البته نتیجه آن مورد دلخواه برخی افراد نبود و منجر به ۲ خرداد ۷۶ و انتخاب خاتمی در انتخاب هفتم ریاستجمهوری شد.
وی با بیان اینکه دانشجویان ایثارگرانه وارد فعالیتهای سیاسی شدهاند، بخشهای دانشجویی گروههای سیاسی مختلف از ابتدای انقلاب را مورد اشاره قرار داد و تاکید کرد: تنها گروهی که به جریانات بیرون از دانشگاه وصل نبود انجمنهای اسلامی بودهاند که در هر دانشکده فعالیت جداگانه داشتهاند و بعداً در قالب دفتر ترکیب وحدت متحد شدند. آنها هیچ رابطه ارگانیک با امام خمینی(ره) نداشتند و رابطهشان با ایشان اعتقادی بود و در زمینه تسخیر لانه جاسوسی و انقلاب فرهنگی هم خودشان حرکت کردند که این یک بصیرت دانشجویی بود زیرا کسی به آنان دستور نمیداد. لذا در آن زمان بصیرت بود که خلأ سیاسی کشور را پر کرد.
شکوریراد یادآور شد: پس از طرد بنیصدر و گروهکها بین سالهای ۶۰ تا ۶۲ همواره یک کاندیدای اصلی در انتخاباتها حضور داشت و رای میآورد و این دانشجویان بودند که در انتخابات مجلس دوم در رقابت با حزب جمهوری اسلامی در جامعه روحانیت حضور یافتند و این بصیرت از درون آنان جوشید، زیرا صرف تشکیل گروه و انتشار جزوه بصیرت نیست بلکه هواداری است و در نقطه مقابل بصیرت قرار دارد.
وی در مورد مستقل بودن دفتر تحکیم وحدت از تشکلهای بیرون دانشگاه نیز گفت: این تشکل در نقاط کلیدی تحت تاثیر آقای موسوی و خوئینیها و صحنهگردانی وی بوده است.
شکوریراد در ادامه درخصوص حادثه ۱۸ تیر اظهار کرد: آن اعتراض، نسبت به توقیف روزنامه سلام بود که پس از بازگشت دانشجویان از تظاهرات هنگام شب نیروهای انتظامی به محل خوابگاه دانشجویان حمله کرده، آنان را کتک زدند مجروح کردند و عدهای را نیز بازداشت کردند که این یک کار سازماندهی شده توسط بخشی از ناجا بود. یعنی آنچه فاجعه ۱۷ تیر را بهوجود آورد آن حمله به خوابگاهها بود در کجای این مسأله نیروهای خارج از دانشگاه دخالت داشتهاند؟
در ادامه داوری با اشاره به حوادث ۱۸ تیر ۷۸ گفت: این حادثه یک پروژه سازمان یافته توسط لیبرالهای داخلی بود و همان دستی که دانشجویان را از کوی بیرون آورد نیروی انتظامی را هم به کنش منفی کشاند و نفوذیها اوضاع را در دو طرف به هم ریختند.
در ادامه این جلسه تعدادی از دانشجویان به بیان سوالات خودشان پرداختند.
عضور شورای مرکزی انجمن اسلامی جامعه پزشکان ایران با اشاره به ادعای انجام انقلاب مخملی در مورد اصلاحطلبان، گفت: چند وقت است که از این مسأله صحبت نمیشود زیرا سخن غلطی است و اصولا این نوع انقلاب در کشورهای دیکتاتوری وابسته به شوروی در آسیای میانه اتفاق میافتاد که در اثر موجآفرینی رسانههای غربی مردم به خیابان میآمدند و حکومت را ساقط میکردند. دکتر تاجیک هم که مستقیما از زندان به تلویزیون آمد گفت که این ادعا خود شما را زیر سوال میبرد. لذا حدود یک سال است که از انقلاب مخملی حرفی زده نمیشود. این تمثیلات از جمله انقلاب مخملی و دخالت بیگانه، توهم است.
داوری نیز در پاسخ به اظهارات شکوریراد تاکید کرد: انقلاب مخملی اصولا در ایران مفهوم ندارد و کسانی که اتهام آن را مطرح کردند تحلیل خود را داشتند. اما دلیل این شبیهسازی این بود که همه انقلاب مخملیها هنگام انتخاباتها رخ میداد اما در آن کشورها رئیسجمهور در راس کشور قرار داشت و نیروهای مسلح در دعواها بیطرف بودند اما در ایران این دو صحنه متفاوت است و ولایت فقیه در راس قرار داشته و نیروهای مسلح تحت امر آن قرار دارند و نمیتوانند در این صحنهها ورود پیدا کنند. در عین حال باید یقین داشت غرب برای ایجاد شکافهای سیاسی و اجتماعی در ایران برنامهریزی میکند تا نیروهای هوادار خود را به قدرت برساند. من نمیخواهم بگویم شکوریراد و هواداران جنبش مستقیما با آمریکا ارتباط دارند ولی ممکن است ما گاهی در پازل دشمنان قرار بگیرد.
وی ادامه داد: در مورد جنبش سبز نمیتوان گفت حمایت اوباما و سران اسرائیل ظاهرسازی است. همانطور که در اسناد لانه جاسوسی مشخص شد دلیل رویگردانی آمریکا از شاه، امیدواری نسبت بهروی کار آمدن هواداران غرب و جبهه ملی بود و تصور نمیکردند جریانات مذهبی و امام روی کار بیایند.
شکوریراد در مورد بصیرت سیاسی گفت: بصیرت سیاسی یعنی چیزی که بتواند قوام و دوام جامعه را حفظ کند و ماندگار باشد تا از طریق آن توسعه حفظ شده و رفاه به ارمغان آید و چیزی که باعث این بقا و دوام میشود قانون است که باید بیش از همه چیز از آن پاسداری کرد. البته ممکن است قانون عیبهایی داشته باشد که آن را اصلاح کرد ولی اگر زیر پایش بگذاریم فاقد بصیرت هستیم، زیرا مهمترین عامل دوام و بقای جامعه را نفی کردهایم.
این فعال سیاسی گفت: لذا تمام کسانی که قانون را زیر پا میگذارند فاقد بصیرت هستند.
داوری نیز در پاسخ به سوالی با دفاع از توزیع سهام عدالت، رای دادن مردم بهدلیل توزیع آن را توهین دانست و گفت: همان رأیی که دوم خرداد به خاتمی داده شد در سه تیر هم به احمدینژاد داده شد زیرا تمنای تغییر در جامعه وجود دارد.
شکوریراد در پایان آگاهی را مهمترین وظیفه دانشجویان دانست.
داوری نیز تاکید کرد: باید تضاد اصلی جامعه را درک کنیم که در این صورت بسیاری از دعواهای سیاسی و اجتماعی حل میشود.