آفتابنیوز : آفتاب(روزنامه جمهوری اسلامی): آلودگی هوای تهران و تصمیمات مسئولان اجرائی برای تعطیلی ادارات و مراکز آموزشی و احیاناً بانکها و نهادها و بعضی مؤسسات دیگر و همچنین کاهش ساعات کار ادارات و لغو زنگهای ورزش مدارس، به دلیل تکرار و استمرار موجب پیدایش دغدغههائی شده است که نمیتوان در برابر آنها بی تفاوت بود.
راهحلهای قابل پیمودن و راهکارهای عملی روشنی برای حل این مشکل وجود ندارد که قطعاً اگر ارادهای قوی برای پایان دادن به معضل آلودگی هوا وجود داشته باشد میتوان به این هدف رسید. آنچه تاکنون انجام شده، به منزله استفاده از داروهای تسکین دهنده درد بوده و با اینکه درد و درمان هر دو شناخته شده هستند و بیماری لاعلاجی وجود ندارد، هنوز اقدام مؤثری در جهت ریشه کن ساختن این عارضه فلج کننده صورت نگرفته است.
با ادامه این روشهای موقت و تسکین دهنده، نه تنها مشکل ریشه کن نخواهد شد، بلکه هرچه زمان بیشتری میگذرد دامنه این مشکل وسیعتر میشود. دیدیم که در همین یکماه اخیر هر روز بر آلودگی هوا افزوده شد و عوارض آن بیشتر دامن مردم و جامعه را گرفت. علاوه بر این، زیانهای ناشی از بکارگیری راه حلهای موقت نیز به عوارض آلودگی هوا اضافه میشوند و خسران را افزایش میدهند. به همین دلیل، همه باید بپذیریم که دوران آزمون و خطا در موضوع چگونگی برخورد با آلودگی هوا گذشته و هیچ راهی غیر از رفتن به سراغ راه حلهای اصولی و ریشهای وجود ندارد.
تاکنون، خطر افت تحصیلی در اثر تعطیلیهای مکرر مدارس و دانشگاه ها، وارد شدن لطمه به کار مردم در ادارات، تعویق رسیدگی به پرونده ها، پیدایش اخلال در کار بانکها و بنگاههای اقتصادی و پائین آمدن میزان کارو تلاش در جامعه، زیانهای نمایانی هستند که از توسل به راهکارهای موقت برای مبارزه با آلودگی هوا حاصل شدهاند. دور از انصاف است که فریاد افراد و یا دستگاههای خاصی را مقصر پیش آمدن این وضعیت و وارد آمدن این زیانها بدانیم. واقعیت اینست که هرکسی به هر اندازه که میتوانسته تلاش کرده و همه قصد داشتند و دارند مشکل را حل کنند یا کاهش دهند. با اینحال، این واقعیت را نیز نمیتوان انکار کرد که هنوز کار اصلی شروع نشده و به همین دلیل دغدغهها هر روز بیشتر میشود و انتظار اینست که همزمان با استفاده از داروهای تسکین دهنده و موقت، معالجات اصلی و ریشهای نیز آغاز شود.
منتظر آمدن باران و وزیدن باد ماندن نیز دردی را دوا نخواهد کرد. هنوز بشر به جائی نرسیده که بتواند به کمک علم در فعل و انفعالات جوی چنان تأثیری بگذارد که آب و هوای پیرامونی خود را به دلخواه خود تغییر دهد و تنظیم کند. تهران، در زمانی که به عنوان مرکز حکومت انتخاب میشد، نه تنها دچار آلودگی هوا نبود بلکه اصولاً به دلیل برخورداری از آب و هوای خوب مورد نظر قرار گرفت و انتخاب شد. این ما انسانها هستیم که به دلیل ماشینی شدن و استفاده غلط از ابزارهای صنعتی و افراط در استفاده از امکانات آلاینده، هوای تهران را دچار آلودگی کردهایم و البته تعدادی از شهرهای بزرگ کشور نیز با همین عارضه مواجه هستند. بنابر این، حالا که ما زمینیها عامل پدید آمدن این عارضه هستیم، نباید از آسمان انتظار معجزه داشته باشیم، بلکه این خود ما هستیم که باید آستین همت بالا بزنیم و مشکلی را که خود به وجود آوردهایم حل کنیم.
این مشکل، راه حلهای ریشهای و اساسی دارد. مسئولان اجرائی نیز با این راه حلها آشنا هستند، فقط باید ارادهای جدی به خرج دهند تا بتوانند بر این معضل غلبه کنند. این راه حلها عبارتند از تقویت ناوگان حمل و نقل عمومی، نهادینه کردن فرهنگ استفاده از وسائل نقلیه عمومی، دور کردن کارخانجات از شهرها، جلوگیری از نابودی درختها و فضای سبز، کنار گذاشتن امکانات دودزا، گسترش پارکها و درختکاری در شهرها و اطراف آنها و محدود ساختن ورود خودرو به بازارهای داخلی.
برای عملی شدن این برنامهها، همکاری جدی دستگاهها با همدیگر و هماهنگی رسانه ملی با این اهداف، ضرورت دارد. در شرایطی که تلویزیون هر لحظه مردم را به خریدن خودروهای جدید با تبلیغات پرزرق و برق تشویق میکند و کارخانجات خودروسازی با لطایف الحیل مردم را به دام خرید خودرو میکشانند، نمیتوان امیدی به نهادینه شدن فرهنگ استفاده از وسائل نقلیه عمومی داشت. تا زمانی که گسترش مترو در چنبره دعواهای بیهوده و عدم تأمین بودجه گرفتار است ناوگان حمل و نقل عمومی به نقطه مطلوب نخواهد رسید. تا زمانی که موتورسیکلت جای خود را به دوچرخه ندهد، تهران و شهرهای بزرگ، خیمه بدخیم دود و گازوئیل را بر سر خود خواهند داشت. کارشناسان میگویند آلودگی ناشی از یک موتورسیکلت برابر است با آلودگیهائی که هشت خودروی پراید ایجاد میکنند. با وجود اینهمه خودرو، موتورسیکلت، کارخانه و سایر وسائل آلوده کننده هوا چگونه میتوانیم انتظار داشته باشیم هوای تهران و شهرهای بزرگ سالم شود؟ با اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها و آزاد شدن قیمت سوخت نیز این مشکل حل نخواهد شد، زیرا ثروتمندان به اندازهای پول دارند که هوا را با خودروهای خود آلوده کنند.
میدانیم که توصیههائی از قبیل محدود ساختن تولید خودرو، موتورسیکلت و سایر وسائل دودزا خوشایند صاحبان صنایع خودروسازی و کارخانجات نیست، کما اینکه توصیه به جلوگیری از پخش آگهیهای بازرگانی مربوط به تبلیغ خرید خودرو نیز خوشایند مسئولان تلویزیون نیست، ولی اگر واقعاً میخواهیم معضل آلودگی هوا را به طور ریشهای حل کنیم باید به این توصیهها عمل نمائیم و به ناخشنودی کسانی که منافع خود را بر سلامت هوا و محیط زیست مردم ترجیح میدهند اعتنا نکنیم. فقط با پیمودن این راه است که میتوانیم معضل آلودگی هوا را برطرف نمائیم ولی با توسل به راهحلهای موقت از قبیل تعطیل کردن ادارات و مراکز آموزشی نه تنها به جائی نخواهیم رسید بلکه خسارتهائی به جامعه وارد خواهیم ساخت. مسئولان باید ابتدا باور کنند که آنچه البته به جائی نرسد تعطیلی است، تا سپس خود را ملزم به عملی ساختن اقدامات ریشهای و اساسی نمایند.